آیا اصلاحطلبان به زمین سخت خوردهاند؟
یک فعال اصلاحطلب گفت: «متاسفانه لزوم حمایت از فردی که بتواند یک مقدار شرایط کشور را تغییر دهد، به گونهای شد که به عقیده من برخی اصلاحطلبان مرزهای هویتی خودشان را فراموش کردند و ما شاهد ظهور گروهی هستیم که قصد دارند به هر طریقی از دولت و مناسبات حکومتی حمایت کنند تا بتوانند در قدرت باقی بمانند.»
به گزارش فرارو؛ بعد از انتقادهای این روزها نسبت به جریان اصلاحات روز گذشته ابراهیم اصغرزاده فعال سیاسی در گفتوگویی عنوان کرد: «گفتمان اصلاحطلبی همواره بهعنوان بدیل و برای تحول مثبت در جامعه و نیل به توسعه سیاسی و دموکراسی و تحکیم جامعه مدنی در یک جامعهی فراانقلابی مطرح شده است. پس از بیست سال ولی امروز این گفتمان به زمین سخت و غیر قابل اصلاح برخورده و از این رو با زوال مقبولیت و بحران نفوذ روبهرو شده است که باعث میشود کارآمدی آن برای پیشبرد اصلاحات با تردید مواجه شود.»
البته این نخستین بار نبود که برخی از فعالان این جریان از اصلاح در اصلاحات صحبت به میان میآورد و پیشتر هم برخی بر این مسئله تاکید داشتند. در همین خصوص علی تاجرنیا فعال سیاسی اصلاحطلب در گفتوگو با فرارو ضمن تائید اظهارات اصغرزاده عنوان کرد: «یک واقعیتی وجود دارد و این است که با توجه به مجموع اتفاقات در سال 88 یک ضربه جدی گفتمانی و تشکیلاتی به جریان اصلاحات وارد شد. انحلال دو حزب مهم و بزرگ این جریان یعنی مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب و همچنین زندانی شدن جمعی از چهرههای موثر و پیشرو اصلاحطلب، باوجود اینکه یک سرمایه اجتماعی ایجاد کرد اما شکافی میان اصلاحطلبان و حاکمیت رخ داد که باعث شد، این مجموعه آن طور که باید نتواند در مقدرات جریانهای سیاسی کشور تاثیرگذار باشد.»
او افزود: «با توجه به شرایط بعد از آقای احمدی نژاد و لزوم حمایت از یک جریان میانهرو طبیعتا فضا به سمتی رفت که بهرهگیری از اصلاحطلبان پیشرو کمتر اتفاق افتاد و کسانی در پیشانی جریان اصلاحات قرار گرفتند که حساسیتهای کمتری در خصوص آنها وجود داشت؛ بنابراین آنچه که در دولت آقای روحانی اتفاق افتاد، استفاده از تمام ظرفیتهای اصلاحات نبود. حتی در انتخابات مجلس هم ما شاهد بودیم که بخش عمده افرادی که در مجلس ششم بسیار تاثیرگذار و پیشرو بودند، اجازه حضور پیدا نکردند.»
وی ادامه داد: «مجموعه اینها موجب شده که آنچه امروز از اصلاحطلبان داخل حاکمیت میبینیم، تمام ظرفیتهای اصلاحات نباشد، اما در کنار این موضوع یک مسئلهای است که متاسفانه لزوم حمایت از فردی که بتواند یک مقدار شرایط کشور را تغییر دهد، به گونهای شد که به عقیده من برخی اصلاحطلبان مرزهای هویتی خودشان را فراموش کردند و ما شاهد ظهور گروهی هستیم که قصد دارند به هر طریقی از دولت و مناسبات حکومتی حمایت کنند تا بتوانند در قدرت باقی بمانند.»
این تحلیلگر مسائل سیاسی تاکید کرد: «همین مسئله موجب شده است تاحدودی چهره اصلاحات میان مردم مخدوش شود. زیرا به هرحال اصلاحطلبان در چند انتخابات اخیر از سرمایه اجتماعی خود استفاده کرده بودند، اما این افراد که منصوب یا به نوعی مورد حمایت اصلاحطلبان هستند نتوانستند مطالبات مردمی و عمومی را پاسخ دهند. به همین دلیل میبینیم که امروز در بدنه طرفداران اصلاحات میان مردم، تاحدود زیادی نارضایتی موج میزند.»
او تصریح کرد: «به عقیده من برای حل این مسئله لازم است جریان اصلاحطلبی تدبیر کند و هم از لحاظ گفتمانی و اهداف یک بازخوانی انجام دهد تا روشهای مناسبی برای اصلاح مشکلات و معضلات در ساختار حکومت پیدا کند. ما باید قبول کنیم که بخشی از رویکردها و اقداماتی که برای دستیابی به اصلاحات در ساختار طی سالهای گذشته پیگیری کردیم، اشتباه بوده است و لازم است آنها اصلاح و بازنگری شوند.»
تاجرنیا گفت: «البته این باید به گونهای باشد که حرکت آفرین باشند. زیرا ما بعضا از خارج جریان اصلاحطلبی هم شاهد هستیم که چنین مسئلهای را مطرح میکنند. اما هدف آنها این است که مردم را در داخل کشور از جریانات سیاسی داخل نظام ناامید شوند و به سمت گروههای اپوزوسیون بروند. البته این مختص جریانهای بیرون از کشور نیست و ما این روزها نمونه مشابه آن را در داخل به خصوص از سوی جریان آقای احمدی نژاد هم میبینیم که به دنبال ناامید کردن مردم از جریانهای سیاسی کشور هستند.
او در پاسخ به این سوال که اصلاحات لازم در جریان اصلاحطلبی چیست، گفت: «به عقیده من ما باید در بحث مواجه با گروههای موثر در حاکمیت در عین حال که همدلانه باشد، باید شفافتر باشد. به هرحال اصلاحطلبان در کوران دورانی که نظام به شدت نیازمند پشتوانه مردمی بود، به کمک نظام آمده اند. نمونه آن هم انتخابات اخیر است. اگر مقایسهای با انتخاباتی که اصلاحطلبان در آن حضور داشتند انجام دهید میبینید هرگز به گرمی انتخابات سال گذشته نبوده.»
وی ادامه داد: «اما از این ظرفیت به شکل درستی استفاده نشده و به نظر من باید درباره آن جدیتر و صریحتر صحبت کنیم. من همچنان بر این باورم که وضعیت کشور به گونهای است که ما بتوانیم در راستای پیشبرد اهداف و خواستههای مردمی حرکت کنیم و آنها هم از ما حمایت کنند. ضمن اینکه من هنوز باور دارم که در کنار مشکلات اقتصادی، ما همچنان نیازمند یک سری آزادیهای اجتماعی هستیم و شاید هم یکی از مهمترین خواستههای طبقه متوسط همین است.»
تاجرنیا در واکنش به این مسئله که برخی معتقدند بهتر است اصلاحطلبان از ساختار قدرت کنار بروند و در همان بخش جامعه مدنی فعالیت تاثیرگذار خود را ادامه دهند، اظهار کرد: «با توجه به ساختار قدرت در کشور ما، بدون حضور در حاکمیت، امکان اصلاح وجود ندارد. اما این به معنی فراموشی جامعه مدنی نیست. زیرا نمیتوان بدون پشتوانه و توجه به جامعه مدنی مشکلات را از داخل حاکمیت حل کرد. به عقیده من این مسائل همزمان و در کنار هم باید در نظر گرفته شود. زیرا هنوز وقتی یک نماینده مجلس حرف مردم را میزند، جامعه با او همراهی میکند. این حمایت لازمه اصلاحات است.»
این نماینده پیشین مجلس تصریح کرد: «اما آنچه که موجب بیاعتمادی میان مردم نسبت به اصلاحطلبان شده این است که آن بخشی از از اصلاحطلبان که در داخل حاکمیت قرار دارند و یا بعد انتخابت اخیر وارد شدند، رابطه با جامعه مدنی را ضعیف کردند. به عنوان مثال میبینیم در مجلس تعداد زیادی نماینده تحت عنوان اصلاحطلب وارد میشوند، اما تنها به اندازه انگشتان یک دست هستند که حرف مردم را میزنند. خب این مردم را بیاعتماد میکند. زیرا مردم تفکیک نمیکنند که مثلا آقای محمود صادقی که در لیست اصلاح طلبان بوده با آقای جلالی که با زور و فشار دولتیها در لیست اصلاحطلبان قرار گرفته است.»
وی ادامه داد: «در نقطه مقابل اینکه ما هم صرفا به جامعه مدنی برگردیم و حرفهایی بزنیم که نمیتوانیم عملی کنیم هم مفید نخواهد بود. به هرحال مردم انتظار دارند اگر اصلاحطلبان راهکاری دارند یا نظری را مطرح میکنند، برای دستیابی به آن تلاش کنند. ما زمانی در جامعه مدنی موفق و مفید خواهیم بود که به نظرات و دیدگاههای خود عمل کنیم. در غیراینصورت زمان زیادی طول نمیکشد که ما جایگاهمان در جامعه مدنی از دست بدهیم. اصلاحطلبان باید همراهی با خواست مردم را سرلوحه جریان اصلاحات قرار دهند، مردم یکسری انتظارت و توقعاتی دارند که اتفاقا توقعات بجایی است. نخبگان هم باید کمک کنند و این نقد و توقعات را به سمت و سوی درستی هدایت کنند.»
تاجرنیا در پایان گفت: «اصلاحطلبان باید از ظرفیت خودشان در مجموعه نظام و دولت استفاده کنند و خواستار اصلاحات و تغییراتی شوند. باید شاخصههای اصلاحطلبی را هم رعایت کنیم. اصلاحطلبی واقعی این نیست که فقط کاندیدای مورد نظرمان در لیستی قرار بگیرند و رای بیاورند و بعد هم صرفا به دنبال توجیه و دفاع از وی باشیم. باید ببینیم اصلاحطلبان تا چه اندازه به شعارهای اصلی و اصیل خود پایبند هستند؛ لذا لازم است که ما با دولت و حاکمیت همدلی نقادانه داشته باشیم نه همدلی بی، چون و چرا. اینگونه دوباره جامعه حاضر به حمایت از اصلاحات خواهند شد؛ بنابراین ما باید خودمان را به جامعه مدنی اثبات کنیم.»