شهروندان در صف اول جنگ اقتصادی با آمریکا
بدون چون و چرا باید صدای برخاسته از گلوی پمپئو که با هدف نشان دادن اراده جنگ اقتصادی با ایران از سوی دوت ایالات متحده آمریکا بود را باید خوب شنید و خود را به نشنیدن و ندیدن نزد.
دونالد ترامپ و حلقه نخست مشاوران و معاونانش اکنون و پس از آنکه رهبر کره شمالی را در راه سازگاری قرارداده و رهبری حزب کمونیست چین را در ظاهر هم که شده به نوعی عقبنشینی تاکتیکی در جنگ تجاری وادار کرده اند، راهبرد هراس افکنی دردل و ذهن کشورهای درگیر با آمریکا را دردستور کار قرارداده اند.
به گزارش بازتاب، ترامپ که ترفند هراس افکنی را در در نبرد با کره شمالی و چین نیرومند و اثر بخش تشخیص داده است حالا از همان ترفند برای مبارزه با ایران استفاده میکند.
وزیر خارجه آمریکا دیروز در سخنرانی و پرسش و پاسخ خود دربنیاد هریتیج تندترین دیدگاه را درباره ایران برای نبرد اقتصادی به نمایش گذاشت. او تهدید کرد مدیران آمریکا سختترین تحریم تاریخ را در باره اقتصاد ایران تهیه و اجرا خواهند کرد.
پمپئو در حرفهایش کشورها و شرکتهایی که درایران سرمایه گذاری کردهاند را با عباراتی تند و رازآلود و از موقعیت یک نیروی یورش برنده تهدید کرد و گفت در تحریم کردن و جریمه کردن آنها تردید به خود راه نمیدهد و اراده گرایی را در این فرایند در بالاترین سطح ابراز کرد.
درحالی که برخی از شخصیتهای سیاسی درجهان مثل فدریکا موگرینی رئیس سیاسی اتحادیه اروپا این حرفهای تند وزیرخارجه آمریکا را نکوهش کرد بازهم از استواری اروپا برای حفظ برجام سخن گفت.
در ایران نیز رییس جمهور ایران به این مقام آمریکایی جواب دادو تاکیدکرد تین تهدیدها چیز تازه ای نیست . حسن روحانی به آمریکاییها گفت آنها نمی توانند برای دنیا تعیین تکلیف کنند و تصریح کرد ایران راه مقابله با هراتفاقی را پیشبینی کرده است.
حالا و درروزهای پیش رو باید چه کرد؟ مهمترین اتفاقی که باید در ذهن همه ایرانیان باید بیفتد این است که نبرد و جنگ آشکار شده از سوی دولت آمریکا را جدی بگیرند. برخی هنوز شاید دراین رویا باشند که دونالد ترامپ بلوف میزند و اراده و توانایی برای جنگ ندارد.
شاید این داوری اگر درباره نبرد نظامی بود محل اعتنا بود اما در حوزه اقتصاد و در شرایطی که قرار نیست سربازی جابه جاو یاتیری شلیک شود و کار در بخشی از اداره خزانهداری آمریکا پیش میرود رخ دادن نبرد را نباید کار دور از انتظاری تصور کرد.
گام بعدی پس از این پذیرش ذهنی که نبرد جدی است و بلوفی در کارنیست این است که آداب نبرد را به یاد بیاوریم و این آداب جنگ را با جدیت دردستور کار قرار دهیم . یکی از آداب کار این است که نقش ها و اختیارات و وظایف هر نهاد و هربخش از جامعه نه براساس ترتیبات گذشته بلکه براساس ضرورتهای جنگ باز تعریف شده و برای نبرد صف آرایی شود.
برای این بازآرایی باید دید موثرترین نهادها و نیروها برای ایستادن در صف اول جنگ کدام نیروها هستند. تجربه نشان میدهد در هر جنگی طرفهای متخاصم دنبال این هستند که نیروی اصلی را ناامید کرده و روحیه آنها را تضعیف کنند.
بدیهی است که اکنون و در نبرد ترامپ باایران هدف اصلی شهروندان ایرانی هستند. اگر ایرانیان با بمب باران تبلیغاتی و تغییر روحیه آسیبپذیر باشند ازهمان جا ضربه خواهیم خورد. بنابراین در نبرد اقتصادی باید نهادها و نیروها بدانند مردم نقش اصلی را دارند. هرکاری که به تضعیف روحیه و توانایی شهروندان منجر شود را باید کنار گذاشت.
کار بعدی این است که در جریان نبرد اقتصادی وحدت رویه ووحدت فرماندهی باشد. نمی توان منتظر بدترین یورش بود اما در داخل چندصدایی باشد و فرماندهی نبرد چند پاره شود و راه را برای نفوذ طرف جنگ باز گذاشت.
از دیگر الزامهای جنگ اقتصادی استفاده از ورزیده ترین نیروها در حوزه اقتصاداست. همانطور که در جنگ نظامی از یک اقتصاددان انتظار نمی رود در صف اول تصمم گیری باشد در جنگ اقتصادی هم باید از نیرو و دانش اقتصاددانان و فعالان اقتصادی استفاده کرد و افراد و نیروها ی دیگر باید این داستان را رعایت کنند.
از کسانی که درحوزه فرهنگ و درحوزه نظامی و امنیتی مهارت دارند انتظار می رود بستررا برای مدیران و فعالان اقتصادی هموار کنند. یکی از آیینهای دیگر جنگ نگهداری و صیانت از مهمترین نیروها و ابزارها است.
در جنگ اقتصادی با ترامپ باید مراقب ذخایر و درآمدهای ارزی و نیروهایی که به افزایش درآمد ارزی کمک می کنند باشیم. هدردادن ارزهای کمیاب برای مصارف غیراساسی باید با نرخ واقعی باشدو ارزان فروشی را کنار گذاشتو ارزهای کمیاب را به هر مصرفی اختصاص نداد.
در نبرد اقتصادی نباید دست صنعتگران اصیل و کسانی که شغل ایجادکرده اند را بست و آنها را دردام سازمانهای نظارتی انداخت. تجربه نشان میدهد این بدترین روش است .