وصله واردات و قاچاق روی پوشاک تولید ملی
کمبود مواد اولیه، قاچاق، عدم فرهنگ سازی مصرف، هزینه تولید بالا و عدم بهره از تکنولوژی جدید مهم ترین عوامل ضعف صنعت پوشاک است.
به گزارش بازتاب، ایران نوشت،محمدصادق فاتح صبح زود و همزمان با کارگران در کارخانه حاضر میشد و در مورد رعایت نظم بسیار سختگیر بود؛ به طوری که کارگران پس از سوت شروع به کار، حق ورود به کارخانه را نداشتند. او گاهی نیمه شبها از شیفت شب کارخانه بازدید میکرد. فاتح در آخرین یادداشتهایش زندگیاش را حاصل 50 سال تجربه و 16 ساعت کار روزانه میدانست. او بنیانگذار چای جهان و کارخانه روغن نباتی جهان است که البته شروع فعالیت صنعتیاش با بنیان گذاشتن کارخانه نساجی همراه بود. فاتح کارخانه جهان چیت را سال 1333 در حاجی آباد کرج تأسیس کرد که ماشینآلات آن با قیمت حدود یک میلیون لیره از انگلستان، آلمان و بلژیک خریداری شد. سرمایه شرکت، بعد از چند مرحله در اوایل دهه 50 به45 میلیون تومان افزایش یافت. کارخانه 3 مهندس، 39 کارمند و 1600کارگر داشت و سالانه 20 تا 24 میلیون متر از انواع پارچههای نخی، پنبهای و الیاف مصنوعی تولید میکرد که گفته میشود محصول روزانه آن 70 هزار متر پارچه بوده است. همچنین کارخانه پشمبافی جهان با شراکت محمدصادق فاتح و محمدعلی غضنفر در کنار این مجموعه تأسیس شد. این کارخانه 2 هزار دوک ریسندگی و 60 دستگاه بافندگی داشت که آنها را از آلمان خریده بودند. تولید سالانه شرکت 700 هزار متر پارچه و 100هزار تخته پتو بود. در اوایل دهه 50، رژیم شاه به کارخانه محمد صادق فاتح حمله و تعدادی از کارگران را کشت، خود او نیز چند سال بعد ترور شد، او یکی از چهرههای معاصر کارآفرین ایران است که زمانی در حوزه نساجی و پوشاک، با کارخانههایی که چرخ آنها لحظهای از کار نمیافتاد، پادشاهی میکرده است. حالا چند دهه از آن روزها گذشته و جان صنعت نساجی و پوشاک ایران در دستان قاچاق و واردات چنان فشرده شده، که نفس آن به زور بالا میآید. در جنوب تهران و در نزدیکی حرم شاه عبدالعظیم نیز بقایای بهجای مانده از کارخانه عظیم نساجی وجود دارد که حالا دو سالی میشود سولههای آن به یک فروشگاه بزرگ زنجیرهای تبدیل شده است.
صنعت نساجی در ایران یکی از قدیمیترین صنایع نوین کشور محسوب میشود که نخستین واحد آن حدود 113 سال پیش در سال 1281 هجری شمسی، راهاندازی شد. با وجود این حالا کار آن به جایی رسیده است که ابوالقاسم شیرازی، رئیس اتحادیه صنف تولیدکنندگان و فروشندگان پوشاک تهران به ایرنا میگوید: «با بیتوجهی به صنف تولیدکننده پوشاک داخلی در طول یک دهه گذشته، عدهای که توانستند زودتر سرمایه خود را جمع کنند به مشاغل دیگر همچون ساخت و ساز ساختمان روی آوردند، برخی از تولیدکنندگان قابل و معتبر پوشاک به سمت واردات رفتند و بخشی نیز که تنها با پولهای بهرهای و تسهیلات بانکی خود را اداره میکردند، به ورطه نابودی افتادهاند.»
اوضاع صادرات و واردات در صنعت نساجی و پوشاک
کل تجارت صنعت نساجی در جهان نزدیک به ۵۰۰ میلیارد دلار ارزش دارد که میتوان گفت تقریباً نصف آن در انحصار چینیها و نصف دیگرش هم دست بقیه کشورهاست و سهم ایران در این بازار بسیار پایین و ناچیز است. در تجارت عمده این صنعت 500 میلیارد دلاری، بهگفته مهدی یکتا، دبیر انجمن تولیدکنندگان و صادرکنندگان پوشاک، سهم ایران حدود 6/7 میلیارد دلار است؛ یعنی کمتر از ۲ درصد. علاوه بر این در حال حاضر حدود 70 درصد نیاز داخلی در حوزه نساجی از خارج از کشور وارد و تأمین میشود، که بخش عمدهای از این واردات نیز سالهاست که دچار بیماری قاچاق شده است.
بر اساس روایت مهدی یکتا، رئیس اتحادیه تولید و صادرات نساجی و پوشاک، اندازه صنعت پوشاک و نساجی در ایران 25 هزار میلیارد تومان است. 17 هزار میلیارد تومان از آن مربوط به بازار پوشاک است. 70 درصد از پوشاک موجود در بازار ایران نیز خارجی است. یکتا درباره حجم قاچاق در این بازار میگوید:«100درصد از آن به صورت قاچاق وارد میشود.» محمد جواد صدقآمیز، رئیس مرکز پژوهشهای صنف اتحادیه پوشاک نیز گفته است:«ساعتی ۶ کانتینر و روزانه ۱۳۷ کانتینر پوشاک از ترکیه وارد کشور میشود که نشان دهنده حجم وحشتناک ورود پوشاک از این کشور است.»
براساس اعلام دفتر مطالعات راهبردی انجمن صنایع نساجی مطابق با آمار گمرک، صادرات محصولات صنایع نساجی بدون احتساب رنگ، ماشینآلات و فرش دستباف طی سال 95 برابر با 620/243 میلیون دلار بوده که در مقایسه با سال 94 رشد 1 درصدی داشته است.
چرا حال و روز صنعت نساجی بحرانی است؟
هر قدر کارخانههای ریسندگی و کارگاههای تولید پوشاک روز به روز کم فروغتر شدند، به جای آنها برندهای خارجی با نمایندگیهای رسمی قد علم کردند. موفقیت آنها به اندازهای بود که توجه به «برندسازی» بین کالاهای داخلی شکل گرفت. اما آنها شناخته شده نیستند. شیرازی، رئیس اتحادیه صنف تولیدکنندگان و فروشندگان پوشاک میگوید: «میتوان حداقل 100 برند پوشاک ایرانی در لباس مردانه مانند کت، شلوار و لباس اسپرت یا در لباس زنانه و بچگانه و در شلوارهای کتان و جین نام برد که محصولاتی با کیفیت عالی تولید میکنند اما متأسفانه بهدلیل عدم حمایت تبلیغاتی در گمنامی به سر میبرند. این برندها برای آشنایی مردم، حداقل نیازمند صرف هزینههای انجام تبلیغات و اجاره فروشگاههای بزرگ هستند، این درحالی است که این هزینهها برای تولیدکنندگان پوشاک سرسام آور است. بهعنوان مثال یک فروشگاه برای عرضه یک محصول برند درخواست حداقل 30 درصد سهم میکند، حال آنکه تقبل این سهم از توان تولیدکننده و برند داخلی، خارج است.»
بررسیها نشان میدهد مشکلاتی بنیادیتر نیز در این صنعت کشور وجود دارد. کمبود مواد اولیه، یکی از این مسائل است. در سال ۱۳۵۳، حدود ۲۳۷ هزار تن پنبه در ایران تولید و حدود ۸۰ هزار تن آن در صنایع نساجی داخل مصرف میشد و باقی مانده نیز بهعنوان طلای سفید صادرمی شد. اما حالا میزان تولید به 50 هزار تن پنبه رسیده است در حالی که نیاز 130 هزار تنی وجود دارد، یعنی کمبود 130 هزار تنی. قاچاق نیز از اساسیترین مسائل است که آمارهای مختلف نشان میدهد حداقل 70 درصد پوشاک ما از طریق قاچاق وارد کشور میشود. در مورد پارچه نیز، براساس آمارهای رسمی و بینالمللی، سال گذشته 220 هزار تن پارچه از هندوستان وارد شده که تنها 50 هزار تن آن بهطور رسمی از طریق گمرک صورت گرفته و بقیه از طریق مناطق آزاد یا قاچاق وارد شده است. همچنین برخی اطلاعات نشان میدهد آخرین باری که تکنولوژی و ماشینآلات در کشور نوسازی شده است به سال 1380 برمی گردد؛ یعنی 16 سال پیش.