عبدالله ناصری: روحانی به شدت از وعدههای خود فاصله گرفته است
عبدالله ناصری، فعال سیاسی اصلاحطلب، بر این عقیده است که یکی از ویژگیهای بارز و خوب جریان اصلاحات، همسان سازی خود با شرایط سیاسی، اجتماعی و … روز جامعه است، که نمونه و مصداق بارز آن را میتوان در حمایت اصلاحطلبان در انتخابات سال 92 از حسن روحانی به عنوان یک چهره غیراصلاحطلب مشاهده کرد.
به گزارش نامه نیوز عبدالله ناصری، فعال سیاسی اصلاح طلب، در گفتوگو با رویداد۲۴، با اشاره به لزوم تغییر گفتمان اصلاحطلبی، گفت: گفتمان اصلاحطلبی و گفتمان اصلاحات، یک گفتمان مشخص و از ویژگیهای بارز آن این است که سعی میکند مطابق با شرایط موجود عملکرد کارآمدی را داشته باشد. برخی از دوستان از این صحبت میکنند که اصلاحطلبان باید گفتمان خود را تغییر دهند که من خیلی این موضوع را متوجه نمیشوم. آیا منظور دوستان این است که هویت اصلاحطلبی و اصلاحطلبان فراموش شود؟ یا اینکه منظورشان این است که مطابق با شرایط زمانه و دوران خاص خود، گفتمان تغییر کند.
ناصری ادامه داد: من استنباطم این است که نظر دوستان اصلاحطلب گزینه دوم است و منظورشان تغییر هویت اصلاحطلبی و اصلاحطلبانه نیست و خواهان همسان سازی گفتمان با شرایط اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی روز است. اساسا یکی از ویژگیهای گفتمان اصلاحطلبی «همسانسازی» با شرایط موجود است و به همین دلیل است که باید صراحتا اعتراف کرد که گفتمان اصلاحطلبی در لایههای حکومت و قدرت رسوخ پیدا کرده است.
این فعال سیاسی، با بیان اینکه اصلاحطلبان همواره از همان سال 92، مشخصا اعلام کردند که بنا به ضرورت از حسنروحانی که یک گزینه غیر اصلاحطلب است، حمایت میکنند، گفت: اصلاحطلبان برای جلوگیری از تکرار وضعیت گذشته و با توجه به شرایط موجود به سمت روحانی رفتند، زیرا ایشان فردی بودند که گفتمان اصلاحطلبی را در سخنان خود دنبال میکرد و علاوه بر آن رای آوری هم داشت. دقیقا در سال 92 و حمایت از روحانی، مصداق بارزی از همسانسازی گفتمان و کنش اصلاحطلبی، مطابق با شرایط خاص خود را شاهد بودیم.
عضوشورای مشورتی سیدمحمد خاتمی، در ادامه خاطرنشان کرد: به نظر من آقای روحانی در دور دوم انتخابات به شدت از گفتمان و وعدههای خود فاصله گرفت و نتوانست در فاصله چندماه از گذشت دولت دوازدهم بخشی از جامعه رای و حامیان خود را متقاعد کند که بر میثاق و عهد خود پایبند است، طبیعتا این رویه تاحدودی تاثیرات منفی بر جریان اصلاحات وارد میکند.
این فعال سیاسی، با بیان اینکه اصلاحطلبان به ضرورت شرایط از روحانی حمایت کرده و میکنند، گفت: اگر اصلاحطلبان در سال 96، از حسن روحانی حمایت نمیکردند، قطعا و حتما ایشان نمیتوانستند پیروز انتخابات ریاست جمهوری شوند. از سوی دیگر قاطبه کنشگران اصلاحطلب بر این عقیده هستند که آقای روحانی به طور قابل توجهی از وعدههای انتخاباتی خود فاصله گرفته است. بنابراین با این حال و با توجه به شرایط خطیری که وجود دارد، همچنان از او حمایت و پشتیبانی میکنند.
ناصری با تاکید بر اینکه اصلاحطلبان رفتار و عملکرد آقای روحانی را توجیح نمیکنند، تصریح کرد: اصلاحطلبان صریح و بدون لکنت حرفشان را میزنند. پیش از انتخابات نیز اعلام کردند که ما حامی منتقد آقای روحانی هستیم و حتما این روند را ادامه خواهیم داد. نکته مهم در این است که آقای روحانی باید متوجه این موضوع شود که در تعامل با جامعه مدنی، در خردادماه و یا مردادماه سال 1400، در کجای جامعه میخواهد قرار بگیرد؟ اگر نگاه و دغدغه آقای روحانی به عرصههای حاکمیتی بعد از سال 1400 است، خب تکلیفش را مشخص کرده است، اما اگر نگاهش به جامعه مدنی و مقبولیت و محبوبیت است، حتما این روندی که در پیش گرفته، به حال او مفید نخواهد بود، اما اگر بتواند در سه سال باقی مانده تغییر مشی بدهد و تغییرات مدیریتی ایجاد کند، حتما آینده خوشبینانهتری خواهد داشت.
او ادامه داد: شرایط حاکم و ساختار حکومت در جمهوری اسلامی و نگاه آن به مردم و ملت، به گونهای است که ظرافتهای خاص خود را طلب میکند. به طور مثال ما نمیتوانیم بدون در نظر گرفتن کانونهای قدرت، حتما گفتمان اصلاحطلبی خودمان را پیش ببریم. اگر اصلاحطلبان در انتخابات ریاست جمهوری پیروز نمیشدند و فردی مانند آقای رئیسی انتخاب میشد، حتما و حتما در آغاز کار خودش شبکههای اجتماعی مانند تلگرام را فیلتر میکرد. هرچند که ممکن است آقای روحانی برای انجام این کار تحت فشار قرار بگیرد، اما حتما دولت و جمعبندی شخص آقای روحانی و کابینه او، فیلترشدن شبکههای اجتماعی نیست.
ناصری تصریح کرد: در عرصههای دیگر مانند شورایشهر نیز بازهم اگر رئیسشورا یک اصولگرا بود، حتما آقای نجفی که یک چهره شاحص اصلاحطلب است، شهردار نمیشد و بعضا اتفاقات دوران قالیباف و احمدینژاد همچنان ادامه پیدا میکرد.
این فعال سیاسی اصلاحطلب ادامه داد: ایرادی که به آقای روحانی وارد است این است که با یک پشتوانه اصلاحطلبانه روی کار آمد، اما در واقع به بسیاری از وعدهها و الزامات خود پایبند نیست. اما بازهم باید بگویم که ساختار حکومت در کشور ما به گونهای است که شما باید در عرصه قدرت حضور داشته باشید تا بتوانید اصلاحات مد نظر خود را با گستردگی و شرایط بهتری صورت دهید. اگر دوران 8 سال ریاست جمهوری اقای خاتمی و آن مجلس ششم نبود، اکنون تا این اندازه شاهد گسترش و محبوبیت گفتمان اصلاحطلبی نبودیم، تا جایی که این روزها حتی احمدینژاد سعی میکنند تا به گفتمان اصلاحطلبی روی بیاورد.