چرا توافق ترامپ و کیم برای جهان خطرناک است؟
اگر ترامپ بتواند این بازگیر شرور نظام بینالملل را به کنشگری معقول که به اصول و قواعد جهانی احترام میگذارد تبدیل کند، نه تنها امتیاز بزرگی در کارنامه خود به ثبت رسانده که حتی میتواند مدعی پیشرو بودن مدل دیپلماسی خود در روابط بینالملل به ویژه با بازیگرانی باشد که مخالف وضع موجود یا اصطلاحا تجدید نظر طلب هسستند.
یورونیوز نوشت: در حالی که دونالد ترامپ در آستانه حصول به یک دستآورد بزرگ است، همه از چنین اتفاقی استقبال نمیکنند.
موضوع توافق و حتی گفتگو با کره شمالی از آن افسانههایی بود که تقریبا عموم تحلیلگران آن را دستنیافتنی میدانستند. حکومت سفت و سخت و ایدئولوژیک کیم ایل سونگ راه هر نوع گشایش در مناسبات با جهان خارج از مرزهای کره شمالی را بسته بود. این قالب با مرگ پدر و جایگزینی کیم جونگ اون جوان شکل تازهتری به خود گرفت و ماجراجویی ویژهای هم به آن اضافه شد.
آزمایشهای پیاپی هستهای پیونگ یانگ روز به روز جهانیان را از نزدیک بودن یک جنگ جهانی هستهای میترساند. اما درست در همین روزها، سبک خاص دونالد ترامپ برای تهدید و تحقیر کیم جونگ اون جواب داد و رهبر کره شمالی اعلام کرد که حاضر است با آمریکا وارد مذاکره شود، به دیدار همسایگان جنوبی رفت و حتی برای خلع سلاح کامل اتمی هم آمادگی دارد.
رئیس جمهور آمریکا هرچند با این اتفاق بسیار فخر فروخت و مدل مراودات بازاری خود را در مقابل دیپلماسی اوباما قرار داد، اما در عین حال نگرانیهایی را هم در جهان لیبرال برانگیخت که این سبک گفتگو کشورهای دیگر را به پیگیری الگوی کره شمالی ترغیب میکند.
اما یکی دیگر از بازیگران مهمی که از نتیجه بخش بودن این مذاکرات نگران بود ایران است. کشوری که در قالب یک توافق بیناللمی و پس از گفتگوهایی پیشرفته و پیچیده و نظاممند توانست با جامعه بینالملل به یک چارچوب همکاری دست یابد. اما همین بازیگر که با التزام به قوانین بینالمللی و رعایت مفاد توافقش رفتار کرده، حالا شاهد این است که یک ابرقدرت با بهانه جویی از این توافق خارج می شود. اما در نقطه مقابل بازیگر شرور جامعه بینالملل که به بسیاری از اصول و قواعد حاکم بر نظم بینالملل اعتنایی نداشته، در آستانه یک توافق مهم با ایالات متحده و طبیعتا جهان خواهد بود.
این موضوع سبب میشود که دونالد ترامپ دست بالایی در مخالفت با توافق هستهای با ایران داشته باشد. رئيس جمهوری آمریکا که حالا تصمیمش را برای خروج از برجام عملی کرده، نیاز دارد که یک آلترناتیو برای سبک گفتگوهایی که مورد نقدش است ارائه کند. رئيس جمهوری آمریکا با مدل خاص خود، حالا کره شمالی سرکش را به کنشگری رام شده بدل ساخته است.
البته که افراط ترامپ در تحریک و تحقیر رهبر کره شمالی باعث شده، کیم جونگ اون اندکی از توافقات ابتدایی عقب بکشد و حتی ترامپ را تهدید کند که با ادامه رفتارهای تحریک آمیزش دیدار با رئيس جمهوری آمریکا که زمان و مکانش هم فیکس شده است را لغو خواهد کرد.
اما اگر ترامپ بتواند این بازگیر شرور نظام بینالملل را به کنشگری معقول که به اصول و قواعد جهانی احترام میگذارد تبدیل کند، نه تنها امتیاز بزرگی در کارنامه خود به ثبت رسانده که حتی میتواند مدعی پیشرو بودن مدل دیپلماسی خود در روابط بینالملل به ویژه با بازیگرانی باشد که مخالف وضع موجود یا اصطلاحا تجدید نظر طلب هسستند.
این الگو البته تبعات خطرناکی در مجادلات آتی میان قدرتهای بزرگ و بازیگران در حال توسعهای که نظم فعلی را نمیتابند و به دنبال تجدیدنظر طلبی هستند، خواهد داشت. چرا که مقایسه مدل ایران و کره شمالی به آنها میآموزد که برای حصول به خواستهها ابتدا باید با شرارت نظم بینالملل را به چالش کشید و ترجیحا به قدرتی هستهای بدل و سپس وارد مذاکره شد. چرا که اگر پیش از دستیابی به تسلیحات هستهای وارد فرآیند اعتمادسازی و گفتگو با طرف مقابل شوید، قدرتهای بینالمللی شما را به رسمیت نخواهند شناخت و همانطور که ۳۷ سناتور آمریکایی در سال ۲۰۱۵ طی نامهای به رهبران ایران اعلام کردند، میتوانند با چرخش یک قلم توافقی که رئيس جمهوری وقت امضا کرده را باطل سازند.
حالا طرفداران جهان آزاد هم باید تمام تلاش خود را به کار بندند تا با حفظ توافق هستهای ایران از بر باد رفتن نظمی که دهههاست برای پیریزی آن ممارست ورزیدهاند جلوگیری کنند.
در نتیجه حصول چنین توافقی با کره شمالی نه تنها ایران که کل نظام بینالملل را دچار نگرانی خواهد کرد. چراکه نه تنها دیگر توافقات بینالمللی حتی بیش از گذشته از اعتبار ساقط میشوند که انگارههای رئالیسیتی و تاکید بر قدرت بیش از همیشه بر سیاست خارجی بازیگران متوسط و در حال توسعه اثر خواهد گذاشت. اثری که میتواند به نوعی آنارشیسم در فضای روابط بینالملل ختم شود و هر کنشگری بدون توجه به قواعد بنیادی نظم کنونی، دست به تدوین سیاست و تعیین رویکردهای خود بزند.