دلیل اصلی تنش میان قطر و عربستان سعودی
عربستان انتظار دارد که همه کشورهای عربی و نه فقط کشورهای حاشیه خلیج فارس زیر چترش باشند و در نهایت دوحه اجازه ندارد که با عربستان مخالفت کند و فرقی نمی کند شکل و نوع این مخالفت چگونه باشد.
وب سایت لبنانی النشره در گزارشی نوشت: انفجار در روابط عربستان سعودی و قطر به شکل ناگهانی اتفاق نیفتاد بلکه در نتیجه مشکلاتی رخ داد که طی سالها انباشته شد لیکن همه تلاش ها برای کنترل این اختلاف ها نتوانست به این هدف برسد تا آن که ریاض با رسیدن «دونالد ترامپ» رئیس جمهور آمریکا به قدرت، خودش را در برابر فرصتی مناسب برای«ادب کردن» دوحه دید.
در همین زمینه این بحران می توانست میان دو طرف طی فقط چند ساعت به پایان رسد به ویژه پس از آن که دولت قطر سخنان منتسب به «تمیم بن حمد» امیر قطر را تکذیب کرد اما ادامه سیاست رویارویی از طرف بحرین، عربستان سعودی و امارات تأکیدی بر این است که اتفاق و تنش میان دو کشور فرصتی برای ضربه کاری زدن به دوحه به مثابه یک فرصت بود حالا با این تفاسیر دلیل واقعی آن چه اتفاق افتاد چه بود؟
در طول سال های گذشته ریاض هرگز از نقش قطر در منطقه به ویژه آن که توجه ها را از عربستان به سمت خود جلب کرده بود، راضی نبود.عربستان انتظار داشت که همه کشورهای عربی و نه فقط کشورهای حاشیه خلیج فارس زیر چترش باشند و در نهایت دوحه اجازه ندارد که با عربستان مخالفت کند و فرقی نمی کند شکل و نوع این مخالفت چگونه باشد؛ امری که منجر به این بحران بی سابقه میان اعضای شورای همکاری کشورهای حاشیه خلیج فارس و قطر در چند سال پیش شد.
پس از آن بحران، انتظار می رفت که دوحه گام هایی را که بر تسلیم شدن و سرخم کردنش در برابر تصمیم های عربستان سعودی در سطح سیاست خارجی در منطقه بردارد،لیکن قطر از ائتلاف بارز و مهم اش با ترکیه و جنبش«اخوان المسلمین» که در بیشتر کشورهای عربی و اسلامی حضور قوی دارد،چشم پوشی نکرد در همان حال که «باراک اوباما» رئیس جمهور سابق آمریکا میان دو محور رقیب برای به دست آوردن علاقه و دوستی کشورش ایستاد بدون آن که موضعش را به نفع یکی از طرف ها قطعی کند.
امروز دیگر اوباما آارباب کاخ سفید نیست بلکه دونالد ترامپ میلیاردر جنجالی به قدرت رسیده است که در تبلیغات انتخاباتی اش برای ریاست جمهوری اعلام کرد که تمایل دارد که جنبش اخوان المسلمین را در فهرست سازمان های تروریستی کشورش قرار دهد؛ وی در چندین مناسبت اشتیاق خودش را برای همکاری با «سلمان بن عبدالعزیز»پادشاه عربستان سعودی و «عبدالله دوم» پادشاه اردن و «عبدالفتاح السیسی» رئیس جمهور مصر نشان داد این در حالی است که نخستین دیدارش با «رجب طیب اردوغان»رئیس جمهور ترکیه بسیار توفانی بود و حتی دولت آمریکا به اعلام تسلیح کردن یگان های حمایت مردمی کُرد در سوریه در چند روز قبل از سفر اردوغان به واشنگتن برای دیدار با ترامپ تعمد کرد.
در همین چارچوب باید عکسی که رئیس جمهور آمریکا ، رئیس جمهور مصر و پادشاه عربستان را جمع کرد مورد دقت قرار داد عکسی که طی افتتاح مرکز«اعتدال» برای مبارزه با افکار افراطگرا در ریاض بلافاصله پس از پایان نشست عربی اسلامی آمریکایی گرفته شد.علاوه بر آن تمجید سلمان بن عبدالعزیز از سخنرانی السیسی در نشست سران به رغم انتقادهایی که از اخوان،قطر و ترکیه با علم به اینکه واشنگتن به سمت چشم پوشی از آنکارا یا دوحه پیش می رود لیکن واشنگتن مانعی در محدود کردن نقش آنها در صورتی که ائتلاف مقابل قادر به تامین منافعش باشد، نمی بیند.
از همین خاستگاه می توان اشتیاق و شور رسانه های وابسته به عربستان سعودی و امارات را برای کودتای نافرجام در ترکیه فهمید البته پیش از آن که مواضع دیپلماتیک به تاکید بر حمایت از «مشروعیت» حکومت اردوغان آن هم پس از آن که یقین پیدا کردند که جنبش کودتا در رسیدن به اهداف مد نظر موفق نمی شود، بازگردد.ریاض به خوبی می داند که به رغم هماهنگی علنی در زمینه پرونده های مشترک، با آنکارا درباره «مشروعیت» در جهان اسلامی یا به تعبیر دقیق تر مشروعیت زعامت جهان اسلامی سنی در این جهان رقابت دارد و در نهایت هرگز حاضر نیست که بپذیرد اردوغان از جنبش اخوان المسلمین بهره برداری کرده و نقش «خلیفه» یا «رهبر» را بازی کند.
نتیجه اینکه این نزاع در روزهای آینده ادامه پیدا می کند یا بار دیگر پنهان می شود لیکن بی تردید به دلیل اختلاف در منافع و چشم اندازها و دیدگاه ها برقرار می ماند.