حل تمام مشکلات با نسخه واحد ممکن نیست، مگر با «شعار»!
جوانترین وزیر کابینه که با برخی اقدامات مانند شفاف سازی در ارز اختصاص داده شده به واردات گوشی تلفن همراه توانسته برای خود شهرتی به هم بزند، حالا برای حل بحران دریاچه ارومیه هم راهکار ارائه میدهد.
به گزارش تابناک؛ آذری جهرمی که در ابتدای راه وزارت و در نشست ویژه رأی اعتماد در مجلس شورای اسلامی تأکیدی خاص بر تخصص داشتنش در حوزه وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات داشت و توانست نظر مثبت نمایندگان را جلب کند، حالا در مسیری قرار گرفته که چندان جالب به نظر نمیرسد.
این بخش از سخنان وی که مقابل دوربین صداوسیمای مرکز آذربایجان غربی، در سفر اخیر وی به این استان ایراد شده را بخوانید تا دریابید که درباره کدام مسیر سخن میگوییم.
«با استفاده از هوشمندسازی آبیاری، میتوان مشکل کمبود آب دریاچه ارومیه را رفع کرد. بنا بر آمار وزارت جهاد کشاورزی، با هوشمندسازی آبیاری تا ۳۵ درصد در مصرف آب صرفه جویی میشود که با احتساب مصرف سالانه پنج میلیارد مترمکعب آب در بخش کشاورزی این استان، در مجموع بیشتر از ۱.۵ میلیارد مترمکعب صرفه جویی میشود که از مقدار کنونی آب در دریاچه ارومیه بیشتر است.»
نسخهای معجزه آسا که آقای وزیر اصلا نگران تنه زدنش به شعارهای بزرگ و محقق نشدنی نیست تا جایی که تأکید میکند، «تحول دیجیتال در آذربایجان غربی به معنای نجات دریاچه ارومیه است.»؛ شعاری رویاگونه که وی در تشریح روند رسیدن به آن، به برنامههای دولت دوازدهم در خصوص تکمیل زیرساختهای ارتباطی اشاره میکند و فصول این برنامه در آذربایجان غربی را مورد اشاره قرار میدهد.
اینکه آذربایجان غربی بیش از ۱.۲ میلیون جمعیت روستایی دارد، در یک سال گذشته ۶۱۵ روستا در این استان به اینترنت خانگی و تلفن ثابت مجهز شدهاند، در پروژه بعدی ۱۷۰ روستای دیگر به این امکانات تجهیز میشوند، تا پایان سال ۶۰۰ روستای استان تحت پوشش نسل سوم و چهارم تلفن همراه قرار میگیرند و این اقدامات کلی هزینه میبرد که البته جای نگرانی ندارد و تأمین خواهد شد.
سلسله اقداماتی که بی شک در جای خود قابل تقدیر هستند و باید از این بابت به وزیر و مجموعه تحت امرش خسته نباشید گفت و از ایشان تشکر کرد، اما آیا نجات دریاچه ارومیه در انتهای مسیر ارائه این خدمات قرار دارد؟! آیا همه نگرانیها در خصوص خشک شدن بزرگترین دریاچه کشورمان و جایگزین شدن آن با کانون بزرگ ریزگردهای نمکی که نابودی کشاورزی و اجبار ساکنان پیرامون این دریاچه به مهاجرت را در پی خواهد داشت بیهوده بوده و رفع این نگرانیها اینقدر ساده است؟
اگر این گونه است، تکلیف امثال ستاد احیای دریاچه ارومیه و بودجهای که برای آن تصویب شده و آن همه مطالعات بین المللی و داخلی در این خصوص چه خواهد شد؟ آیا همه اینها پول هدر دادن و به بیراهه رفتن بودهاند و میشده به جایشان، پوشش شبکه اینترنت و تلفن و ارائه نسل جدید تلفن همراه به اهالی روستاهای آذربایجان غربی را در دستور کار قرار داد؟
بعید است پاسخ دادن به این دست پرسش ها برای کسی دشوار باشد، به ویژه وقتی بحث خشک شدن دریاچه ارومیه و نگرانی میلیون ها تن از هموطنانمان از این رویداد در میان باشد و شعار ارائه شده برای حل مشکل، در حد و قواره «تحول دیجیتال» باشد. تحول در عرصهای که در کشورمان به هزار و یک مسأله و مشکل مبتلاست و گاه مسائل ساده آن مثل فعالیت یا عدم فعالیت یک پیام رسان یا نرخ گذاری اینترنت، به چالشهایی بزرگ تبدیل میشود و گره کوری پیش روی همکان قرار میدهد که بازشدنی نیست.
ماجرا زمانی جالبتر میشود که میبینیم وزیر ارتباطات در سفرش به استان آذربایجان غربی، به خوی رفته و پس از زیارت مقبره شمس تبریزی، از ظرفیت ارزشمند آن برای توسعه گردشگری کشور سخن به میان آورده و کوشیده نسخهای برای ارتباطات فرهنگی میان دو کشور ایران و ترکیه ارائه دهد. او گفته: «وجود مقبره مولانا در قونیه ترکیه به عنوان شاگرد، عاشق و مرید شمس تبریزی و مقبره شمس در خوی میتواند موجب تبادل ارتباطات فرهنگی و گردشگری بین دو کشور شود.»
اظهارنظری که به «وجود نزدیکترین شبکه ریلی و راه زمینی کشور از طریق شهرستان خوی به اروپا» به عنوان مزیت آذربایجان غربی و شهرستان خوی برای گسترش گردشگری رسیده تا آقای وزیر بگوید: «وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات برای گسترش صنعت گردشگری شهرستان خوی با توجه به ظرفیتهای موجود آماده همکاری است.»
دورنماهایی که شاید بشود روی محقق شدنشان حساب باز کرد، اما نجات دریاچه ارومیه، ورای آنهاست. سنگ بزرگی که نشانه رفتن آن هم چندان منطقی به نظر نمیرسد، چه رسد به زدنش، به ویژه وقتی به یاد آوریم وزارت نیرو که متولی حکمرانی آب در کشورمان است و تعهدنامه مکتوب داده که مازاد آب در پشت سدهایش را برای احیای دریاچه ارومیه رها کند، از این کار سر باز میزند، حتی زمانی که بارندگیها در حوضه آبریز دریاچه ارومیه رکودشکنی کرده باشد.
اینجاست که ناچاریم از این که اذعان کنیم حل تمامی مشکلات با نسخه واحدی به نام توسعه زیرساختهای ارتباطی ممکن نیست مگر اینکه پای «شعار» در میان باشد؛ شعارهایی که قرار نیست محقق شوند، بلکه هدف از سر دادنشان، گسیل موج مثبت به افکار عمومی است و اهدافی که امیدواریم جرقه هیچ کدامشان در ذهن وزیر جوان و آتیه دار ارتباطات و فناوری اطلاعات دولت دوزادهم زده نشده باشد.