از همین حالا باید به فکر دوران پسا ترامپ باشیم

    کد خبر :365779

استفان والت نظریه پرداز برجسته روابط بین الملل و استاد دانشگاه هاروارد در فارین پالیسی نوشت: روزی که رئیس جمهور بالاخره کاخ سفید را ترک کند، همه ما باید به سرعت آماده کنار آمدن با جهانی باشیم که او برای ما به جا می‌گزارد.

به گزارش انتخاب؛ در ادامه این مقاله آمده است: یکی از برخوردهای تاسف بار رئیس جمهور ترامپ با موضوع‌های سیاست خارجی آمریکا این است که او درباره موضوع‌های روز دنیا آینده نگری ندارد. از این بدتر اینکه او در بحث سیاست خارجی، آمریکا را به تدریج تضعیف می‌کند. برای درک بهتر این موضوع خوب است بدانیم بسیاری از افراد مرتبط با موضوع‌های سیاست خارجی شب و روز در تلاش هستند تا خسارت‌هایی که ترامپ وارد می‌کند را به حداقل ممکن برسانند. آنها مثل پدر مادرهایی هستند که تلاش می‌کنند کودک نوپای غیرقابل کنترلی را در یک بازار شلوغ چینی کنترل کنند: تمرکز روی نجات دادن قوری‌های چینی بازار است و کسی به این فکر نمی‌کند وقتی آن کودک نوپا کارش تمام شد باید چه کاری انجام دهد.

کدام رئیس جمهور در جریان مرگ یک سناتور برجسته (مک کین) سعی می کند خود را در مرکز توجهات قرار داد؟ آیا کسی برای اینکه مخالفتش با رهبر یک متحد مهم کشورش را نشان دهد به سمت او آبنبات پرتاب می‌کند؟ ترامپ شاید در اداره دولت فاجعه باشد اما توانایی جلب توجه او با استفاده از رفتارهای عصبی کننده آنقدر بالاست که “مدونا” در این زمینه یک آماتور به نظر می‌رسد.

همه ما باید در مقابل درخواست ها برای ماندن در حالت دفاعی مقاومت به خرج دهیم. بله، ضربه‌های زیادی در این روزها متحمل شده‌ایم اما باید برای بدترین ضربه‌ها هم آماده باشیم.

زمانی که باید برای سیاست خارجی بعد از ترامپ فکری بکنیم نزدیک نیست اما از همین حالا لازم است شرایط را بررسی کنیم.

شکی نیست که همگان فهرستی از اولویت‌هایشان دارند اما من لیستی از مهمترین‌ها تهیه کرده‌ام:

معماری سیاست قدرت های بزرگ

بیل کلینتون یک بار در جریان کمپین انتخاباتیش در سال 92 گفت: “محاسبات غیرواقعی قدرت واقعی سیاست پذیرفتنی نیست. این مسئله مناسب این دوره جدید نیست.” او آن زمان یکی از میلیون‌ها نفری بود که اعتقاد داشتند بشریت از گردنه جنگ سرد عبور کرده و منطق قدیمی که باعث جنگ‌های بین کشورهای قوی شده بود قابل پذیرش نیست. او متاسفانه کاملا اشتباه می‌کرد و حالا سیاست قدرت بزرگ برای انتقام گرفتن برگشته است. البته شکل و میزان تقابل قدرت‌ها ثابت نیست و طبیعت رابطه کشورهای بزرگ نیازمند شفاف سازی است. آیا آمریکا از اروپا و آسیا جدا می‌شود و اجازه می‌دهد آنها راه خودشان را برونند؟ آیا آمریکا، هم‌پیمان‌هایش در ناتو و ژاپن برای مقابل با چین، روسیه و هم‌پیمان‌های آنها باهم مشارکت می‌کنند؟

دنیای جدید و شجاع سایبری

من اولین نفری نیستم که پیش بینی می‌کنم دیجیتالی شدن، شبکه‌های مجازی و سایر جنبه‌های دنیای سایبری، سیاست‌های داخلی و خارجی دنیا را شکل خواهند داد. در سال‌های اخیر سروصدای زیادی درباره امنیت سایبری، جنگ سایبری و هرچیز سایبری دیگری وجود داشته اما در سال 2018 نمی‌توانیم این مسئله را در نظر نگیریم که مسائل سایبری تاثیر بسیار زیادی روی جنبه‌های مختلف زندگی ما دارند.

