سرنوشت “انقلاب سفید” شاه ایران در انتظار انقلاب از بالای عربستان است

    کد خبر :153720

شاهزاده محمد بن سلمان بعد از آنکه اوایل سال جاری میلادی تبدیل به وارث تاج و تخت عربستان شد خیلی سریع برای تحکیم قدرتش تلاش کرده و در عین حال دوره‌ای از تغییرات بنیادین را آغاز کرده است. با این حال با وجود آنکه او مشغول اصلاح سیاست‌های داخلی و خارجی کشورش است اما خطر ایجاد یک درگیری دیگر در خاورمیانه را نیز تشدید می‌کند.”

یوشکا فیشر، وزیرخارجه اسبق آلمان در تحلیلی برای پراجکت سیندیکیت می‌نویسد: هفت سال بعد از آنکه بهار عربی تب انقلاب را در اکثر نقاط خاورمیانه و شمال آفریقا گسترش داد به نظر می‌رسد که سرانجام عربستان نیز به آن پاسخ داده اما با شیوه منحصر به فرد خود. در عربستان نسل جوان خواستار آن هستند که این پادشاهی فوق محافظه‌کار دست به مدرنیزه سازی بزند و اکنون این مدرنیزه سازی نه توسط انقلابیون در خیابان‌ها بلکه توسط محمد بن سلمان، ولیعهد 32 ساله این کشور رهبری می‌شود.

عربستان به لحاظ جمعیت و جغرافیا یکی از بزرگترین کشورهای عربی محسوب می‌شود و ثروت نفت فراوانش آن را تبدیل به یک شریک راهبردی غیرقابل اجتناب برای غرب به ویژه برای آمریکا ساخته است. با این حال عربستان به عنوان کشوری که بین یک قرون وسطی اسلامی و مدرنیته غربی گرفتار شده تناقض‌های شدیدی را دربردارد. در این کشور زیرساخت‌های نوین و پاساژها و ساختمان‌های سبک آمریکایی به دو شهر مکه و مدینه، خانه مقدس‌ترین مکان‌های مسلمانان جهان راه پیدا کرده‌اند. با این حال عربستان حتی تا همین امروز هم میزبان یک جامعه قبیله‌ای ضد غربی تحت رهبری خاندان آل سعود است؛ خاندانی که از زمان بنیانگذاری این کشور در سال 1932 تاکنون پادشاهان مسلم این کشور بوده‌اند.

اکثر خارجی‌ها قوانین عربستان را قرون وسطایی تلقی می‌کنند. در عین حال این کشور پایبند به یک نسخه شدیدا ارتجاعی از دین اسلام موسوم به وهابیت است؛ دکترین سلفی‌گرایی که بر بسیاری از گروه‌های افراطی تاثیر گذاشته است.

محمد بن سلمان و همچنین پدرش ملک سلمان، پادشاه عربستان با توجه به کاهش قیمت نفت در بلندمدت و لزوم تامین آموزش و اشتغال برای جمعیت رو به رشد جوانان عربستان که زمینه مناسبی برای به افراط کشیده شدن دارند، ظاهرا به این نتیجه رسیده‌اند که کشور آنها نیاز به مدرن شدن دارد. آنها برای آنکه جلوی افول قدرتشان در عربستان و یا حتی فروپاشی احتمالی خود را بگیرند دست به اتخاذ تدابیری برای باز کردن فضا در این کشور نه فقط به لحاظ اقتصادی بلکه به لحاظ اجتماعی و فرهنگی زده‌اند.

محمد بن سلمان در حالی که به نظر می‌رسد شیوه شی جینپینگ، رئیس‌جمهور چین برای تحکیم قدرت را مطالعه کرده اوایل ماه جاری میلادی دستور به آنچه که دولت عربستان یک تصفیه ضد فساد خواند، داد. در چارچوب این کمپین ده‌ها شاهزاده عالی‌رتبه، وزرای سابق و بازرگان بانفوذ و ثروتمند دستگیر شدند و حساب‌های آنها مسدود شد. این تصفیه در حالی صورت گرفت که کمی پیش از آن آزادی‌هایی برای زنان عربستانی من جمله رانندگی و حضور در ورزشگاه‌ها از سوی حکومت عربستان اعلام شد.

کاملا مشخص است که رهبران جدید عربستان به دنبال سازمان دهی یک انقلاب معتبر از بالا هستند. با این حال نباید فراموش کنیم که آخرین رهبر دیکتاتور در خاورمیانه که برای دور زدن روحانیون مذهبی با هدف اجرای یک انقلاب از بالا تلاش کرد، یعنی محمدرضا شاه پهلوی به چه سرنوشتی دچار شد. در سال 1979 انقلاب اسلامی ایران طومار او و به اصطلاح “انقلاب سفید” او را پیچید. ما می‌توانیم امیدوار باشیم که انقلاب محمد بن سلمان بهتر اجرا شود، چرا که اگر این انقلاب او شکست بخورد آن وقت سلفی‌های رادیکال سر کار می‌آیند اما اگر او در مدرنیزه کردن پایگاه اسلام ارتجاعی موفق شود در آن صورت زمینه برای چنین اصلاحاتی در دیگر کشورهای جهان اسلام نیز فراهم خواهد شد.

محمد بن سلمان در راستای دستورکار خود همچنین دست به یک سیاست خارجه تهاجمی جدید به ویژه علیه ایران زده است. مجریان این مدرنیزه سازی در پیرامون محمد بن سلمان می‌دانند که موفقیت انقلاب آنها نیازمند درهم شکستن قدرت وهابیسم از طریق جایگزین کردن آن با ملی‌گرایی عربستانی است. آنها به منظور انجام این کار نیاز به یک دشمن معتبر دارند. ایران شیعه که سال‌هاست پادشاهی عربستان با آن بر سر برتری منطقه‌ای رقابت دارد می‌تواند کاندیدای مناسبی برای این منظور باشد.

این ملاحظات داخلی توضیح می‌دهد که چرا عربستان دست به چالش آفرینی و تشدید تنش‌ها با ایران در ماه‌های اخیر زده است. مسلما از نقطه نظر عربستانی‌ها آنها چالشی را که ایران قبلا با مداخله‌اش در عراق، سوریه، لبنان، بحرین، قطر، یمن و کشورهای دیگر به وجود آورده پذیرفته‌اند نه اینکه خودشان چالش آفرینی کرده باشند.

تاکنون جنگ ایران و عربستان بر سر برتری منطقه‌ محدود به یکسری جنگ‌های نیابتی در سوریه و یمن بوده که تبعات انسانی فاجعه‌باری داشته‌اند. آنطور که به نظر می‌رسد هیچ یک از دو طرف خواهان یک رویارویی نظامی مستقیم نیست. با این حال با توجه به تحولات اخیر نمی‌توان این نتیجه را کاملا منتفی دانست. معمولا در خاورمیانه جنگ سرد خیلی زود تبدیل به جنگ گرم می‌شود.

دشمنی ایران با عربستان در بلندمدت به خاورمیانه شکل خواهد داد و شبیه به تاثیری که جنگ اسرائیل با فلسطین زمانی بر این منطقه گذاشت. به عنوان مثال اتفاقی را که ساعاتی قبل از اجرای کمپین ضد فساد محمد بن سلمان در عربستان رخ داد در نظر می‌گیریم: سعد حریری، نخست وزیر لبنان در حالی که در سفر به عربستان به سر می‌برد استعفایش را از نخست وزیری اعلام کرد. به گفته حریری گروه حزب‌الله لبنان که دولتش با آن رابطه‌ بر اساس اشتراک قدرت دارد اداره لبنان را غیرممکن کرده و در صدد ترور او است.

به گزارش ایسنا،با این حال این اقدام حریری که پدرش رفیق حریری هم در سال 2005 ترور شد، بیشتر از آنکه به سوال‌ها جواب دهد سوال‌های جدیدی به وجود آورد. اینکه او چرا حالا از نخست وزیری کنار می‌رود؟ و اینکه آیا او تحت فشارهای عربستان این کار را انجام داده و اگر اینطور است با چه هدفی این کار را کرده است؟

عربستان کمی بعد از اعلام استعفای حریری اقدام به رهگیری موشکی کرد که حوثی‌های یمن به سمت ریاض پرتاب کردند. به گفته عربستان از آنجا که ایران از این حوثی‌ها حمایت می‌کند این تلاش آنها برای یک حمله موشکی در سطح یک اقدام جنگی از سوی ایران است. این مجموعه تحولات غیرمعمول در یک چنین بازه زمانی کوتاهی به سختی می‌تواند تصادفی بوده باشد.

اکنون این سوال مطرح است که آیا جنگ داخلی دوباره به لبنان باز خواهد گشت و اینکه آیا عربستان تلاش خواهد کرد تا اسرائیل و آمریکا را وارد رویارویی خود با حزب‌الله با هدف عقب راندن ایران کند یا خیر.

تا به حال عربستانی‌ها فاقد قدرت لازم برای دست زدن به چنین کاری بوده‌اند. در سال‌های اخیر عربستان متحمل شکست‌های بزرگی در نبرد منطقه‌ای برای برتری شده است. این کشور شاهد بوده که اقلیت سنی در عراق از قدرت کنار گذاشته شد و حکومت بشار اسد به عنوان یک حکومت مورد حمایت ایران توانست قدرتش را در سوریه حفظ کند. محمد بن سلمان احتمالا به دنبال راه‌هایی برای جبران این شکست‌ها در لبنان یا جاهای دیگر است.

این انقلاب عربستان از بالا یک تلاش پر ریسک است که ناظران بی طرف باید همه جانبه به آن نگاه کنند. با وجود آنکه نمی‌توان اجازه داد که این تلاش با توجه به آنچه که دربردارد، شکست بخورد اما احتمالا موفقیت آن نیز همراه با افزایش چشمگیر تنش‌های منطقه‌ای و امکان جنگ خواهد بود.

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید