جنایت به دنبال عشق ممنوع
پلیس از مردم برای دستگیری یک متهم به قتل فراری درخواست کمک کرد. این مرد بعد از علاقهمندشدن به زنی متاهل شوهر او را کشته و گریخته است.
به گزارش شرق ساعت 18:30 روز 11 دی سال گذشته از طریق مرکز فوریتهای پلیسی 110 وقوع قتل در منطقه لویزان – شیان به کلانتری 102 پاسداران اعلام و با حضور ماموران در محل و انجام بررسیهای اولیه مشخص شد مردی 50ساله بر اثر اصابت ضربات جسم تیز به قتل رسیده و همسایه مقتول در طبقه سوم، دو جوان را حین خروج از خانه مقتول مشاهده کرده است. با اعلام خبر به پلیس آگاهی تهران بزرگ، تیم بررسی صحنه اداره دهم به همراه عوامل تشخیص هویت در محل جنایت حاضر شدند و در همان بررسی مقدماتی مشخص شد مقتول بر اثر اصابت ضربات متعدد جسم تیز به ناحیه سر، سینه و گردن به قتل رسیده است. همسایه مقتول در اظهاراتش به کارآگاهان گفت: مشغول نمازخواندن در منزل بودم که با کمکخواهی همسایه مجاور که با صدای بلند فریاد میزد، همسرم در خانه را باز کرد. در همین زمان دو مرد جوان، هراسان از منزل مقتول خارج شدند و مقتول نیز درحالیکه غرق در خون بود، تقاضای کمک کرد. بهسرعت به کمک مقتول رفتم و مشاهده کردم او از ناحیه گردن مورد اصابت چاقو قرار گرفته است. بلافاصله با پلیس و اورژانس تماس گرفتیم و موضوع را به آنها اطلاع دادیم. در این زمان تلاش کردم از مقتول علت و چگونگی درگیری را جویا شوم اما او موفق به بیان آن نشد و پیش از بیان هر حرفی فوت کرد.
همسر مقتول که زمان ارتکاب جنایت در خانه یکی از دوستانش حضور داشت، در محل جنایت حاضر و تحقیقات از وی آغاز شد.
این زن 34ساله در اظهارات اولیه مدعی شد هیچ اختلافی با همسرش نداشته و حدود ساعت 18 به اتفاق شوهرش به منزل یکی از دوستانش در خیابان دولت رفته بود. او گفت: «همسرم بعد از رساندن من به منزل برگشت و حدود یک ساعت بعد، همسایهمان با من تماس گرفت و قتل را اطلاع داد. من هیچ اختلاف و مشکل خانوادگی با همسرم نداشتم و او را دوست داشتم».
با وجود اظهار بیاطلاعی همسر مقتول از موضوع جنایت و نحوه ارتکاب آن، با توجه به تحقیقات میدانی صورتگرفته از همسایگان و همچنین خانواده مقتول و وجود تناقضات در برخی اظهارات، کارآگاهان این زن را دستگیر کردند. همسر مقتول که همچنان بر بیگناهی اصرار داشت، در ادامه با ارائه دلایل و قرائن از سوی کارآگاهان ویژه قتل، ضمن معرفی عامل اصلی جنایت به نام «امین» مدعی شد در طراحی جنایت و قتل همسرش دخالتی نداشته است. همسر مقتول در اظهارات جدید خود به کارآگاهان گفت: «زمانی که در جزیره کیش بودیم، با یکی از بستگان دور همسرم به نام محمدامین آشنا شدم. بعد از گذشت مدت کوتاهی از آغاز رفتوآمد محمدامین به زندگی من و همسرم، او متوجه مشکلات من با شوهرم شد و سعی کرد به من در رابطه با همسرم کمک کند ولی بهمرور متوجه شدم او به من علاقهمند شده است. محمدامین عنوان میکرد تا جایی که توان داشته باشد، در رابطه با همسرم به من کمک خواهد کرد. با توجه به شرایط سختی که در زندگی داشتم، از محمدامین کمک فکری میگرفتم اما بهمرور من نیز به او وابسته شدم. این در حالی بود که نمیتوانستم از همسرم جدا شوم. محمدامین شرایط مرا میدید و به جای اینکه راهکاری مناسب جلوی راهم قرار دهد، به من وعدههای متعددی از جمله ازدواج میداد و مدام عنوان میکرد شوهرم همسر مناسبی برای من و پدر خوبی برای دخترم نیست. هر بار من نیز به او میگفتم در خانواده ما چیزی به نام طلاق وجود ندارد. بارها محمدامین به من پیشنهاد داد از همسرم انتقام بگیرم و حتی یک بار از من سوال کرد بابت قتل همسرم چقدر میتوانم پول پرداخت کنم که صراحتا به او گفتم قادر به پرداخت پولی نیستم. اصلا باور نمیکردم امین بتواند این کار را انجام دهد چون به نظرم جوان ترسویی بود».
با اعتراف صریح همسر مقتول و شناسایی عامل اصلی جنایت، کارآگاهان به محل سکونت محمدامین رفتند و اطلاع پیدا کردند او از تهران متواری شده است. کارآگاهان همزمان با شناسایی «محمدامین» بهعنوان یکی از متهمان اصلی پرونده با بهرهگیری از تصاویر دوربینهای مداربسته محل سکونت مقتول اقدام به شناسایی تصاویر متعلق به دو جوان حدودا 25ساله شدند که در روز جنایت به آنجا رفته و پس از گذشت مدت زمان کوتاهی همراه محمدامین از محل متواری شده بودند.
بررسی تصاویر دوربینهای مداربسته نشان داد ساعت 16:55 روز حادثه ابتدا مقتول به همراه خانوادهاش سوار خودرو شخصی خود از پارکینگ خارج و سپس در ساعت 17 همراه محمدامین وارد منزل شد. دو دقیقه بعد مقتول سوار خودرو خود به همراه خانوادهاش از محل دور شد. ساعت 17:50 دو جوان حدودا 25ساله وارد ساختمان شدند و در ادامه مقتول نیز ساعت 18:15 با خودرو وارد پارکینگ ساختمان شد و در نهایت سه جوان که یکی از آنها محمدامین بود، با عجله از ساختمان متواری شدند.
کارآگاهان با انجام اقدامات ویژه پلیسی و در شرایطی که هیچکدام از اعضای خانواده مقتول قادر به شناسایی تصاویر دو جوان ناشناس نبودند، موفق به شناسایی این دو نفر به نامهای بهزاد و فرهاد (هر دو 22ساله) شدند. بررسی سوابق آنها نشان داد فرهاد فاقد هرگونه سابقه دستگیری است اما بهزاد پیش از این در سالهای 1390، 1393 و 1395 به اتهام سرقت، مواد مخدر و جعل دستگیر و روانه زندان شده است.
با شناسایی بهزاد و فرهاد بهعنوان دو متهم این پرونده، کارآگاهان اطلاع پیدا کردند این دو از تهران متواری شدهاند و درحالحاضر در شمالغرب کشور هستند. بهاینترتیب بلافاصله هماهنگی لازم انجام شد و هر دو نفر آنها روز 24 بهمن سال گذشته دستگیر شدند. هر دو متهم به مشارکت در درگیری منجر به جنایت و همچنین واردکردن ضربات چاقو به مقتول اعتراف کردند. بهزاد که فرهاد را به همراه خود به محل جنایت برده بود، در اعترافاتش به کارآگاهان گفت: حدود یک ماه قبل، از طریق یکی از دوستانم با محمدامین آشنا شدم. محمدامین میدانست من مهارت بالایی در رانندگی با موتور دارم و به همین علت به من پیشنهاد داد تا یک موتور برایم بخرد و درخصوص درگیری با مقتول نیز وعده داد مبلغ 25 میلیون تومان پول به من خواهد داد اما عنوان نکرد قصد کشتن کسی را دارد. روز حادثه، پس از تماس محمدامین، من به همراه یکی از دوستانم به نام فرهاد به نشانی مقتول در منطقه شیان رفتیم. مدت کوتاهی پس از ورودمان به منزل، مقتول نیز وارد خانهاش شد که به محض واردشدن به اتاق به سمت او حملهور شدیم. با چاقویی که داشتم، چند ضربه به او زدم. فرهاد نیز با چاقوی کوچکش چند ضربه به مقتول زد اما نمیدانم ضرباتش به کدام قسمت مقتول آسیب رساند. در همین حین، محمدامین مقتول را به سمت تلویزیون هل داد و با چاقوی من ضربهای به گلوی مقتول زد؛ پس از آن هر سه نفر از محل متواری شدیم. پس از قتل نیز هیچ پولی از سوی محمدامین برای ما واریز نشد».
سرهنگ کارآگاه حمید مکرم، معاون مبارزه با جرائم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ درباره این پرونده گفت: در ادامه رسیدگی به پرونده و به منظور دستگیری متهم متواری پرونده، هماهنگی لازم برای انتشار بدون پوشش تصویر متهم انجام شده است و از شهروندانی که موفق به شناسایی مخفیگاه متهم متواری جنایت منطقه لویزان – شیان شدهاند و اطلاعاتی درخصوص مخفیگاه یا محلهای تردد وی دارند، درخواست میشود اطلاعات در اینباره را از طریق شماره تماس 51055510 در اختیار کارآگاهان ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار دهند.