ناصر ایمانی : احمدینژاد میخواهد خود را به نظام تحمیل کند/نباید به این جماعت توجه کرد
محمود احمدینژاد رئیس دولتهای نهم و دهم در ادامه اقدامات تحریکآمیز و اتهاماتش علیه برخی نهادهای نظام، نامهای به رهبر معظم انقلاب نوشته و مدعی شده که وضعیت کشور آشفته و نابسامان است.
درباره اهداف و انگیزههای احمدینژاد از این اقدامات با ناصر ایمانی از تحلیلگران اصولگرا گفت و گو شده که در ادامه میخوانید.
به نظر شما احمدینژاد در دور جدید حاشیه سازیهای خود و طرح اتهامات علیه دستگاه قضایی و برخی مسئولان نظام چه هدفی را دنبال میکند؟
به نظرم انگیزه احمدینژاد و اطرافیانش از این اقدامات همین مصاحبههایی است که شما رسانهها درباره آن میگیرید و از ما میخواهید که آن را تحلیل کنیم. در حقیقت اوبه دنبال جلب توجه افکار عمومی است و با این مصاحبهها و تریبون دادنها و انعکاس خبرها او به هدف خودش میرسد. معتقدم که نباید به این موضوع خیلی پرداخت. به هر حال خیلی کسان دیگری هستند که نظراتی دارند و آن را بیان میکنند. ایشان هم یک نفر است که حالا مسئولیتی در قبل داشته و الان ندارد. اینکه چرا ما باید مواضع او را پوشش دهیم نمیدانم.
اشاره کردید کسان دیگری هم هستند که نظرات متفاوت یا مشابه داشتهاند. چه کسانی مثلاً بودهاند که نظراتشان این گونه بوده و آزادانه بیان کرده اند؟
نظرات تندی پیش از این هم داشتهایم،مثلاً در دوره اصلاحات داشتیم نظرات متفاوت و تندی که علیه نظام و ساختارهای آن بود.
ولی با آنها که برخورد میشد.
بله ولی نظرات مطرح میشد که البته ساختارشکنانه بود حالا صحبتهای احمدینژاد ساختارشکنانه نیست.
این اتهاماتی که علیه قوه قضائیه و خانواده لاریجانیها زده میشود ساختار شکنانه نیست؟
اینها علیه قوه قضائیه است و اگر رئیس قوه و خانواده لاریجانیها صلاح بدانند باید برخورد کنند و طرح شکایت کنند؛ به نظرم خیلی نباید به این جماعت توجه کرد آنها میخواهند ژست اپوزیسیون بگیرند. مضاف بر اینکه حرفهای احمدینژاد جدید نیست. در دولت نهم و بخصوص دولت دهم حرفهای ساختارشکنانه و اقدامات خلاف قانون زیادی انجام شد.
الان بحثی که بین مردم هست اینکه چرا در برابر اقدامات به تعبیر شما خلاف قانون یا ساختار شکنانه سکوت میشود ،اما مثلاً در برخورد با چند مدیر کانال تلگرامی که خودشان هم اتهامات را رد میکنند برخورد قاطع صورت میگیرد؟
اینها با هم قابل قیاس نیستند. نوع برخورد با یک وبلاگ نویس یا مدیر تلگرام با کسی که رئیس دولت بوده متفاوت است. این گونه قضاوت کردن بیشتر جناحی است و تکرار اتهامات احمدینژاد است درباره قوه قضائیه. من معتقد نیستم که دستگاه قضایی هیچ نقصی ندارد ،اما برخوردهای این دستگاه را حداقل در چند سال اخیر، جناحی ندیدم. مگر شما وقتی معاون اول رئیسجمهوری را حکم دادند حمایت کردید از اقدام دستگاه قضایی.
خاطرم هست که اکثر رسانهها از حکم دستگاه قضایی درباره معاون اول احمدینژاد استقبال کردند و آن را بازتاب دادند.
فقط معاون اول احمدینژاد نبود اطرافیان آقای احمدینژاد که اتهاماتی علیه آنها بوده احضار شدهاند. اخیراً هم حکم سعید مرتضوی اعلام شد که به هر حال در دولت احمدینژاد مسئولیت داشت. بنابر این، این ماجرا را نباید جناحی دید ، چرا که به هدف احمدینژاد مبنی بر جلب توجه هم کمک میکند.
تأکید دارید که هدف او جلب توجه است، جلب توجه برای چه؟
آقای احمدینژاد و اطرافیانش را اگر در مسیر شروع کار در شهرداری تا تشکیل دولت و پس از دولت
رصد کنید متوجه میشوید که آنها تمایل شدیدی دارند که در رأس قدرت باشند و میخواهند دوباره به قدرت برگردند. او بخصوص در 4 سال دولت دوم خود نشان داد که برخی ساختارهای فعلی نظام را قبول ندارند مثل شورای نگهبان، مجمع تشخیص مصلحت نظام و تا حدودی مجلس شورای اسلامی را.
با این وصف فکر میکنید چه شانسی برای برگشت به قدرت دارد؟
من میگویم ساختارها را قبول ندارد ،اما او نظر دیگری دارد. او معتقد است که یک کف رأیی در بین جامعه دارد.
یعنی خودش را تحمیل کند؟
بله فکر میکند با پشتوانه این کف رأی و تحریک آنها میتواند خود را تحمیل کند. در سال 88 بخشی از رأی او از جانب کسانی بود که موافق نظام نبودند و تصور میکردند که احمدینژاد میتواند نظام را متغیر کند. الان هم علاوه بر کف رأیی که متصور است بهدنبال جلب توجه مخالفان نظام هم است.،یعنی فکر میکند اگر با او برخورد شود محبوب میشود و اگر هم برخورد نشود یک جور دیگر محبوب میشود. او میخواهد نظام را در بنبست قرار دهد.
یک بحث دیگر که مطرح میشود اینکه احمدینژاد میخواهد با این اتهامات و اصطلاحا ت و معرکه گیریها حاشیه امنی برای خود و مدیرانش درست کند که به پروندههای آنها رسیدگی نشود؟
حتماً این هم هست وگرنه چرا در 4 سال گذشته به قوه قضائیه حمله نکرد و حالا که حلقه نزدیکانش احضار شدهاند به یاد انتقاد افتاده است. با این حال هدف او بزرگتر از این مورد است،اما اینکه در برابر او چه باید کرد بحث مستقلی میطلبد.
بفرمایید چه باید کرد، صرف بیتوجهی کفایت میکند؟
به اعتقاد من الان نباید با احمدینژاد برخورد کرد، باید گذاشت تا این جماعت خودشان را بیشتر در معرض افکار عمومی قرار دهند و آنگاه که جامعه به این جمعبندی رسید که ادعاها و اتهامات قرین صحت نیست و آنها چه اهدافی را دنبال میکنند، آنگاه باید برخورد کرد. فعلاً زود است.
بحث دیگری که این روزها در رسانهها مطرح شده سکوت اصولگرایان در برابر اقدامات احمدینژاد است…
اگر میخواهید بگویید اصولگرایان موافق اقدامات او هستند، این طور نیست. اگر میخواهید بگویید در برابر او مقابله نکردند باز هم درست نیست. پرونده اصولگرایان به رغم اشتباه آنها مبنی بر حمایت از دولت نهم، حداقل در دولت دهم روشن است که انتقاد کردند. به نظر میرسد آنها هم متوجه هستند که نباید به احمدینژاد تریبون داد و برجستهاش کرد. میخواهند او فراموش شود و به تاریخ بپیوندد.
و سؤال آخر اینکه احمدینژاد در آخرین اقدام چرا رهبر معظم انقلاب را خطاب قرار داده و نامه نوشته است. آیا معطوف به این است که رهبری را از ساختارهای نظام که به گفته شما او آنها را قبول ندارد، جدا کند. یا هدف دیگری دارد؟
اتفاقاً او میخواهد رهبری را مورد سؤال قرار دهد و بگوید مسئولیت این مسائل که در نامهاش آورده،بر عهده شماست. این نامه به نظرم باوجود احتراماتی که در آن وجود دارد مخالفت با رهبری و توأم با انتقاد است.