مسؤولان کشور در دفاع از مبانى اسلامى صریح باشند
سران استکبار به دروغ ولى با صراحت از حقوق ضد بشر غربی حرف مىزنند. در چنین فضایى اینکه برخى تصور مىکنند صراحت در دفاع از مبانى اسلامى ایجاد اشکال مىکند، از سستعنصرى خود خبر مىدهند.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، متن یادداشت حجت الاسلام والمسلمین ابوالقاسم علیزاده با عنوان «مسؤولان کشور در دفاع از مبانى اسلامى صریح باشند» به شرح ذیل است:
بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در محفل انس با قرآن کریم، حاوى نکات بسیار مهمى در باب فرهنگ قرآنى و ترویج آن در کشور و نیز نیازهاى مبرم جهان اسلام به قرآن و فرهنگ قرآنى بود. رهبر معظم انقلاب در این دیدار هم از رشد و نمو شکوفههاى قرآنى در کشور تقدیر و تشکر کردند و هم از کاستىهاى و عقبماندگىهاى کشور در عمل به فرهنگ قرآنى سخن گفتند و هم نمونههایى بارز از دور بودن مسلمین از فرهنگ قرآنى را در زندگى اجتماعى کنونى مسلمانان مورد دقت نظر و بحث قرار دادند. دراین بخش بود که معظمله مثال حکومتهاى فاسد و ننگآور عربستان و بحرین و… را مطرح کردند که این فاسدان زشتخو بهعلت دورى امت اسلامى از فرهنگ قرآنى است که بر جان و مال و آبروى مسلمین مسلط شدهاند و با تقرب به کفار و دشمنان خدا بهدنبال کسب عزت هستند و با ریختن اموال مسلمین در دامان آمریکا بهدنبال تثبیت سلطه خود بر کشورهاى اسلامى هستند. در چنین شرایطى است که فرهنگ اسلامى و تجربه زندگى مؤمنانه ملت ایران نشان مىدهد که این حکومتهاى پوشالین با شکست مواجه خواهند شد و از میان خواهند رفت.
متن حاضر به اختصار به بررسى برخى از مهمترین محورهاى بیانات معظمله خواهد پرداخت:
بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در محفل انس با قرآن کریم حاوى نکات بسیار مهمى در باب فرهنگ قرآنى و ترویج آن در کشور و نیز نیازهاى مبرم جهان اسلام به قرآن و فرهنگ قرآنى بود. متن حاضر به اختصار به بررسى برخى از مهمترین محورهاى بیانات معظمله خواهد پرداخت:
1. شکوفایى دستاوردهاى قرآنى در سراسر ایران اسلامى
اولین نکته مورد تأکید رهبر معظم انقلاب اسلامى توجه به آثار مبارک انقلاب اسلامى در ترویج فرهنگ قرآنى بود: «بحمدالله گلهاى قرآنى از سرتاسر این بوستان بزرگى که اسمش ایران است، دارد یکى یکى مىشکفد و خودش را نشان مىدهد. بذر مبارک قرآن در این سرزمین پاشیده شده؛ این هنر انقلاب است، این هنر نظام اسلامى است. در گذشته اینجور نبود؛ در دورهى کودکى ما و جوانى ما، قرآن بهمعناى واقعى کلمه در این کشور مهجور بود؛ [البتّه] گوشهوکنار کسانى بودند که عاشقانه و مجدّانه دنبال فراگیرى قرآن یا تعلیم قرآن یا انس با قرآن بودند، لکن فضاى عمومى بهکلّى [با قرآن] بیگانه بود؛ این خبرها نبود. امروز بحمدالله فضاى عمومى کشور با قرآن آشنا است؛ شما مىبینید جوانها، نوجوانها، کودکان، در سنین مختلف، از نقاط مختلف کشور، با قرآن اُنس دارند، با قرآن سروکار دارند؛ تلاوت مىکنند، تأمّل مىکنند، تدبّر مىکنند.»
2. عقبماندگى کشور در باب فرهنگ قرآنى باید جبران شود
دستاوردهاى بزرگ انقلاب اسلامى در این عرصه نباید ما را از این واقعیت که فرهنگ کنونى ما با فرهنگ قرآنى فاصله دارد، غافل کند. به تعبیرى ما هنوز دچار عقبماندگىهایى در فرهنگ قرآنى هستیم که باید با تلاش و کوشش خود آنرا رفع کنیم: «عقبماندگى ما در زمینهى اُنس با قرآن و بهرهمندى از قرآن خیلى زیاد است. اینها قدمهاى اوّلى است که باید انجام بگیرد. بنده بارها گفتهام، باز هم تکرار مىکنم که این جلسات و این نشستنها و این توصیه کردنها و این کارهایى که انجام مىگیرد، همه مقدّمه است براى اینکه فضاى کشور و ذهنیّت عمومى مردم ما، فضاى قرآنى بشود و ذهنیّت، با قرآن اُنس بگیرد و [مردم] با مفاهیم قرآنى اُنس بگیرند؛ مهم این است. اگر با قرآن اُنس گرفتیم، آنوقت این فرصت و این مجال پیدا خواهد شد که صاحبان فکر از قشرهاى مختلف، بر روى نکات قرآنى تدبّر کنند، چیزهایى را از قرآن استفاده کنند، استنباط کنند، بفهمند و به سؤالات گوناگون جواب بدهند. منظورم از سؤالات، شبههها نیست؛ منظور سؤالاتِ دربارهى زندگى است، زندگى کردن.»
3. نیاز امروز امت اسلامى، عمل به آموزههاى قرآن کریم
«نیاز کنونى امت اسلامى بهعنوان یک واحد و یک کل، این است که فرهنگ قرآنى در آن احیاء شود. قرآن کریم مبناى عمل و زندگى مؤمنان قرار گیرد و اسلام عامل عزت و عامل وحدت مسلمین باشد و آموزههاى قرآنى تعیینکننده روند زندگى اجتماعى مسلمین باشد. این مسیرى است که ما تا رسیدن به منزل و مقصود نهایى در آن هنوز فاصله زیادى داریم.»
4. حکومتهایى مانند سعودى و بحرین، نشان از دورى از فرهنگ قرآنى
نکته مهم دیگرى که رهبرى بر آن تأکید کردند این بود که گرفتارىهاى کنونى دنیاى اسلام نیز حاصل دورى از همین فرهنگ قرآنى است. «شما نگاه کنید ببینید در دنیاى اسلام چه خبر است. در دنیاى اسلام یک عدّه انسانهاى بىارزش و نالایق و پست، سرنوشت برخى از جوامع اسلامى را در دست گرفتهاند؛ مثل همین دولتهایى که مشاهده مىکنید؛ سعودى و امثال اینها. اینها بهخاطر دورى از قرآن است، اینها بهخاطر عدم آشنایى با حقایق قرآنى است. البتّه یک مقدارى عدم آشنایى است، یک مقدارى عدم ایمان است. بهظاهر معتقد به قرآنند، گاهى میلیونها نسخهى قرآن هم چاپ مىکنند، مجّانى هم اینجاوآنجا تقسیم مىکنند، امّا به محتواى قرآن، به معناى قرآن، به مضمون قرآن هیچ اعتقادى ندارند؛ قرآن مىگوید «اَشِدّآءُ عَلَى الکُفّارِ رُحَمآءُ بَینَهُم»، [ولى] اینها «اشدّاء على المؤمنین، رحماء مع الکفّار» هستند. شما ملاحظه کنید ببینید وضع اینها چهجورى است؛ با کفّار مأنوسند، [به آنها] علاقهمندند، براى آنها از اموال ملّتشان [خرج مىکنند.
چون خودشان که مالى ندارند؛ این پولهایى که اینها دارند و در حسابهاى بانکىشان متراکم شده و این ثروتهاى افسانهاى، اینها مال کیست، اینها از کجا آمده؟ اینها ارث پدرى که نیست؛ اینها پول نفت است، پول معادن زیرزمینى است، پول ثروتهاى ملّى است؛ بهجاى اینکه صرف بهبود زندگى مردم بشود، میرود در حسابهاى اینها متراکم مىشود، از آن استفادهى شخصى و خصوصى مىکنند؛ این پولهاى مردم را تقدیم میکنند به کفّار، به دشمنان مردم. «وَ اتَّخَذوا مِن دونِ اللهِ ءالِهَةً لِیَکونوا لَهُم عِزًّا * کَلّا سَیَکفُرونَ بِعِبادَتِهِم وَ یَکونونَ عَلَیهِم ضِدًّا»؛ احمقها خیال مىکنند که با دادن پول و با کمک کردن و با اینچیزها مىتوانند صمیمیّت دشمنان اسلام را جلب کنند، [درحالىکه] صمیمیّتى وجود ندارد؛ همانطور که خودشان هم گفتند، مثل گاو شیرده [هستند] شیرشان را میدوشند، وقتى که دیگر شیر نداشتند، ذبحشان مىکنند. این وضع امروز دنیاى اسلام است؛ با آنها آنجور، آنوقت با مردم یمن اینجور، با مردم بحرین اینجور؛ رفتارهاى ضدّ دین. البتّه اینها نابودشدنى هستند. ظواهر را که نگاه کنید، این ظواهر نباید کسى را گول بزند؛ اینها رفتنى هستند، اینها ساقط شدنى و نابودشدنى هستند. «اِنَّ الباطِلَ کانَ زَهُوقًا»؛ اینها باطلند و قطعاً دچار زوال و سقوط و بدبختى و فروافتادگى خواهند شد؛ در این هیچ تردیدى نیست. البتّه ممکن است چهار صباح زودتر یا دیرتر انجام بگیرد؛ بستگى دارد به اینکه مؤمنین، جامعهى مؤمن، چهجورى عمل بکند؛ اگر درست عمل بکند، این اتّفاق زودتر مىافتد؛ اگر درست عمل نکند، این اتّفاق چهار صباح دیرتر مىافتد؛ امّا حتماً این اتّفاق مىافتد. هم اینها، هم آن کسانىکه اینها چشم امیدشان به آنها است، همه ساقط شدنى هستند.»
5. این عقب افتادههاى فکرى و عقلى از میان خواهند رفت
ملت ایران در عمل نیز این حکم قرآنى و این آموزهى دینى را مشاهده کرده است. ملت ایران در حالى علیه طاغوت پهلوىها قیام کرد که رابطه شاه با آمریکا بهتر از رابطه کنونى سران این کشورهاى عقبمانده با آمریکا بود. شاه نوکر آمریکا و ژاندارم آمریکا در منطقه بود اما در عمل نابود شد و آمریکا و دیگر ابرقدرتها نتوانستند برایش عزتى به همراه بیاورند. این درسى است که ملت ایران در عمل آموخته است: «ما کسانى هستیم که در کشورمان یک حکومتى بر سر کار بود که همین مغازله و معاشقهاى که مىبینید حکّام آمریکا با آن بیچارهها -عقبافتادههاى فکرى و عقلى و همهچیز- انجام مىدهند، همین مغازله را آن روز با حکومت ایران انجام مىدادند؛ خیلى بیشتر، خیلى بهتر. صریحاً میگفتند «شما ژاندارم ما در خلیج فارس هستید»، به حکومت طاغوت ما این حرف را مىزدند. آنها، هم عقلشان بیشتر از اینها بود، هم توانایىهایشان زیاد بود، اتّکائشان هم به این طواغیت، بیشتر از اینها بود و ارتباطاتشان قوىتر بود؛ درعینحال که یک چنین حکومتى بر سرِ کار بود، ملّت ایران توانست با قدرت ایمان، با مجاهدت، با فداکارى، این حکومت را علىرغم همهى پشتیبانىهاى جهانىاى که از او مىشد، ساقط کند و بهجاى او چیزى را سرِ پا کند که قدرتهاى استکبارى طاقت دیدن آنرا ندارند؛ یعنى نظام جمهورى اسلامى؛ این یک تجربه. دیگر از این تجربه بهتر؟»
6. در زمینهى مبانى اسلامى، آحاد ملّت ایران و مسؤولین کشور صریح باشند
آخرین توصیه رهبر معظم انقلاب اسلامى به مردم و مسؤولان کشور بود که خاطرنشان ساختند که مردم و مسؤولان باید در ذکر مبانى اسلامى صریح و قاطع باشند. برخى تصور مىکنند که بیان قاطع و صریح اهداف و مبانى اسلامى منجر به ضعف آنها در رابطه با دیگر کشورها خواهد شد. این از سستعنصرى و ضعف درونى خود افراد ناشى میشود. در غیر اینصورت مشاهده مىکردن که حاکمان و سیاستمداران غربى در بیان آموزههاى غلط و ادعاهاى باطل خود که به اسم زیباى حقوق بشر و آزادى و… صورتبندى شده است، قاطع و صریح عمل مىکنند. سران استکبار به دروغ ولى با صراحت از حقوق ضد بشر غربی حرف مىزنند. در چنین فضایى اینکه برخى تصور مىکنند صراحت در دفاع از مبانى اسلامى ایجاد اشکال مىکند، از سستعنصرى خود خبر مىدهند. از اینجهت رهبر معظم انقلاب به مسؤولان و مردم متذکر مىشوند که دردفاع از دین، صریح و قاطع باشید: «وَلاتَهِنوا وَلاتَحزَنوا وَ اَنتُمُ الاَعلَونَ اِن کُنتُم مُؤمِنین؛ ایمان اگر [حاصل] شد، شما برترید. در راه ایمان قوى باشید، صریح باشید، ثابتقدم باشید؛ بنده اصرار دارم که در زمینهى ذکر مبانى اسلامى، آحاد ملّت ایران و مسؤولین کشور صریح باشند… هیچ منافاتى ندارد؛ حالا بعضىها در فکر این هستند و دغدغهى اینرا دارند که خب یک حکومت و یک دولت باید ارتباطات جهانى داشته باشد؛ بنده هم کاملاً معتقدم و تأیید مىکنم این گرایش را؛ امّا منافاتى ندارد؛ مىتوان با صراحت، مبانى خود و اصول خود را گفت و پیش هم رفت، توفیق هم پیدا کرد در همهى مسائل گوناگون زندگى، ازجمله ارتباطات بینالمللى؛ مىشود اینکارها را کرد. وارد بشوند، قدم در میدان بگذارند، به خدا توکّل کنند، خواهند دید که مىشود.»