دانلد ترامپ البته به جای اینکه برای این مسائل برنامه ریزی کند، مدیر بخش امنیت سایبری کاخ سفید را اخراج کرد و این سمت را حذف کرد. کسی که ادعا می‌کند در راه پیروزی در انتخابات سال 2018 کمک خارجی دریافت نکرده، به جای اینکه سیاست‌های دولتش درباره مسائل سایبری را منسجم کند، درباره اینکه گوگل علیه اوست، توئیت می‌کند.

مراکز جدید برای اقتصاد جهانی

امروزه برای همه مشخص شده که جهانی سازی آن طور که پیش بینی میشد جوابگو نبوده و کمکی به اقشار کم درآمد نکرده است. مشخص است که نحوه تجارت‌های بین‌المللی نیازمند بازنگری هستند. یکی از دلایل این وضعیت این است که بعضی کشورها (مثلا چین) توجه کمی به قوانین دارند. البته کارنامه هیچ کشوری بی نقص نیست.

درباره این مبحث می‌توان گفت دولت ترامپ از قدرت اقتصادی آمریکا برای آزار کشورهای دیگر سواستفاده می‌کند. این همان تجارت “زیبایی” است که ترامپ سال 2016 قولش را داده بود. این رفتار را در قبال کره شمالی دیدیم و به زودی در قبال NAFTA هم خواهیم دید.

خاورمیانه کجاست؟

اگر قرار باشد سیاست‌های یک قدرت بزرگ برای تشکیل دیپلماسی کاربردی دوباره معماری شود و تغییر کند، بخش‌های مرتبط با خاورمیانه پر از مشکل باید دو برابر تغییر کنند.

دولت ترامپ اخیرا حمایت‌های آمریکا از هم‌پیمان‌هایش در خاورمیانه را دو برابر کرده است. باز گذاشتن دست اسرائیل برای توسعه شهرک سازی هایش، حمایت از ارتش عبدالفتاح السیسی دیکتاتور مصر و تشویق محمد بن سلمان شاهزاد سعودی برای انجام اصلاحات بلندپروازانه داخلی در عربستان که به رفتارهای بی‌پروای او در منطقه (مشخصا در یمن) منجر شده است و همینطور فشار مضاعف به دشمن قدیمی آمریکا در خاورمیانه یعنی ایران، جزء تصمیم های پررنگ دولت ترامپ در خاورمیانه هستند. ترامپ در ترکیه هم خرابکاری کرده اما رئیس جمهور اردوغان هم به اندازه ترامپ ناامید کننده است و اینطور به نظر می‌رسد که دو رئیس جمهور به هم می آیند.

باوجود اینکه ممکن است جان بولتون مشاور امنیت ملی به آرزوی دیرینه‌اش برسد و آمریکا و ایران وارد جنگ شوند وجود دارد، سوال بزرگ اینجاست که در آینده دور نقش آمریکا در خاورمیانه چه خواهد بود و این کشور چطور می‌خواهد با مشکلاتش در این منطقه کنار بیاید. بیل کلینتون، جورج بوش و باراک اوباما رئیس جمهورهای قبلی آمریکا همگی به راه حل دو کشور در بحث فلسطین اعتقاد داشتند و هرکدام سعی کردند بحران موجود را به روش خودشان حل کنند.

راه حل دو کشور اگر تا امروز نمرده باشد، یک راه حل در حال مرگ به شمار می‌رود چون شعار “دو کشور برای دو ملت” یک شعال محقق نشدنی است.

بازسازی ظرفیت‌ها و تخصص موجود در سیاست خارجی

متاسفانه آمریکا در حالی باید با همه این مشکلات روبرو شود که ظرفیت‌های سیاست خارجی این کشور به شدت کاهش پیدا کرده‌اند. برنامه ریزی برای دنیای بعد از ترامپ نیازمند یک تلاش مستمر برای ساخت دوباره بنای متخصص سیاست خارجی این کشور است. داشتن سیاست‌های داخلی و خارجی موثر و حرفه‌ای برای سیستمی مثل سیستم ایالات متحده بسیار مهم است چون زمانی که کاخ سفید به فرد دیگری سپرده می‌شود بسیاری از شغل‌های مهم به اشخاص دیگری سپرده می‌شوند و این یک پروسه بسیار زمان بر است که ممکن است ماه‌ها و حتی سال‌ها طول بکشد. در حال حاضر بیشتر صاحبان پست‌های مهم یک یا دو سال پست را در اختیار دارند و این یعنی دردسر بسیار بیشتر.

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید