پروژه «سایه» جدید سعید جلیلی پس از دولت سایه
باید منتظر ماند و دید که این جریان برای آنکه جایگاههای نهادها و ارکان مردم نهاد را در کشور زیر سوال ببرند دیگر چه برنامههایی دارند و چه راهی را میخواهند ادامه دهند. سران آنها باید بدانند که مردم ایران افراد و اقدامات آنها را همیشه به خاطر دارند و در زمانی که لازم باشد برای اجرای و اقدام مناسب به میدان میآیند ومانند انتخاباتی که این سالها بر کشور گذشته، پاسخ خوبی خواهند داد.
به گزارش بازتاب روزنامه قانون نوشته است: توسعه فقیر سیاسی در ایران و نبود احزاب کارآمد سبب شده است تاجریانها و افرادی که برقدرت مردمی وابسته نیستند، با استفاده از نفوذی که در لایههای مختلف دارند، بتوانند نظریهپردازیهایی را به اجرا دربیاورند که به نفع ملت و کشور نیست.
جریانهایی که بیشتر از قشر محافظهکار ایران هستند و با تکیه بر قدرتی که در گذشته داشتهاند، میکوشند تا نهادها و ارکان مردم محور را زیر سوال ببرند. این انتقام از رای مردم در دهه 90 بیش از هر بازهای به چشم میآید. دههای که سبب شده است این افراد و جریانها را از دورههای قدرت خارج کنند و آنها نیز در گوشه رینگ با استفاده از همان نفوذی که اشاره شد به کار خود ادامه دهند و هر چند وقت یکبار ضربهای به منافع ملت وارد کنند.
توهم دولت سایه
در همین راستا به خاطر داریم در زمانی که محافظهکاران به ریاسترییسی بازی انتخابات سال 96 را با تمام هزینههایی که متحمل شدند، به مردم واگذار کردند، سعیدجلیلی یکی دیگر از کاندیداهای شکست خورده به حسن روحانی(چه در انتخابات و چه در حل پرونده هستهای) واژهای مرکب را به زبان آورد که شاید خود او نیز چندان از جزییاتش خبر نداشت. آن واژه، عبارتی سیاسی و البته انگلیسی به نام «دولت سایه» بود. در همان زمان سایتنامهنیوز از رسانههای نزدیک به دولت روحانی در گزارشی با عنوان «پشتپرده پروژه دولت سایه سعیدجلیلی» نوشت:«هر دو جریان سیاسی اصلاح طلب و اصولگرا بدون آنکه حتی یک حزب قدرتمند با شانس پیروزی در انتخابات داشته باشند؛ از تشکیل دولت سایه صحبت می کنند. این درحالی است که استادان علوم سیاسی معتقدند این طرح نیز همچون «نظام پارلمانی» نیازمند وجود احزاب قدرتمند است. آن کاندیدای شکست خورده درانتخابات 92 که می خواست «دولت سایه» تشکیل دهد به جایی نرسید و سرانجام به در سایه نشستن اکتفا کرد. پیش از سعید جلیلی نیز عبدا… رمضان زاده در سال ٨٤ به حزب مشارکتیهای پیشنهاد داده بود که به طور غیر رسمی دولت سایه تشکیل دهند. فراهم نبودن ساختار و بستر سیاسی مناسب مانع از موفقیت هر دو جریان اصلاح طلب و اصولگرا در این زمینه شده است.احمد نقیبزاده، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران تقویت تحزب را پیش شرط تشکیل دولت سایه دانسته و می گوید که تشکیل دولت سایه در عرصه سیاست سودمند است و موجب می شود که اقلیت سیاسی آمادگی به دست گرفتن قدرت را داشته باشد اما زمانی ممکن است که حزب رقیبی وجود داشته و قدرت را به دست گرفته باشد.وی ساختار سیاسی در انگلستان را مثال زد و توضیح داد که وقتی حزب محافظه کار در انگلستان به قدرت می رسد، حزب کارگر دولت سایه تشکیل می دهد زیرا میداند که وقتی محافظهکاران شکست خوردند، آنها پیروز خواهند شد. این استاد علوم سیاسی با طرح این سوال که در کشور ما کدام حزب در انتخابات پیروز شده و قدرت را به دست دارد؟ گفت که در انتخابات ایران هیچ حزبی پیروز نشده و در نتیجه شاهد هستیم عده ای که خط و مشی سیاسی همشکلی ندارند در کنار یکدیگر قدرت را به دست گرفتهاند. افزون بر این،کدام حزب سیاسی در ایران شانس پیروزی در انتخابات آینده را دارد؟ هیچ کدام. در این ساختار سیاسی صحبت از دولت سایه بیهوده است. به گفته او، در شرایطی که ساختار سیاسی مناسب وجوند ندارد، تاکید جریانات سیاسی بر لزوم تشکیل دولت سایه را باید نوعی انتقاد یا دلواپسی تعبیر کرد. نگرانی یا دلواپسی که نقیب زاده به آن اشاره می کند در تفکر جلیلی و همراهانش به وضوح مشخص است. آن ها مخالف دولت هستند و به وزرای آن اعتماد ندارد؛ بنابراین تشکیل دولت سایه را ضروری میدانند اما اصلاح طلبان چرا با بیتوجه به ضعف تحزب همان حرف ها را تکرار می کنند. به نظر می رسد این جریان سیاسی که به واسطه ائتلاف با میانه روها زمینه پیروزی روحانی را در دو انتخابات اخیر فراهم کرده و هر بار آنگونه که میخواسته در کابینه سهم نداشته است، نام نگرانی های خود را «کمک» می گذارد و در تلاش است با استفاده از عنوان «بازوی کمکی» ظرفیت های خود را بیش از قبل به روحانی نشان دهد».
رویای ناتمام
بعد از این ادعا، رسانهها و شخصیتهای سیاسی مختلفی نیز به دولت سایه واکنش نشان دادند و آن را زیر سوال بردند ولی این جریان که فرضیه دولت سایه را به میان آوردند، همچنان با این خیال صبح را شب میکنند. در همین راستا و در روزهای گذشته سعیدجلیلی با انتشار مطلبی در کانال تلگرامی شخصیاش که با هشتگهای دولت سایه و سفر استانی به پایان رسیده بود، اظهارات عجیبی را به زبان آورده که نشاندهنده تمامیت خواهی این تفکر و جریان است.
نمازجمعه یا مجلس در سایه؟
این مطلب که به نوعی گزارش عملکرد سعیدجلیلی برای مخاطبان کانالش به حساب میآمد، مربوط به سخنان او در جلسه با امام جمعه واوان و اعضای شورای شهر اسلامشهر بود. در ابتدای این دیدار امام جمعه واوان و اعضای شورای شهر اسلامشهر گزارشی از مشکلات مردم این منطقه بهویژه در حوزه ترافیک و لزوم احداث مترو و برخی آسیب های اجتماعی ارائه دادند. جلیلی نیز در اظهاراتی تامل برانگیز گفت:«در مساله بارش برف اخیر و موارد مشابه باید مسئولانی که کوتاهی کرده اند را در محافل عمومی مانند نماز جمعه دعوت کنید تا پاسخگوی عملکردشان به مردم باشند.استیضاح به معنای سوال کردن است و این کار فقط نباید توسط مجلس انجام شود بلکه همه مسئولان باید در محافل مردمی حاضر شوند و درباره عملکردشان مورد سوال قرار گیرند. البته باید از مسئولانی که در عملکردشان موفق بودهاند، در همان محافل عمومی مانند نماز جمعه و … از آنها تشکر شود تا مردم تفاوت بین مسئولان را بهتر مشاهده کنند. برخی گزارشهایی که امروز در این جلسه مطرح کردید، خوب بود اما مهم تر آن است که آیا خروجی کارها و گزارش های ما منجر به حل مشکلات مردم می شود یا خیر؟ مشکلات مردم اسلامشهر را از دستگاه های مختلف مطالبه و پیگیری تخصصی کنید و تصور نکنید تمام مشکلات با ورود بالاترین فرد و دستگاه مربوطه حل می شود. اولین ویژگی نیروهای انقلابی «عدم انفعال» است و اگر برخی مسئولان با سلیقه ما سازگار نیستند، نباید منجر به انفعال و انزوای نیروهای انقلابی شود. باید با تمام قوت تلاش کنیم تا مشکلات مردم حل شود. در مواجهه با عملکرد سایر افراد و دستگاه ها اگر دیدید از سوی رقبای شما نیز کار درستی انجام می شود، از آن حمایت و حتی آن را تشویق کنید. متاسفانه امروز در بسیاری از موارد وقتی کار درستی انجام میشود، آن کار صحیح به درستی به گوش مردم نمی رسد چون طرفین به دلیل حب و بغضهای سیاسی کارهای خوب یکدیگر را نیز تخطئه می کنند. اگر امروز بتوانیم کاری برای کشور و مردم انجام دهیم اما به هر علت آن کار را نکنیم باید به خدا جواب بدهیم چون اصل بر تلاش برای رفع مشکلات مردم بوده و ثبت موفقیتها به اسم خودمان نیست. اگر مردم در عمل ببینند مسئولان فارغ از دعواهای سیاسی به فکر حل مشکلات آنها هستند هم طعم شیرین خدمت از سوی نیروهای انقلابی را خواهند چشید و هم نقشههای دشمن در جهت ایجاد ناامیدی برملا خواهد شد .
مقصرانی که شاکی میشوند!
این جریان در تلاش است تا به نوعی به مردم نشان دهد که منجی این روزگار تلخ هستند و سعی میکنند ناامیدیهایی که ایجاد شده است را از زندگانی ملت کنار بزنند ولی بیشک یکی از عوامل وجود این وضعیت در کشور جریانهایی هستند که سالها هر اقدامی خواستند کردهاند و امروز نیز به هیچ کجا پاسخگو نیستند. آنها حتی مجلس را نیز در رأس امور نمیدانستند و گاهی برای وظیفه قانونی استیضاح و پرسش که برگردن مجلس است جایگاهی قایل نبودند حال امروز تلاش میکنند تا مسئولان را به جای مجلس به نمازجمعه بکشانند تا استیضاح کنند؟! آیا این جریانها توهم این را دارند که مردم به نمایش آنها توجهخواهند کرد؟! باید منتظر ماند و دید که این جریان برای آنکه جایگاههای نهادها و ارکان مردم نهاد را در کشور زیر سوال ببرند دیگر چه برنامههایی دارند و چه راهی را میخواهند ادامه دهند. سران آنها باید بدانند که مردم ایران افراد و اقدامات آنها را همیشه به خاطر دارند و در زمانی که لازم باشد برای اجرای و اقدام مناسب به میدان میآیند ومانند انتخاباتی که این سالها بر کشور گذشته، پاسخ خوبی خواهند داد.