جدایی به خاطر معافیت از خدمت سربازی!

    کد خبر :217519

طلاق واژه خوشایندی در هیچ‌یک از ادیان و فرهنگ لغات هیچ‌کشوری نیست. طلاق در ایران به رغم افزایش قابل‌توجه آن در سال‌های اخیر همچنان امری نکوهیده به‌ویژه در میان قشر سنتی جامعه محسوب می‌شود.

اما آنچه امروز در جامعه رخ می‌نماید طلاق‌هایی است که در ظاهر شمایل طلاق‌های معمولی را دارند، اما در باطن زن و شوهر به مقاصدی جز عدم‌تفاهم از یکدیگر جدا می‌شوند. به‌عنوان مثال برخی از زنان به قصد دریافت مستمری پدر یا برخی از مادران به منظور معافیت پسرشان از گذران دوران سربازی برچسب طلاق را بر پیشانی خود می‌چسبانند. واقعیت آن است که هیچ‌راهی برای شناسایی مقصد اصلی یک زوج برای طلاق وجود ندارد و یکی از مهم‌ترین دلایل این امر نقصان قانونی قوانین فعلی طلاق به‌ویژه طلاق‌های‌توافقی است.

امروز پاک کردن نام شوهر یا همسر از شناسنامه فقط اراده و توافق دوجانبه می‌خواهد، حتی لازم نیست برای دریافت این مجوز زحمت زیادی بکشید. در یک کلام اگر دو طرف موافق جدایی باشید در کمتر از یک هفته به‌راحتی آب‌خوردن قادرید بنیان یک زندگی مشترک را از هم بپاشانید و هیچ‌کس خبردار نمی‌شود قصد واقعی شما برای طلاق چیست. آیا واقعا با همسر خود تفاهم ندارید یا آنکه مقاصد دیگری را در ذهن می‌پرورانید. حتی شاهدان و داوران طلاق نیز به مانند گذشته از اقوام و آشنایان نیستند، آنها تاکنون حتی نام شما را نشنیده‌اند،اما به‌راحتی حکم عدم‌تفاهم شما با همسرانتان را صادر می‌کنند. در حال‌حاضر شهادت طلاق شغلی درآمدزا محسوب می‌شود. شاهدان طلاق می‌توانند افرادی کاملا غریبه باشند که با پرداخت اندکی پول حاضر به شهادت طلاق زوجین هستند و با اشتیاق به خواندن صیغه‌نامه طلاق میان زوجین گوش می‌سپارند.

گزینه بهتر زوجین برای طلاق به‌دلیل مشکلات و دردسرهای طلاق‌های خلع و مبارات، طلاق توافقی است. دلیل نیز روشن است؛ هنگامی که مرد راضی به طلاق همسر خود نباشد،او را درگیر فرایند قانونی بسیار پیچیده و طولانی می‌کند که گاهی حاصلش جز ماه‌ها و سال‌ها سرگردانی در راهروهای دادگاه خانواده نیست. حتی اگر مرد راضی به طلاق باشد هم طلاق‌های خلع و مبارات دوره طولانی‌تری نسبت به طلاق توافقی دارند. بنابراین اکثر زوج‌های جوان برای راحت‌تر شدن فرآیند طلاق به طلاق‌توافقی دست می‌زنند. براساس آمار و اطلاعات در چند سال گذشته عوامل اقتصادی و همچنین آسیب‌های‌اجتماعی مانند اعتیاد در صدر عوامل‌طلاق در داخل کشور بوده‌اند.

طلاق آسان و دردسرساز

تحمل فشارهای اقتصادی واقعا آسان نیست، تصور کنید زن و شوهری را که به‌سختی روزگار می‌گذرانند و در تامین نان شب خود مانده‌اند. این د‌ر‌حالی است که زن قادر به استفاده از حقوق بازنشستگی پدر مرحوم خود در صورت عدم تاهل است. روشن است آنها به‌دنبال راهی برای گذران خرج زندگی هستند و راه‌حل بهتری جز توسل به طلاق‌‌صوری ندارند، زیرا در این صورت آنها تنها به‌صورت قانونی از یکدیگر جدا می‌شوند. در طلاق رجعی زن خواهان مهریه‌اش است، بنابراین امکان رجوع مرد ایجاد شده و زن حق ارث و نفقه را دارد. بنابراین آنها محرم یکدیگر باقی می‌مانند و حتی همچنان در یک خانه کنار یکدیگر زندگی می‌کنند. در واقع زندگی آنها از لحاظ شرعی مشکلی ندارد، اما فعلی غیرقانونی است. زندگی آنها به نسبت گذشته یک تفاوت بزرگ دارد و آن نبود یا کاهش مشکلات مادی آنهاست. زن اکنون دیگر به‌عنوان یک زن مطلقه از حقوق بازنشستگی پدر خود بهره‌مند است و یک زندگی مشترک از فنا نجات یافته است. آیا رفع اینگونه مساله اقتصادی خانواده بی‌اشکال است؟ قطعا خیر. این کار به‌نوعی دور زدن محرز قانون است، اما سوال مهم اینجاست.

چرا خلل و فرج قانونی در مورد طلاق تا به این میزان در ایران بالا است که افراد قادرند به‌راحتی قانون را دور بزنند؟ آیا زمان آن نرسیده که فکری به حال شرایط طلاق در ایران کنیم؟ پسران جوان نیز از همین روش برای دور زدن قانون سربازی بهره‌ می‌گیرند. مادران آنها در دادگاه از همسرانان خود جدا می‌شوند و به این صورت پسر کفیل مادر محسوب و از سربازی معاف می‌شود. با این کار نیز خانواده با یک تیر دو هدف می‌زند، اول پسر را از گذراندن دوره سربازی رها می‌کند و دوم خانواده با همان ساختار قبلی به حیات خود ادامه می‌دهد. گناه افراد در این شرایط تنها دور زدن قانون است و گناه شرعی مرتکب نمی‌شوند. بنابراین در این میان با دو راهی مهمی دست به گریبانیم. خانواده با مشکلات شدید مالی از هم گسیخته شود و به واقع اثری از آن باقی نماند یا آنکه زوجین به دور از نگاه تیزبین قانون به زندگی مشترک خود ادامه دهند؟ در هر دو صورت زن و شوهر هرگز از نظر قانونی به یکدیگر برنمی‌گردند؛ بنابراین آنها جزو آمار طلاق محسوب می‌شوند، درحالی که هرگز متارکه نکرده‌اند. این موضوع به قانون رجعت زن و شوهر به یکدیگر قبل از عده سه ماه و 10 روزه برمی‌گردد، براساس این قانون اگر زوجین پیش از سرآمدن این مدت زمان به هم برگردند، بدون عقد دوباره زن و شوهر هستند. ثبت‌نکردن ازدواج به هر نحو جرم محسوب شده و نیازمند بازبینی ساختارهای قانونی طلاق هستیم.

دور زدن قانون تنها مشکل نیست

فرض، الزام تمام افراد جامعه بر رعایت قانون است، اما اینجا جدال عقل و قلب با یکدیگر آغاز می‌شود. عقل حکم به عدم انجام کار غیرقانونی می‌دهد و قلب حامی حفظ و حمایت از یک رابطه زناشویی به دور از مستندات‌قانونی است. مساله اصلی مشکلات محرز قانون فعلی طلاق است. طلاق توافقی نیز مشکلات زیادی برای جامعه به‌همراه آورده است که بالا رفتن آمار طلاق تنها کوچکترین آنهاست. قطعا میزان افرادی که با نیات فوق‌الذکر قصد طلاق دارند، زیاد نیست، اما تکلیف زندگی‌هایی که با توافق نابخردانه پایان می‌پذیرند چه می‌شود؟ در حال‌حاضر سرعت فرآیند طلاق‌توافقی به حدی بالا است که اجازه هر‌گونه تامل و اندیشه‌ای را از طرفین در مورد عواقب تصمیم‌شان می‌گیرد. زن و شوهری را تصور کنید که در اوج بحرانی‌ ‌خانوادگی و عصبانیت‌های ناشی از دعوا‌های مفصل، قیل و قال و حاشیه به سرعت تصمیم به طلاق می‌گیرند و گاهی در کمتر از یک هفته به قول خودشان از دست یکدیگر راحت می‌شوند. بعد از آن چه؟ چه کسی تضمین کند آنها در کمتر از یک ماه پس از طلاق از کرده خود پشیمان نباشند؟ البته اکنون زوجین خواهان طلاق توافقی باید در چند جلسه اجباری مشاوره قبل از طلاق شرکت کنند، اما همچنان برگزاری این دوره‌های مشاوره دلیل کافی و لازم برای بازگشت آنها به زندگی مشترک نیست.

شرایط طلاق توافقی را سخت کنید

یک حقوقدان با اشاره به معضلات قانونی طلاق توافقی در ایران می‌گوید: به کاربردن لفظ طلاق‌صوری از نظر کاربردی درست است، اما از نظر حقوقی صحیح نیست. نعمت احمدی می‌افزاید: طلاق به دو صورت رجعی و خلع است و عموم طلاق‌های صوری، طلاق‌های رجعی است، در واقع طرفین با توافق یا بدون توافق به دادگاه مراجعه کرده و درخواست طلاق می‌دهند. حکم طلاق صادر شده و به‌صورت ظاهری در قباله ازدواج یا طلاق‌نامه درج می‌شود. او تاکید می‌کند: زوجین در همان روز به یکدیگر رجوع می‌کنند، اما رجوع خود را به‌صورت قانونی ثبت نمی‌کنند. در واقع کار آنها از نظر شرعی درست است. عدم ثبت رجوع اشکال قانونی دارد، اما فعل حرامی صورت نمی‌گیرد. احمدی خاطرنشان می‌کند: این نوع طلاق‌ها نوعی سوءاستفاده از قانون را در ظاهر همراه خود دارند، زنی که صیغه نامه خود را به سازمان تامین‌اجتماعی می‌برد و اعلام می‌کند دیگر کفیل خرجی ندارد و مستمری پدر بازنشسته خود را طلب می‌کند؛ اگر شرایط اقتصادی زوجین بسامان بود هرگز دست به این عمل خلاف قانون ‌می‌زد؟! بنابراین قطعا حقوق ناچیز بازنشستگی پدر مشکل بزرگی از زندگی دختر باز می‌کند و او را وادار به پیدا کردن راه گریز قانونی کرده است. او تاکید می‌کند: دو سال خدمت سربازی نیز تقریبا زندگی پسران را دچار توقف می‌کند، بنابراین خانواده دست به طلاق‌صوری می‌زند تا پسر کفیل مادر و از سربازی معاف شود.

دنیا اکنون به سوی ایجاد ارتش حرفه‌ای می‌رود و جوانان از ترس دو سال نگهبانی یا رانندگی در دوره سربازی به هر نحو از انجام سربازی شانه خالی می‌کنند، زیرا سربازان تنها سه ماه دوره آموزش نظامی و مفید دارند. اگر در ارتباط با شیوه و مدت برگزاری دوره سربازی بازنگری کنیم، کسی به فکر اقدامات غیرقانونی برای کسب معافیت می‌افتد؟! احمدی می‌گوید: شرایط طلاق در ایران مانند کشورهای دیگر مانند آمریکا، اروپا و بسیاری از کشورها نیست.

روزنامه آرمان نوشت:در ایران صبح اقدام به طلاق توافقی کرده و ظهر طلاق نامه به دست برمی‌گردند، اما در کشورهای دیگر باید به شهرداری در حوزه قضائی محل سکونتشان اثبات کنند یک سال دور از هم زندگی کرده‌ و مالیات جداگانه پرداخت کرده‌اند تا به‌صورت قانونی دادخواست طلاق آنها پذیرفته شود. او می‌افزاید: داوران حاضر در دادگاه‌های خانواده حتی اسم متقاضیان طلاق را نمی‌دانند و حتی روش اسلامی را نیز هنگام طلاق زیرپا گذاشته‌ایم. احمدی می‌افزاید: بنابراین قرآن و فقه یک نفر از خویشان زن و یک نفر از خویشان مرد باید به‌عنوان داور سعی در صلح آنها داشته باشند نه آنکه بازنشستگان و افراد غریبه در دادگاه‌ها به‌عنوان داور حضور داشته باشند. در صورت امکان طلاق سهل و آسان است به هر صورت افرادی از این شرایط سوء استفاده می‌کنند.

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید