برای لجن مال کردن یک «فرد» آیا حق داریم عزت و کرامت یک «ملت بزرگ» را لجن مال کنیم؟

    کد خبر :15272

سردبیر روزنامه اطلاعات از سیاه نمایی ها در تبلیغات برخی نامزدهای ریاست جمهوری انتقاد کرد.

علیرضا خانی در سرمقاله روزنامه اطلاعات نوشت:

اول ـ عنوان «رقابت انتخاباتی» که در ادبیات سیاسی ایران رایج است، عنوانی برازنده و معطوف به اخلاق است. در برابر، در ادبیات غربی، از عبارت «مبارزه انتخاباتی» استفاده می‌شود. رقابت را می‌توان در عرصه ورزش به «مسابقات دو» تشبیه کرد. در مسابقه دو، همه تلاش می‌کنند بیشتر و سریع‌تر و حرفه‌ای‌تر بدوند تا داوران عادل و بی‌طرف، بر مبنای تلاش و شایستگی، برنده را اعلام کنند اما «مبارزه» را در رشته‌هایی چون مشت‌زنی?(بوکس) کاراته، جودو و… می‌بینیم. در این رشته‌ها، هرکس بتواند به طرف مقابل بیشترین آسیب را برساند، برنده اعلام می‌شود.
به نظر می‌رسد با روندی که مدتی است در کشور ما آغاز شده مفهوم رقابت‌ انتخاباتی به مبارزه انتخاباتی تغییر یافته است.
این مفهوم البته برای کاندیداهای خارج از دولت مستقر معنا دارد. دولت مستقر،‌ تلاش می‌کند شایستگی‌ها و عملکرد خود را تشریح کند اما کاندیداهای خارج از دولت، به‌ویژه اگر کارنامه درخشانی از خود نداشته باشد، برای تخریب و ملکوک کردن کارنامه رقیب عمدتاً به آسانی پا را از همه مرزهای اخلاقی و انسانی فراتر می‌گذارند و از تهمت، افترا، توهین و انتساب هر رفتاری به دولت دریغ نمی‌کنند. در حوزه اخلاق، اینکه این انتسابات به دولت، یا رئیس دولت، درست است یا غلط به تعبیری راست است یا دروغ، موضوع دوم است. موضوع اول آن است که اساساً می‌توان هر اتهام و نسبتی را که از صحت و سقم آن مطمئن نیستیم، در جلو دوربین و به طور واضح و با اطمینان به کسی ـ هرکسی ـ منتسب کنیم؟ آیا این به معنای سقوط اخلاقی جامعه نیست؟ آیا قانون، شرع و عرف فرهنگی چند هزار ساله ایران،‌ چنین مجوزی را صادر کرده است؟ آیا برای پیروزی در «مبارزه» انتخاباتی می‌شود از همه ابزارها استفاده کرد؟ آیا در مسابقه مشت‌زنی، حریفی که ضعیف‌تر است می‌تواند از شمشیر استفاده کند؟! آیا مبارزه، هیچ اصول و مرامنامه‌ای ندارد؟
بدیهی‌ترین سئوالی که برای مردم پیش می‌آید این است که اگر نخبگان و کاندیداهای پذیرفته شده در شورای نگهبان، حق دارند مرزهای اخلاق و قانون را زیر پا بگذارند، پس این همه قانون و مجازات و محکمه و … برای عناوین توهین و تهمت و افترا و انتساب نسبت ناروا و … در محاکم برای چیست و برای کیست؟
اگر ز باغ رعیت ملک خورد سیبی
برآورند غلامان آن درخت از بیخ
دوم ـ نه فقط کشورهای توسعه یافته و پیشرفته و ثروتمند و خوش آب و هوا و مدرن، بلکه کشورهای جهان سوم و فقیر و محروم هم، در فیلم‌های تبلیغاتی که از وضع خود می‌سازند، چنان تصویری در برابر چشم جهانیان می‌گذارند تا سودان را سوییس جلوه دهند و گابن را، ژاپن!
چگونه است که در فیلم‌های «تبلیغاتی» برخی کاندیداهای محترم، چنان تصویر وحشتناک و سیاه و زجرآوری از کلیت «ایران» به نمایش درآمد که تا به حال در هیچ شبکه تلویزیونی مخالف حکومت ایران نشان داده نشده بود؟
تصاویری از فقر و فلاکت و ذلت مردم! جالب است که آن فیلم‌ها را هم نه به عنوان یک فیلم مستند، که یک فیلمساز مردم‌گرا ساخته باشد، نشان دادند. نه، رسماً به عنوان فیلم تبلیغاتی که کاندیدای محترم از لابه‌لای جوی‌های پرلجن وارد بیغوله‌ای می‌شد که چند نفر در آن زندگی می‌کردند و درددل می‌کردند و کاندیدا سر تکان می‌داد! و جالب‌تر اینکه در صحنه دیگر، کاندیدا می‌گفت که مردم ایران امروز در فقر و فلاکت و بدبختی و فساد غرقند و برخی از آنها خودکشی می‌کنند! ما بدون سوگیری نسبت به هیچ یک از کاندیداها و با بی‌طرفی، این پرسش برایمان مطرح است که اگر یک روزنامه‌نگار چنین سخنی می‌گفت یا می‌نوشت، آیا نامش تشویش اذهان عمومی، دروغ‌پراکنی و سیاه‌نمایی نبود ـ که البته بود. پس چه طور کسی که مدعی است می‌خواهد شخص اول اجرایی کشور شود، می‌تواند چنین تصویر سیاه و رعب‌انگیزی از یک ملت بزرگ به نمایش گذارد؟! اگر می‌شود از این تصویر، بی‌کفایتی یک دولت را استنباط کرد، آیا می‌شود کفایت یک کاندیدای صرف را هم از آن اثبات کرد؟! از آن بالاتر، برای پیروزی در انتخابات حق داریم که کشور را فقیر و مردم را ذلیل و حاکمیت را علیل جلوه دهیم؟
برای لجن مال کردن یک «فرد» آیا حق داریم عزت و کرامت یک «ملت بزرگ» را لجن مال کنیم؟

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید