مشاورقالیباف:اگر رئیسی کنار می رفت،انتخابات به دور دوم می کشید/نمیدانم چرا مجبورشد کنار برود

    کد خبر :21738
روزنامه شرق با قربانزاده مشاور قالیباف مصاحبه ای انجام داده است.

به گزارش بازتاب، این مصاحبه را می خوانید:

نحوه ورود آقاي قاليباف به انتخابات از ابتدا چگونه بود؟ شنيده مي‌شد ايشان گفته بودند وارد انتخابات نمي‌شوند؛ مگر اينكه تنها گزينه باشند و تن به رقابت درون‌گروهي نخواهند داد. حتي بعدا هم اعلام كردند قصد نامزدي ندارند؛ اما يكباره وارد عرصه شدند. چرا؟

براي فردي مانند قاليباف كه قبلا در انتخابات شركت كرده بود، حتما حضورشان در سال ٩٦ نياز به تأملات و ارزيابي‌هاي دقيقي داشت و نمي‌شد يكباره ورود كنند. البته طبیعتا چون قبلا هم در دو انتخابات شركت كرده بودند، در همه تحلیل‌ها هميشه در مظان نامزدي بودند و اسمشان مطرح بود. اين خود‌به‌خود واكنش ايشان را در پي داشت. نخستين باري كه اعلام كردند قصدي ندارند، از اين جهت بود.
‌ولي بين زماني كه ايشان گفتند قصدي براي نامزدي ندارند تا زماني كه وارد عرصه انتخابات شدند، فاصله بسيار كوتاهي بود. چه طور شد ایشان به اين سرعت تغيير عقيده دادند؟
اينكه مي‌گويم، مربوط به قبل از سال جديد است؛ اما آنچه از آن حضورنداشتن برداشت شد، مربوط به گفت‌وگوي خبرگزاري فارس با ايشان بود كه حالت يك بيانيه هم به خود گرفت. در آن گفت‌وگو اعلام كرده بودند: شخصا درخواستي براي نامزدي ارائه نكرده‌ام. خطاب ايشان به جمنا بود. اين جمله‌اي بود كه بعدا به اشتباه منعكس شد كه قصدي براي نامزدي ندارم. درحالي‌كه در متن به‌روشني مخاطبش پيداست. برخي به اشتباه برداشت كردند منظور قاليباف اين بوده كه يعني كساني نبودند از من درخواست كنند يا من هرگز نامزد نخواهم شد. در‌حالی‌که آن زمان اين بحث مطرح شده بود كه قاليباف از جمنا مطالبه كرده تا نامزد شود، يا شايع شده بود كه شرط گذاشته است و… .
‌يعني هيچ شرطي نگذاشته بود؟
نخير؛ ايشان به همین دلیل و براي رفع شبهات گفته بود من اصلا درخواستي ندارم. رقابت‌هاي درون جمنا خيلي سنگين بود و اگر ایشان مي‌خواست به عنوان نامزد نفر اول جمنا مطرح شود، آن زمان علني نباید می‌گفت اصلا درخواستي ندارم؛ حتی برخی افرادی که در جلسه دوم مجمع عمومي جمنا آمده بودند تا رأی بدهند، اين را به عنوان انصراف تلقي مي‌كردند؛ كمااينكه روي آرای ايشان هم تأثير گذاشت. در ‌آن رأي‌گيري جمنا، رقابت درون‌گروهي هم وجود داشت و هيچ‌كدام از آن افراد كه تا حدي رقيب درون‌گروهي بودند، در رسانه نمي‌گفتند درخواستي ندارم؛ اما قاليباف چند روز قبل از مجمع عمومي، اعلام كرد و دست جمنا را هم باز گذاشتند كه من درخواستي براي نامزدي ندارم. ایشان در هیچ جلسه مجمع عمومی جمنا هم حضور پیدا نکرد.
‌ پس شما معتقديد مخاطب آقاي قاليباف جمنا بود؟
مخاطب آن گفت‌وگو با خبرگزاری فارس، بله مشخصا جمنا بود؛ اما چه شد كه ايشان ثبت‌نام كرد؛ فضايي شكل گرفته بود كه ايشان تحت هر شرايطي بايد بيايد. از طيف‌ها و قشرهاي مختلف اين فشارها وجود داشت. به عنوان فردي كه با ايشان جلسات متعددي داشتم، بايد بگويم برداشت شخصي من این است كه قاليباف خودش قلبا رضايت نداشت نامزد شود. آنچه سال ٩٦ ديدم، اين نبود كه ايشان خيلي علاقه‌مند باشد يا براي نامزدي تلاش ويژه‌ای كند؛ اما با توجه به اقتضائات و شرایطی، در نهايت ايشان ثبت‌نام كرد و با بيانيه پرطمطراق هم آمد و ثبت‌نام كرد. خيلي‌ها همين را قرينه اين مي‌گيرند كه ايشان برنامه ويژه‌اي از قبل داشته است؛ اما پاسخ من اين بوده كه ايشان دو بار نامزد بوده، شهر تهران را اداره مي‌كرده و براي كشور طرح داشته و در جلسات مختلف و مديريت اجرائي كشور حاضر بودند، پس طبيعي است نگاه و برنامه داشته باشد.
‌ ولي عملكرد آقاي قاليباف در يك سال گذشته اين را نمي‌گويد. رصد رخدادهاي درون شهرداري كاملا نشان‌دهنده اين است كه ايشان براي ورود به رقابت‌هاي انتخاباتي، برنامه داشته است. بعد از ١٢ سال، يك شهردار زن انتخاب مي‌شود. بيمه مديران محلات تازه در سال گذشته اجرائي مي‌شود. تعديل نيرو كه طبق مصوبه بايد هر سال انجام مي‌شد، متوقف مي‌شود. برخي انتصابات و تغييرات مديران شهري و… هم اين شبهه را تقويت مي‌كند كه ازقضا ايشان كاملا برنامه داشته‌اند.
از این دست مثال‌ها اگر می‌خواهید بزنید که مثال‌های بهتری هست. ایشان صد کیلومتر مترو را در سال ٩٥ و ٩٦ پیش برد. در این دو سال پایانی هر ماه یک ایستگاه مترو افتتاح کرد. در منطقه هرندی تحول ایجاد کرد و برای همیشه معضل کارتن‌خوابی را در تهران حل کرد و مراکز بهاران را برای اشتغال‌زایی آنها ایجاد کرد. بزرگ‌ترین مرکز تئاتر خاورمیانه یعنی خاوران را افتتاح کرد و اقداماتی از این دست. حقیقت این است که قالیباف اگر دست به سیاه و سفید هم می‌زد، می‌گفتند برای انتخابات است. روحیه‌ای که من از ایشان سراغ دارم هم باعث شد ایشان بی‌توجه به این انگ‌ها و برچسب‌ها، برای شهر و مردمش تلاش کند.
‌به نظر مي‌رسد كه اصولگرايان از همان ابتدا هم از اينكه همه تخم‌مرغ‌هاي خود را در سبد ايشان بچينند، ترديد داشتند. سابقه دو دوره شكست به‌علاوه رخدادهاي يك سال گذشته شهرداري مانند قضیه پلاسكو يا املاك و استخدام‌ها همه و همه قطعا روي رأي آقاي قاليباف اثر گذاشته بوده و اصولگراها هم اين را به‌خوبي مي‌دانستند.
اين را از كسي كه بيرون تيم باشد، مي‌توانيد سؤال كنيد؛ اما من كه داخل مجموعه هستم و جزئيات را مي‌دانم، بايد بگويم كه از نظر من اين اتفاقات هيچ تأثيري روي رأي آقاي قاليباف و نگاه منفي نسبت به ايشان نداشت؛ اما درباره بازنمايي بيروني و قضاوت بيروني هم بايد بگويم كه من بين اصولگراها چنين قضاوتي نديده بودم. شايد برخي تحليل‌هايي كرده باشند؛ اما شخص شاخصي كه با استناد به اينها بگويند ما ترديد كرده‌ايم كه از قاليباف حمايت كنيم، من نديدم.
‌ولي ‌آنچه در عمل شاهد بوديم، دقيقا برعكس صحبت شماست. هيچ جريان و شخصي از آقاي قاليباف حمايت نكرد. از همان اول هم حمايت نكردند. همه ترجيح دادند بين قاليباف و رئيسي از توليت آستان قدس حمايت كنند تا شهردار تهران.
مگر ٨٤ و ٩٢ غير از اين بود؟ چه كسي سال ٨٤ از قاييباف حمايت كرد؟ شورای هماهنگی نیروهای انقلاب سال ٨٤ از آقای لاریجانی حمایت کردند. سال ٩٢ هم همين‌طور. كدام طيف‌ها در اين اجماع پشت سر قاليباف بودند؟ جامعه مدرسین؟ جامعه روحانیت؟ جبهه پایداری؟ البته من معتقدم جريان اصولگرايي به معنای جریان معتقد به آرمان‌های انقلاب و رهبری و دلسوز کشور و مردم مشكلی با قاليباف ندارد. من در سفرهای متعدد با ایشان بودم و همه جا بدنه جریان اصولگرایی به شدت از ایشان حمایت می‌کردند. ممکن است يك ملاحظاتي باشد درباره برخي افراد كه به خودشان بستگي دارد. به‌همین‌دلیل معتقدم اگر آقای رئيسي به جای آقای قالیباف کنار می‌رفتند، نه‌تنها فاصله این نبود؛ بلکه انتخابات به دور دوم هم می‌رفت. همه نظرسنجي‌های معتبر با یک منطق دودوتا چهارتا، چنین حالتی را پیشنهاد می‌دادند.
‌ولي تحليلي كه وجود دارد، اين است كه بعد از مناظره‌هاي دوم و سوم به‌شدت آرای آقاي قاليباف ريزش كرده بود. اين را اتفاقا همان نظرسنجي‌ها مي‌گفت. حتي گفته شد كه آقاي قاليباف روغن‌ ريخته را نذر امامزاده كرده است. ديروز هم آقاي ترقي كه اصولگراست، گفت آقاي قاليباف آرايش ريزش كرده بود؛ براي همين به درخواست جمنا كنار رفت.
آن روايت روغن ريخته را ‌آقاي آشنا ابتدا نوشت و دو، سه تا رسانه مخالف قاليباف هم نمودار كشيدند كه بله رأي كم شده است. ما بايد به دنبال نظرسنجي‌هاي معيار و معتبر باشيم. آنچه از سال ٨٤ و ٨٨ و ٩٢ و ٩٦ مجموعه ما به عنوان نظرسنجي معيار پذیرفتیم و اتفاقا با كمترین خطا به نتایج نهایی نزدیک بود، نظرسنجی دانشگاه تهران بود که حتی در انتخابات اخیر هم، فقط هفت‌دهم درصد اختلاف و خطا داشت. اين میزان خطا در علم آمار يعني نظر‌سنجي كاملا دقيق بوده است. اين قدر دقيق بود كه روز پنجشنبه كه نظرسنجي كردند روحاني ٥٧,٥ درصد رأي داشت و رئيسي همان حدود ٤٠ درصد. روز ٢٤ ارديبهشت هم همين نظرسنجي نشان مي‌داد كه انصراف قاليباف نتيجه‌اش اين مي‌شود كه بيش از ٤٠ درصد آرا به سبد روحاني مي‌ريزد. بخشي مرددند و بخشي از آرا به سبد رئيسي خواهد ريخت. قاليباف ٢٥ ارديبهشت انصراف داد. در اين نظرسنجي هيچ روزي نبود كه رئيسي بالاتر از آقای قالیباف باشد. ما نظرسنجي شاهد را هم داشتيم كه همین را تأیید می‌کرد. البته روند آقای رئيسی به نسبت روز ثبت‌نام رو‌به‌رشد بود از اول. بنابراين اين حرفي كه روغن ريخته نذر امامزاده شده است، صرفا عمليات رواني رقیب بود.
‌يعني شما معتقديد كه جمنا هيچ درخواستي براي انصراف از آقاي قاليباف نكرد؟
نه. آنچه ما به آن رسيديم، اين بوده كه حتما نياز به اين بود كه يك نفر كنار برود.
‌يعني قاليباف با وجود اينكه مي‌دانست رأي بيشتري دارد؛ اما فداكارانه كنار رفت؟
ماندن دو نفر به نتيجه مطلوب منجر نمی‌شد. بايد يك شوك ايجاد مي‌شد؛ اگرچه با كناررفتن رئيسي شوک بزرگ‌تری رقم مي‌خورد.
‌آقاي قاليباف با آقاي رئيسي و ديگر دوستان اصولگرا جلسه داشتند. در اين جلسه و گفت‌وگو بود كه به اين نتيجه رسيدند كه آقاي قاليباف كنار برود؟
دراین‌باره من اطلاع دقیقی ندارم. درباره كناررفتن و نرفتن شخص آقاي رئيسي هم اخبار متناقضي به گوش من رسيده و نمي‌توانم اظهارنظر دقيقي كنم كه ایشان شخصا قبول داشته كنار برود يا نه. اما آنچه در عمل و واقعيت ديديم، اين بود كه كنار نرفتند. مشخص نيست كه نقش جمنا يا افراد ديگر چه بوده و مشخص نيست؛ اما چون بودن دو نفر به ضرر بود بايد ختم به اين مي‌شد كه يك نفر بماند. به هرحال نهایتا چون رئيسي كنار نرفت، آقاي قاليباف كنار رفت.
‌بسياري معتقدند كه يكي از مهم‌ترين اهداف آقاي قاليباف براي آمدن به عرصه انتخابات گرفتن انتقام سال ٩٢ بود.
تخيل و توهم است. ايشان شبانه‌روز در حال كار است. همه نگاهش اين است كه من چطور مي‌توانم به اداره مملكت كمك كنم. او حس مي‌كرده بايد یک تحول اقتصادی و اجتماعی ايجاد كند. سابقه ایشان هم همین را تأیید می‌کند.
‌ايشان قرار است بعد از شهرداري كجا بروند؟
من حدسم این است که ایشان امورات مختلفي دارند كه به آن خواهند پرداخت. كارهاي جهادي و پیگیری امور مناطق محروم. در حوزه ساخت‌وساز این مناطق، حوزه سلامت و… که خارج از فضاي دولتي و بودجه‌هاي خارج از دولتي و شهرداري فعال مي‌شوند. فراخوان‌هایی از قبل بوده و افراد دلسوزی بدون هیچ چشمداشتی برای کمک آمده‌اند و كارهاي مختلفي انجام داده‌اند؛ اما اين را كه دقيقا كجا خواهند رفت، باید از خود ایشان بپرسید.
‌ گفته مي‌شود كه ايشان قرار است به ستاد اجرائي فرمان امام بروند؟
من بی‌اطلاعم.
0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید