بعد از گذشت ۲ سال هنوز منتظر پیدا شدن پیکر شهدایمان هستیم/ اگر مسئولان سازمان حج، دغدغه پیدا کردن شهدا را داشتند در عربستان میماندند
احسان پاریخی، پسر یکی از شهدای منا و یکی از هفت نفری است که برای آزمایش DNA به عربستان رفته بود. او که منتظر گرفتن جواب آزمایش و پیدا کردن پدرش بود حالا دست خالی به ایران بازگشته است.
به گزارش افکارنیوز، ۱۵ شهریور ماه، رییس سازمان حج و زیارت اعلام کرد که نتایج آزمایش DNA خانواده شهدای منا تا هفته بعد یعنی ۲۲ شهریورماه مشخص میشود. حمید محمدی به پیگیریهایی برای مشخص شدن وضعیت هفت تن از شهدای فاجعه منا اشاره کرد و گفت: با هماهنگی وزارت حج و صحه عربستان از ۷ تن از کسانی که مشخصات مزار شهید آنها مشخص نیست، آزمایش DNA گرفته شد و امیدواریم که نتیجه زودتر مشخص شود.
حالا حدود دو ماه از روزی که قرار بود نتایج آزمایش اعلام شود میگذرد و هنوز هم خانواده شهدای منا از وضعیت عزیزانشان اطلاع ندارند!
احسان پاریخی، فرزند شهید مفقودی منا و یکی از هفت نفری است که برای شناسایی پیکر پدرش به عربستان رفته بود. او که منتظر گرفتن جواب آزمایش و پیدا کردن پدرش بود، حالا دست خالی به ایران بازگشته است. خبرنگار «فردا» با این پسر شهید مفقودی منا به گفتگو نشسته که مشروح این گفتگو را در ادامه میخوانید:
تا چه زمانی به عربستان رفتید و تا کی منتظر جواب آزمایش ماندید؟
صبح ششم شهریور ماه بود که به عربستان رفتیم؛ همان روز بود که در مکه از نفرات اعزامی در آزمایشگاه جرمشناسی جهت بررسی با نمونه دیانای شهدای منا خون گرفته شد. چون که جواب آزمایشی دی انای در سال ۹۴ در مدت ۲ هفته تا ۲۰ روز مشخص شده بود، بنابراین ما هم بسیار امیدوار بودیم که کارها با برنامه ریزی و نظم در جریان است و طی این مدت نتیجه را دریافت خواهیم کرد؛ البته به دلیل تعطیلات رسمی عید قربان در عربستان، احتمال می دادیم که تا سه هفته و کمی بیشتر از آن جواب آزمایش ها طول می کشد. طی این مدت هر روز با امید دریافت نتیجه شناسایی به ادارات مربوطه میرفتیم. اما هر روز بی خبر و امید به فردای دیگر! تا اینکه مناسک حج تمام شد، حجاج برگشتند و آخرین پرواز به سمت ایران پرواز کرد، اما همچنان به امید نتیجه تا ۱۴ مهر به اتفاق حمید عزیزی فرزند شهید مفقود منا در مکه ماندیم و منتظر جواب آزمایش شدیم. اگر عربستان اجازه میداد بیشتر از این هم میماندم. اما متاسفانه نگذاشتند؛ و در نهایت دست خالی به ایران برگشتیم.
یعنی جواب آزمایشها را ندادند و اجازه هم ندادند که بمانید؟
شرایط را نمیتوانم آنطور که هست برایتان تعریف کنم. قرار بود جوابها از ریاض بیاید. اوایل سعودیها در پاسخ به سوالات ما که تا کی باید منتظر بمانیم میگفتند که ان شاء الله جواب آزمایشها میآید و کمی طول خواهد کشید. اما چند روزی که گذشت آنها در پاسخ به سوالات و پیگیریهای ما میگفتند که: «ما نمیتوانیم تماس بگیریم و در حدی نیستیم که از ریاض چیزی بخواهیم؛ و باید منتظر شد تا خود ریاض جواب دهد!» در نهایت از تیم وزارت خارجه ایران نیز خواستیم جهت پیگیری و ارتباط با ریاض اقدامی انجام دهد، اما مسئولین ما و تیم اعزامی وزارت خارجه هم ارتباطی با ریاض نداشتند!
در حال حاضر به شما گفته اند که تا کی باید منتظر بمانید؟
ای کاش میگفتند که تا کی منتظر بمانیم! اصلا در این قضیه، کلمه «انتظار» یک واژه بی مفهوم است.
یعنی تا این حد ناامید شدید؟
زمانی که از طرف سازمان حج و زیارت پیگیریها انجام شد و برای انجام آزمایش به عربستان رفتیم، من خیلی امیدوار بودم. هرچند که با زحمت بسیار توانستیم به عربستان برویم. اما روز اولی که رسیدیم، همان روز ساعت ۵ صبح از احرام درآمدیم و ساعت ۷ صبح از ما آزمایش دی انای گرفته شد. وقتی این اتفاقات را دیدیم با خودمان گفتیم که چقدر همه کارها خوب و منظم هماهنگ شده. اما متاسفانه بعد از آن گفتند که تعطیلات عید قربان طولانی است و باید صبر کنیم. هفتهها گذشت، اما خبری نشد، آن موقع بود که امیدواری و ناامیدی همزمان در ما ایجاد شد.
فردا: سازمان حج و زیارت در آن روزها چه میکرد؟ برای گرفتن جواب آزمایش کاری انجام نداد؟
کسانی که آنجا کار میکردند و همراه ما آمده بودند، انسانهای شریفی بودند. وقتی میخواستیم برای زیارت مزار شهدای منا برویم، حقیقت ممکن نبود که بتوانیم به صورت شخصی برویم، چون شرایط سختی برای ورود به معصیم است، اما می توانستیم به آنجا برویم! طبق لیست موجود در معصیم ۲۸۰۱ اسم شهید دفن شده در آن مکان از فاجعه منا وجود دارد؛ تصور کنید در چند متری این فضا قرار گرفته ایم و نمیدانیم که پدرمان در آن مکان هست یا نه؟ بدلیل وجود فنس امکان دست زدن به خاک شهدا نیز فراهم نبود.
متاسفانه در مقابل اینکه از عربستان بخواهیم که جواب آزمایش را بدهند، ناتوان بودیم. به علاوه اینکه میگفتند تا ۱۵ محرم باید از عربستان بروید! راستش را بخواهید در این مدتی که در عربستان بودیم، خیلی از بعد روحی اذیت شدم. حتی از وقتی که به ایران آمدیم نتوانستم به سازمان حج و زیارت بروم. از آن طرف هم سازمان حج و زیارت هیچ تماس نگرفته که بگوید عربستان جواب داده یا خیر؟ حالا نیازی نیست که این مسئله را حتما رسانهای کنند، اما کلا باید با ۱۱ خانواده تماس میگرفت و به آنها میگفت که پیگیر موضوع است و به خانوادهها دلگرمی میداد. به نظرم مسئولی که پشت میز نشسته اگر دغدغه پیگیری شناسایی شهدای منا را داشته باشد باید خودش مستقیما تماس بگیرد تا شاید بتواند این مسئله را به نتیجه برساند.
من وقتی با این مسائل روبهرو میشوم حتی از خود مسئولان هم ناامید میشوم. البته باز هم میگویم که در شریف بودن این افراد که با ما همراه شدند شکی نیست، اما دلخوری من از این بابت است که چرا مسئولان به مسئولیت خود عمل نمیکنند؟ این رفتارها باعث شده که زخمی بر دل ما بنشیند و متاسفانه این زخم هیچگاه کهنه نخواهد شد.
البته چند روز پیش رئیس سازمان حج و زیارت در نمایشگاه مطبوعات اعلام کرده که تشریفات اداری برای اعلام نتایج آزمایش شهدای منا طولانی شده و همچنان این موضوع را پیگیری میکنند.
به نظرم اگر پیگیری کردن نتایج آزمایشها جزء اولویت بود مسئولان سازمان حج و زیارت در عربستان میماندند تا پیکر شهدا پیدا شود. نه اینکه ۲۴ شهریور برگردند ایران و در فرودگاه بگویند که عربستان گفته است جواب آزمایش تا سه یا چهار روز دیگر میآید!
مگر تاثیر اینکه یک مسئول در عربستان حضور میداشت چقدر بود؟
اگر حاج آقا قاضی عسگر یا آقای محمدی از مسئولین سازمان حج و زیارت در عربستان میماندند. چون که در راس کار بودند و حرفشان اثرگذار بود، به احتمال زیاد به نتیجه میرسیدیم. مثلا اگر این افراد میخواستند با معاون حج عربستان صحبت کنند، طرف سعودی جواب میداد. اما وقتی که ما درخواست میدادیم که معاون حج عربستان را ببینیم. هر روز صبح کنسل میشد.
باید بگویم که جایی نمانده که ما به آنجا نرفته باشیم، از رئیس پلیس مکه تا کوچکترین قسمتهای شرطه، اما به نتیجه نرسیدم، چون کسی نبود که حرفش شنونده داشته باشد. هر سری بهانهای میآوردند، و ما دست از پا درازتر برمیگشتیم. موقعی هم که میخواستیم برگردیم میگفتند احتمالا هفته بعد جواب میآید. بخاطر همین بود که هی امیدوار میشدم و میماندم.
اجازه بدهید من یک سوال از رئیس سازمان حج و زیارت بپرسم، اگر خدای ناکرده عزیز خودش در فاجعه منا مفقود بود، این گونه پیگیری میکرد که به هیچ مدرک و هیچ عکس برسد؟ هیچ، تمام چیزی است که ما به آن رسیدیم، چه از بُعد شهدای مفقود، چه از بُعد حقیقت، چه از بُعد عدم فراموشی این فاجعه در فرهنگ، تاریخ و تقویم ایران و … .