برای داریوش شایگان دعا کنید
داريوش شايگان در بيمارستان بستري است و به گفته علي دهباشي آنچه در چهل و هشت ساعت پيش رو رخ ميدهد، «در آينده او حياتي است». اين متفكر ٨٣ ساله ايراني عصر پنجشنبه ساعت ٤ در اتاق كار خود در خانهاش در ولنجك مشغول كار بود كه ابتدا در دست و بعد در پاي چپ احساس درد كرد. اختلال بينايي، گيجي و تهوع علائمي است كه به گفته دكتر بابك زماني، رييس بخش مغز و اعصاب بيمارستان فيروزگر، شايگان با هوشمندي با آنها به عنوان علائم مخفي سكته مغزي آشناست و به همين سبب به سرعت تصميم گرفت كه به بيمارستان مراجعه كند. تصميم درست و سريع سبب شد كه در اسرع وقت به بيمارستان فيروزگر مراجعه كند و در بخش مغز و اعصاب اين بيمارستان بستري شود.
روزنامه اعتماد:تشخيص اوليه درست بود و سيتياسكن نيز آن را تاييد كرد. شايگان به كما رفت و مايعي به خونش تزريق كردند. پزشك معالج او دكتر مسعود مهرپرور، فوق تخصص سكته مغزي اقدامات لازم را به عمل آورد. دكتر زماني ميگويد پنجشنبه شب وقتي از شايگان عيادت كرده، حالش نسبتا خوب و نيمههشيار بوده است. دكتر زماني با تفكيك ميان دو نوع سكته مغزي كه در اولي (بيش از ٦٠ درصد موارد) لخته خون در مغز پديد ميآيد و دومي لخته خون از قلب به سمت مغز حركت ميكند (كمتر از ٤٠ درصد موارد)، سكته مغزي شايگان را از نوع دوم ميداند و ميگويد لخته خون در چهارراهي حياتي در مغز او سبب كماي عميق شده است، برخلاف مواردي كه سكته مغزي به نيمه فلج شدن ميانجامد. نيمهشب در همان منطقهاي كه رگ باز شده بود، خونريزي اتفاق ميافتد و متاسفانه اين اتفاق خوبي نيست. از همان زمان تا لحظه نگارش اين گزارش، شايگان در بخش «آي سي. يو» بيمارستان تحت نظارت و كنترل پزشكان است و اميدواريم در ساعتهاي پيش رو خبرهاي خوشحالكنندهاي درباره بهبود سلامت ايشان بشنويم.
داريوش شايگان در روزهاي جاري مشغول تحقيق و پژوهش درباره مونتني است. حاصل آن قرار است بخش سوم يك سهگانه باشد. خودش هميشه گفته كه از جواني آرزو داشته درباره اين سه چهره كاري كند: ميشل دو مونتني (١٥٩٢-١٥٣٣م.) فيلسوف و نويسنده عصر رنسانس؛ شارل بودلر (١٨٦٧-١٨٢١ م.)
شاعر و متفكر مدرن و مارسل پروست (١٩٢٢-١٨٧١م) نويسنده. كتاب او درباره شارل بودلر دو سال پيش با عنوان «جنون هشياري» به فارسي منتشر شد و كتابش راجع به مارسل پروست نيز در سال جاري با عنوان «فانوس جادويي زمان» به چاپ رسيد و حالا اميدواريم كه بهبود يابد تا كار خود در اين سهگانه را به انجام برساند.
فيلسوف جهانوطن ايراني در سالهاي اخير عمده هم و تلاش خود را مصروف فعاليتهاي ادبي كرده است، اما شهرت او به خصوص در عرصه روشنفكري ايراني به واسطه آثار تاثيرگذاري چون «آسيا در برابر غرب» (١٣٥٦)، «بتهاي ذهني و خاطرههاي ازلي»، «زيرآسمانهاي جهان» و «افسونزدگي جديد: هويت چهل تكه و تفكر سيار» (١٣٨٠) است، آثاري كه در آنها شايگان به صورتبندي مفهومي مواجهه جهان فرهنگي شرق با تمدن جديد و تجدد ميپردازد و چارچوبي براي فهم اين رويارويي فرهنگي و تمدني معرفي ميكند.
شايگان كه در خانوادهاي چند فرهنگي پرورش يافته و از كودكي اين بخت را داشته كه با فرهنگ غربي بدون واسطه آشنا شود، شناخت ژرف و عميقي از فرهنگ شرقي دارد و سخت دلبسته عرفان و حكمت ايراني و ادب فارسي است. هويت چهل تكه او سبب شده كه همواره به عنوان پلي ميان فرهنگهاي شرقي و غربي باشد و مصداق بارزي از امكان مفاهمه و گفتوگوي تمدنها تلقي شود.
شايگان به فرانسه به همان رواني، فخامت، سلاست و قدرت و استحكامي مينويسد كه به فارسي. او در سالهاي ٢٠١١ و ٢٠١٢ به ترتيب مدال ورمي و جايزه بزرگ آكادمي را از فرانسويان گرفت و در سال ٢٠١٥ نيز عاليترين جايزهاي كه فرانسويها ميدهند را دريافت كرد: نشان لژيون دونور كه ابتكار ناپلئون بناپارت است و چنان كه خود شايگان گفته در دوران معاصر تنها به سه نفر اهدا شده است: او، حامد فولادوند و ژاله آموزگار. اخيرا نيز از ترجمه فرانسه كتابش درباره اركان ادب فارسي با عنوان «پنج اقليم حضور» رونمايي شده است.
دكتر بابك زماني هر گونه پيشبيني درباره وضعيت سلامتي شايگان را ناممكن ميداند و در گفتوگوي تلفني ميگويد كه تنها كاري كه از دوستداران شايگان بر ميآيد، اميدواري و دعا به درگاه خداوند است. ما هم در روزنامه اعتماد از خداوند منان طلب بهبود و سلامت براي اين استاد ايراني ميكنيم و اميدواريم كه هرچه زودتر بهبود يابد. با اميد.