چهارنقشه ترامپ برای نفت ایران
در روزهای اخیر گمانهزنیهای متعددی درباره آینده برجام و همچنین نوع مواجهه ایالات متحده با تحریمهای احتمالی علیه ایران مطرح شده است. در همین حال خبر میرسد دونالد ترامپ اقدامات جدیدی علیه ایران را برنامهریزی کرده است.
به گزارش اقتصادنیوز رئیسجمهور آمریکا شامگاه دوشنبه در راستای اجرای یکی از بندهای تحریم نفت ایران با عنوان قانون اختیارات دفاع ملی سال ۲۰۱۲ (NDAA) با ارسال نامهای به سه وزارتخانه دولت خود یعنی وزارت خارجه، وزارت انرژی و وزارت خزانهداری اعلام کرد: وضعیت عرضه جهانی نفت نشان میدهد دنیا برای تحریمهای ایران آماده است تا صادرات نفت ایران به شکل قابلتوجهی کاهش یابد. دونالد ترامپ در شرایطی این مساله را مطرح کرده که موجودی انبارهای نفتی جهان ظرف بیش از یک سال گذشته مدام کاهش یافته و در حال حاضر به متوسط پنج ساله خود رسیده است. از سوی دیگر میزان تقاضا در سطحی بسیار بیشتر از عرضه قرار دارد. آمار اداره اطلاعات انرژی آمریکا نشان میدهد در فاصله فوریه تا مارس عرضه حدود ۴ میلیون بشکه کمتر از تقاضا است. بنابراین بر خلاف ادعای ترامپ بازار در حال حاضر با کمبود نفت مواجه است و حذف نفت ایران از بازار میتواند به رشد اقتصاد جهانی لطمه بزند. تلاش برای اقناع افکار عمومی آمریکا، ارسال سیگنال تهدید به ایران و اروپا برای در نظر گرفتن مواضع آمریکا در مذاکرات جدید خود، اخطار به مشتریان نفت ایران و علاقهمندی ترامپ به قیمت بالای نفت، چهار پیام پنهان نامه رئیسجمهور آمریکا شناسایی میشوند.
رئیسجمهوری آمریکا به وزارتخانههای انرژی، خارجه و خزانهداری اعلام کرده عرضه جهانی نفت در خارج از ایران نشان میدهد که شرایط برای تحریم این کشور آماده است، بهطوریکه «کاهش چشمگیری» در میزان فروش نفت ایران رخ دهد. اما دونالد ترامپ در شرایطی چنین مسالهای را مطرح کرده که موجودی انبارهای نفتی جهان ظرف بیش از یک سال گذشته مدام کاهش یافته و در حال حاضر انبارهای نفتی با هیچگونه مازاد نفت مواجه نیستند و از سوی دیگر میزان تقاضا در سطحی بسیار بیشتر از عرضه قرار دارد. بنابراین بر خلاف ادعای ترامپ بازار در حال حاضر با کمبود نفت مواجه است. این موضوعی است که در گزارش اخیر اوپک نیز بر آن تاکید شده و این سازمان از تحریمهای نفتی ایران بهعنوان یکی از ریسکهای پیشروی اقتصاد جهانی یاد کرده بود. از این رو، در پی انتشار نامه ترامپ، در شامگاه روز دوشنبه، قیمت نفت برنت بیش از یک دلار جهش یافت و به بیش از ۷۸ دلار بر بشکه رسید. قیمت این نفت شاخص روز گذشته نیز به رشد خود ادامه داد و به ۷۹ دلار بر بشکه رسید. هرچند اعلامیه ترامپ خطاب به برخی وزارتخانهها در قالب اجرای یکی از بندهای تحریم نفت ایران تحت قانون اختیارات دفاع ملی سال ۲۰۱۲ (NDAA) بوده است، اما همزمان چندین پیام با خود به همراه دارد که در مجموع جدیت رئیسجمهوری آمریکا برای هرگونه فشار بر ایران را نشان میدهد.
رشد نفت در پی نامه ترامپ
ترامپ در نامهای خطاب به وزارت خارجه خود اعلام کرده که «طبق قانون اختیارات دفاع ملی سال ۲۰۱۲، حکم من این است: عرضه نفت و محصولات نفتی در حدی است که اجازه میدهد حجم نفتخام و محصولات نفتی که از ایران یا از طریق موسسات مالی (از ایران) خریداری میشود، به میزان چشمگیری کاهش یابد.» قانون اختیارات دفاع ملی(NDAA) سال ۲۰۱۲ از سوی رئیسجمهوری وقت، باراک اوباما تصویب شد و تحریمهای نفتی ایران بر پایه آن شکل گرفته است. بر اساس این قانون، رئیسجمهوری آمریکا هر ۹۰ روز باید گزارشی از میزان عرضه نفت در جهان ارائه دهد تا نسبت به عدم رشد قیمت نفت به دنبال تحریم نفتی ایران اطمینان ایجاد کند.
با این حال واکنش اولیه بازار نفت به این اقدام ترامپ رشد قیمتها بود. به گزارش «دنیای اقتصاد» روز دوشنبه قیمت نفت برنت، بیش از یک دلار رشد را ثبت کرد و معاملات این روز را در قیمت ۲۳/ ۷۸ دلار بر بشکه به پایان رساند. روز گذشته نیز برنت مسیر صعودی را ادامه داد و تا لحظه تنظیم این گزارش(ساعت ۱۵ به وقت تهران) توانسته با رشد قیمت حدود ۸۰ سنت از مرز ۷۹ دلار بر بشکه عبور کند. با این حال نفتخام آمریکا با شدت کمتری به نامه ترامپ واکنش نشان داد. نفت خام آمریکا با ۶۶ سنت رشد طی دو روز گذشته، در لحظه تنظیم این گزارش به قیمت ۳۶/ ۷۱ دلار بر بشکه رسید.
دولت ترامپ هنوز مشخص نکرده است که هر کشور تا چه میزان باید خرید خود از ایران را کاهش دهد، اما رئیس دولت قبلی آمریکا، اعلام کرده بود که خریداران نفت ایران هر ۶ ماه یک بار باید ۱۸ تا ۲۰ درصد از میزان خرید خود بکاهند تا مشمول تحریمهای این کشور نشوند. علاوه بر اعلام رئیسجمهوری این کشور از وضعیت بازار نفت، وزارتانرژی آمریکا نیز هر دو ماه یک بار گزارشی از وضعیت عرضه جهانی نفت به غیر از عرضه ایران منتشر میکرد.
بازار نفت در چه شرایطی است؟
هرچند ترامپ میگوید، شرایط بازار نفت برای کاهش شدید صادرات نفت ایران آماده است، اما عوامل بنیادین بازار نفت چیز دیگری نشان میدهند.
آنطور که اوپک در آخرین گزارش اخیر خود اعلام کرده، سطح موجودی انبارهای نفتی کشورهای OECD در ماه مارس(دو ماه پیش) تنها ۹ میلیون بشکه بیشتر از مقدار متوسط ۵ساله این ذخایر بوده است. این یعنی انبارهای نفتی در حال حاضر با هیچگونه مازاد نفتی مواجه نیستند. این در حالی است که در مارس ۲۰۱۷ میزان نفت مازاد در انبارهای نفتی ۲۷۶ میلیون بشکه بوده است. موجودی انبارهای نفتی آمریکا نیز در حال حاضر ۸۹ میلیون بشکه کمتر از مقدار یک سال پیش است. در واقع به یمن توافق اوپک و متحدانش که از ابتدای سال ۲۰۱۷ اجرایی شده، در حال حاضر بازار با هیچگونه مازاد عرضهای مواجه نیست.
علاوه بر این، حتی آمار اداره اطلاعات انرژی آمریکا(EIA) نیز بر نیاز بازارهای جهانی به نفت ایران تاکید دارد. آنطور که آمار این سازمان نشان میدهد، در فاصله فوریه تا مارس سال جاری ۸/ ۹۸ میلیون بشکه در روز نفت و دیگر مایعات سوختی تولید شده، در حالی که میزان تقاضای جهانی ۴/ ۱۰۰ میلیون بشکه بوده است. این یعنی با وجود اینکه در این بازه زمانی تولید ایران در بیشترین سطح خود قرار داشته، بازار روزانه با ۴/ ۱ میلیون بشکه کمبود نفت مواجه بوده است، این کمبود در کاهش مداوم موجودی انبارهای نفتی جهان نمود یافته بود.
EIA مجموع تولید نفتخام، میعانات گازی و گاز مایع (NGL) ایران را ۶/ ۴ میلیون بشکه در روز و میزان تقاضای داخلی را ۸/ ۱ میلیون بشکه اعلام کرده است. بنابراین متوسط عرضه نفت جهان بدون در نظر گرفتن تولید ایران، در بازه زمانی فوریه تا مارس ۴/ ۹۲ میلیون بشکه در روز بوده، در حالی که میزان تقاضای جهانی بدون در نظر گرفتن تقاضای داخلی ایران، ۴/ ۹۶ میلیون بشکه در روز است. در واقع اگر آمریکا بخواهد تمام نفت ایران را حذف کند، بازار با ۴ میلیون بشکه کمبود مواجه خواهد شد. این میزان نه با برداشته شدن توافق اوپک جبران میشود و نه با افزایش تولید نفت شیل در آمریکا. EIA ظرفیت مازاد تولید اوپک را ۲ میلیون بشکه در روز اعلام کرده که تا حد زیادی این رقم به ظرفیت مازاد تولید عربستان وابسته است. عربستان توان تولید خود را حدود ۱۲ میلیون بشکه در روز اعلام میکند، این در حالی است که بسیاری از کارشناسان بر این باورند که این کشور در توان تولید خود اغراق میکند و نمیتواند در طولانیمدت بیش از ۵/ ۱۰ میلیون بشکه در روز نفت تولید کند. میزان تولید کنونی آمریکا نیز ۵/ ۱۰ میلیون بشکه در روز است که بر اساس پیشبینی اداره اطلاعات انرژی آمریکا تا پایان سال ۸۰۰ هزار بشکه افزایش خواهد یافت و به ۳/ ۱۱ میلیون بشکه در روز خواهد رسید. بنابراین آمریکا بر خلاف ادعای خود نمیتواند بهطور کامل از نفت ایران چشمپوشی کند.
اهداف پنهان نامه ترامپ
بازار نفت بر خلاف ادعای رئیسجمهوری آمریکا، چندان آماده حذف نفت ایران نیست. بنابراین به نظر میرسد، ترامپ در پی نامه اخیر خود چند پیام را مخابره میکرده است.
اول اینکه رئیسجمهوری آمریکا این پیام پوپولیستی را به مردم آمریکا و همچنین دیگر کشورهای مصرفکننده نفت در جهان ارسال کرده که «تحریمهای ایران موجب کمبود نفت در بازار و همچنین افزایش شدید قیمت این کالا و دیگر فرآوردههای نفتی از جمله بنزین نمیشود.» و اقدام خود برای تحریم ایران را توجیه کرده است. این در حالی است که در پی افزایش شدید قیمت نفت در بازارهای جهانی و همچنین افزایش مسافرتهای جادهای با نزدیک شدن به فصل گرما، تقاضا و قیمت بنزین در آمریکا به شکل قابل توجهی افزایش یافته است.
قیمت این سوخت در برخی ایالتهای این کشور از مرز ۳ دلار به ازای هر گالن گذشته و به بیشترین سطح ظرف سه سال گذشته رسیده است که به معنای افزایش فشار بر شهروندان آمریکایی در تابستان امسال است. از این رو طبیعی است که ترامپ برای اقناع افکار عمومی روزی به اوپک برای افزایش قیمتها اعتراض کند و روز دیگر بگوید بازار برای تحریم نفتی ایران آماده است و با کمبود نفت مواجه نیست.دوم اینکه ترامپ به ایران و اتحادیه اروپا این پیام را ارسال کرده که در اجرای شدیدترین تحریمها علیه ایران جدی است و آنها باید خواستههای ترامپ را در توافقات و مذاکرات خود در نظر بگیرند.
سومین پیامی که نامه ترامپ به همراه داشت خطاب به مشتریان نفتی ایران بوده است، ترامپ این پیام را به خریداران نفت ارسال کرده که در اعمال تحریمها بسیار جدیت دارد و قصد ندارد کشوری را از تحریمها معاف کند، چراکه نفت به اندازه کافی در بازار موجود است. اما چهارمین سیگنالی که ترامپ ارسال کرد، این بود که برخلاف برخی اظهارات ظاهری، به قیمت بالای نفت بسیار علاقهمند است. در واقع رشد قیمت نفت به معنای افزایش هرچه بیشتر تولید نفت شیل است. آنطور که اداره اطلاعات انرژی آمریکا اعلام کرده تولید نفت شیل در ژوئن امسال به رقم بیسابقه ۷ میلیون بشکه در روز دست خواهد یافت. رونق صنعت نفت آمریکا نیز به نوبه خود، افزایش اشتغال، کاهش وابستگی انرژی و افزایش درآمدهای مالیاتی دولت را به همراه دارد.