خودزنی با لهجه تهرانی!

    کد خبر :176464

دکتر اکبر علیوردی نیا؛ استاد جامعه شناسی : معروف است که درباره خودکشی می‌گویند این موضوع یک مسأله هشت وجهی است: 1) معنایی 2) آماری 3) تاریخی 4) مذهبی 5) فلسفی 6) روان شناختی 7) جامعه شناختی 8) رفتاری. از این رو می‌توان گفت که بعد جامعه شناختی فقط یکی از ابعاد هشتگانه را تشکیل می‌دهد.

خودکشی نه تنها یک خسارت شخصی است بلکه یک خسارت اجتماعی نیز هست. صرفنظر از ارزیابی های شخصی و اخلاقی، ارزش یک شخص را می‌توان بر حسب نقشی که در یک جامعه ایفا می‌کند نیز ارزیابی کرد. بنابراین، از آنجا که خودکشی متضمن خسارت برای جامعه است، لذا یک مسأله اجتماعی محسوب می‌شود.

مسأله‌ای که ذهن بسیاری از اندیشمندان را به خود مشغول داشته، این است که چرا در برخی از مناطق یا گروه های اجتماعی، میزان خودکشی بالاست، در صورتیکه سایرین میزان خودکشی کمتری دارند؟ آیا مشخصه قربانیان، بیماری ذهنی، اختلال فیزیکی، شخصیت اقتدارگرا، یا میانگین هوشی بالاست؟ وجه تمایز گروه هایی که در آنها میزان خودکشی بالاست، نسبت به گروه هایی که میزان خودکشی آنها پائین است چیست؟ در سال‌های اخیر شاهد روند روبه رشد میزان خودکشی نسبت به سال‌های گذشته در میان اقشار مختلف کلان شهر تهران، بخصوص در میان قشر جوان هستیم. وجود چنین معضلی، ضرورت انجام پژوهش‌های علمی به منظور علت‌یابی و ارائه راهکار‌های بهینه را نشان می‌دهد.

در ایران، در مورد خودکشی و مسائل مربوط به آن تحقیقات متعددی صورت گرفته است، لیکن بررسی‌های انجام شده نشان می‌دهد بسیاری از تحقیقات انجام شده در ایران در مورد خودکشی از دیدگاه روان شناختی و پزشکی به مسأله خودکشی پرداخته است. فقدان چار‌چوب نظری و ضعف‌های روش‌شناختی از مصادیق بارز بسیاری از پژوهش‌‌ها است و سهم پژوهش های جامعه شناختی که مبتنی بر بینش تئوریک بوده و در پی تبیین سهم عوامل اجتماعی مؤثر بر آن باشد، بسیار اندک است.

برخی از تحقیقات انجام شده در ایران نشان می‌دهد که نوع غالب خودکشی‌های انجام شده در ایران از نوع خودکشی تقدیرگرایانه – بخصوص در میان زنان و دختران- است. خودکشی تقدیرگرایانه که صورت معکوس خودکشی ناشی از نابهنجاری است، از تحمیل بیش از حد هنجارها بر فرد ناشی می‌شود. خودکشی تقدیرگرایانه مبین انعطاف ناپذیری و طاقت فرسا بودن هنجارهای اجتماعی، بویژه در استان های کمتر صنعتی شده است که از انسجام و انتظام اجتماعی بالایی برخوردارند. به عبارت دیگر، این نوع خودکشی ناشی از انتظام اجتماعی افراطی بوده و بیانگر این است که آینده اشخاص از پیش قالب‌ریزی شده و افراد تحت تأثیر نظارت بیرونی و اخلاق رئالیسم هستند و لذا اغلب خودکشی‌ها – از جمله خودسوزی زنان – متضمن رهایی از یک موقعیت هنجاری است که چاره‌ای جز آن وجود ندارد. اما با توجه به روند رو به فزونی میزان خودکشی در تهران، به نظر می‌رسد که خودکشی‌ها در تهران دارای تبیین کاملاً متفاوتی از مناطق کمتر توسعه یافته ایران نظیر استان‌های غربی و جنوبی ایران است.

در شهر تهران، با توجه به بالا بودن میزان طلاق و پائین بودن سطح یکپارچگی خانواده، احتمال این‌که جوانان به سمت خرده‌فرهنگ‌‌های مربوط به خودکشی متمایل شوند، افزایش یافته است و بدین طریق با رفتار‌های مربوط به خودکشی تماس پیدا می‌کنند. از سوی دیگر، بالا بودن سطح نابهنجاری، قوی‌تر از گرایش به سوی خرده فرهنگ‌‌های مرتبط با خودکشی است و تضعیف علقه‌های اجتماعی پیوند دهنده فرد به جامعه موجب افزایش میزان خودکشی شده است.

برای انجام تحقیق در مورد خودکشی در تهران، برای غلبه بر تعدادی از مشکلات روش‌شناختی مربوط به مطالعه خودکشی، به جای تأکید بر خودکشی، بر روی گرایش نسبت به خودکشی پیشنهاد می‌شود. به عبارت دیگر به جای تأکید بر خودکشی کامل، بر فکر کردن به خودکشی و تلاش برای خودکشی تأکید می‌شود. مطالعه گرایش به خودکشی، به خصوص در میان جوانان به ما این امکان را می‌دهد که رابطه متقابل بین مفاهیم نظری کلیدی را در سطح فرد بررسی کرده و همچنین بر خانواده به عنوان منبع اصلی همبستگی با جامعه و کنترل به وسیله جامعه تأکید شود.

مطالعه گرایش نسبت به خودکشی به این علت اهمیت دارد که نظریه‌پردازان معتقدند خودکشی در انزوا اتفاق نمی‌افتد. یعنی افرادی که از نظر اجتماعی منزوی‌تر هستند کمتر تمایل به ارتکاب خودکشی دارند. بنابر‌این تمایل افراد به خودکشی تحت تأثیر رابطه‌شان با دیگران قرار دارد. علاوه براین، هر خودکشی انفرادی مستقیماً تحت تأثیر زمینه و بافت جامعه بزرگتر قرار دارد. به عبارت دیگر گرایش یک جامعه ممکن است بر رفتار متمایل به خودکشی افراد تأثیر بگذارد. با وجود رابطه بین نگرش جامعه نسبت به خودکشی و رفتار متمایل به خودکشی در میان افراد، مطالعه گرایش نسبت به خودکشی یک موضوع نسبتاً جدید است که تاریخ آن تقریباً به 30 سال قبل بر می‌گردد. البته برای مطالعه علمی میزان خودکشی در سطح کشوری علاوه بر پیمایش، مطالعه طولی – تطبیقی با واحد تحلیل استان یا شهر نیز برای انجام مطالعه دقیق ضرورت دارد.

بالا بودن میزان انواع جرایم در تهران برحسب جمعیت آن، دال بر عدم نظارت هنجار‌ها بر رفتار در کلان شهر تهران است و کنش‌‌های افراد دیگر از هنجار‌های روشن و نافذ جامعه تبعیت نمی‌کند. لذا خودکشی‌ها در تهران نوعاً معلول عدم تعادل در نظام ‌ اجتماعی است که خود این عوامل معلول کسادی سازمان اقتصادی و از هم پاشیدگی ارزش‌های سنتی، آشفتگی در نظام جمعی و نظم عمومی جامعه، افزایش طلاق و در نتیجه آن اغتشاش در روابط خانواده است.

در این نوع خودکشی‌ها، فرد به حیاتش نه از آن رو پایان می‌دهد که هنجاری را شکسته، یا به قانون مورد پذیرش گردن ننهاده، بلکه بدین سبب دست به خودکشی می‌زند که بعد از تلاش بسیار زندگی را سراب، پیروزی‌ها را بی‌فرجام و حیات را پوچ یافته است.
پیمایش‌هایی که نشان دهنده روند فزاینده سوء مصرف مواد(از جمله الکل)، سرقت، روسپیگری، فرار دختران از منزل، طلاق، کارتن خوابی، خودکشی، دگرکشی، خشونت خانگی، کودک آزاری، جرایم رایانه‌ای، کلاهبرداری، جعل، تقلب علمی، تکدی گری و… در تهران است، نمودهایی از فشارهای ساختاری است که ناشی از تنش در اجزای مختلف نظام اجتماعی و لایه‌های مختلف تشکیل دهنده آن است.

از سوی دیگر، مدیریت رفتارهای انحرافی در جامعه ما به مراتب دشوارتر از جوامعی است که نظام ارزشی و هنجاری تفکیک شده‌ای دارند. زیرا، در جوامع غیر دینی لزوماً قوانین موضوعه مبتنی بر ارزش‌های مذهبی نیستند و لذا ناکارآمدی هنجارهای اجتماعی- از جمله قوانین- و بازیگران نقش‌ها به ارزش‌های مذهبی ارتباطی پیدا نمی‌کند. ولی در ایران، چون قوانین مبتنی بر ارزش‌های مذهبی‌اند و این دو از هم تفکیک نشده‌اند، ناکارآمدی قوانین، یک مسأله ارزشی می‌شود و با ریشه‌های نظام ارتباط پیدا می‌کند. بنابراین، ملاحظات فرانظری و ایدئولوژیکی موجب می‌شود تا نتوان در بسیاری از موارد، توصیه‌های سیاستی مبتنی بر نظریه‌های جرم شناختی را در جامعه ما اعمال نمود. برای غلبه بر این مشکل، محققان بایست بتوانند با بومی‌سازی دلالت‌های سیاستی نظریه‌های تبیین رفتارهای انحرافی، زمینه را برای مدیریت علمی پیشگیری از رفتارهای پر خطر فراهم سازند.

منبع:روزنامه ایران

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید