کشورهای دیگر میتوانند با کل در آمد صدا وسیما کشورشان را اداره کنند/ الان هیچکس تلویزیون ایران را دوست ندارد/ تا زمانی که تبعیض جنسیتی وجود دارد به سمت کارگردانی نمی روم!
آناهیتا همتی با انتقاد از صدا و سیما گفت: در حال حاضر هیچکس تلویزیون ایران را دوست ندارد.
به گزارش برنا؛ آناهیتا همتی از جمله بازیگرانی است که با بیش از 20 سال سابقه بازیگری در رسانه ملی حالا از تلویزیون فاصله گرفته و ترجیح میدهد در سینما و تئاتر بازی کند. او در حال حاضر در نمایش «تنهایی پرهیاهو» به کارگردانی کاوه آهنین جان حضور دارد. به بهانه این نمایش با همتی در خصوص نقشش و داستان آن گفت و گویی داشتهایم که در ادامه میخوانید.
ابتدا از نقشی که در نمایش «تنهایی پرهیاهو» ایفا میکنید برایمان بگویید؟
من در این نمایش نقش مانچا، دختر مستقل و پر انرژی، را بازی میکنم که در گذشته عشق قدیمی هانتا بوده است. هانتا که نقش آن را بانیپال شومول بازی میکند در حال حاضر دچار یک درگیری ذهنی و روحی شده که دلیل آن از بین بردن کتابهاست و چون او عاشق کتاب است دچار این تناقض شده است. هانتا عاشق کتاب است در حالی که آنها را از بین میبرد و موجب شده تعادلش را از دست بدهد، من و همه بازیگران ذهنیت او هستیم که روی صحنه می آییم و نمود پیدا می کنیم. اما مانچا دختر مستقلی است که برای رسیدن به اهداف حاضر است هر کاری انجام بدهد. کار با گروه «تنهایی پرهیاهو» مثل کار با یک ارتش عاشق است زیرا همه کسانی که در این جا جمع شده اند عاشق بازیگری و تئاتر هستند و این عشق یکدست آنها به من نیز انرژی میدهد. امیدوارم مردم نمایش ما را ببینند چون این گروه زحمت بسیاری کشیده و آقای آهنین جان نیز از دل و جان برای این کار مایه گذاشته است. به نظرم همکاران ما از جمله کارگردانان، فیلم نامه نویسها و… این نمایش را ببینند و شاید همین بچهها نسل بعدی باشند که قرار است در فیلمها و سریالهای آنها بازی کند.
شما جزو بازیگران گزیده کار و کم کار هستید، نقش مانچا چه ویژگیهایی داشت که آن را پذیرفتید؟
برای من ویژگی خاص مانچا انرژی بیش از حد اوست. زمانی که او وارد صحنه می شود با قهقهه و انرژی زیادی همراه است که مخاطب را شگفت زده میکند. البته من خیلی دیر به این نمایش ملحق شدم و اعضای گروه از قبل تمرینات را شروع کرده بودند ولی با دیدن تئاتر قبلی آقای آهنین جان به او گفته بودم خیلی دوست دارم در کارهای بعدی اش بازی کنم. بنابراین فرصت نشد نمایشنامه را بخوانم و بگویم میخواهم آن را قبول کنم یانه؟ از این رو به آقای آهنین جان گفتم من بلافاصله سر تمرین شما می آیم؛ در واقع من اول پیشنهاد را پذیرفتم و بعد با نقشم آشنا شدم.
چه ارزیابی از شرایط فعلی تئاتر دارید؟ فکر میکنید شرایط به سامانی دارد؟
نکته قابل توجهی که در حال حاضر شاهد آن هستیم تمرین خالصانه برخی از گروه های تئاتر است. برخی از آنها بسیار با انگیزه، پرکوشش و با اراده کار می کنند که واقعا قابل تقدیر هستند. یکی از آرزوهای من این است که سالنهای تئاتر زیاد باشند و البته به صورت رایگان در اختیار بازیگران تئاتر قرار بگیرد. اصولا تئاتر با توجه به ترافیک تهران و وجود سالنها در محلهای پر ترافیک، مخاطبان کمی دارد. ضمن اینکه پول اندکی از فروش گیشه به دست میآید اما افرادی که در این حرفه زحمت میکشند مستحق دریافت دستمزد بیشتری هستند. ای کاش تماشاخانههای دیگر نیز مثل ایرانشهر سالنهایشان رایگان را در اختیار هنرمندان بگذارند تا آنها به راحتی کارشان را انجام بدهند. اینکه سالنهای متعددی وجود دارد خوب است اما اجارههای سنگینی دارند. خوشبختانه ایرانشهر این طور نیست و هنرمندانی که اینجا تئاتر اجرا می کنند، تمام پول به دست آمده از گیشه نصیب خودشان میشود و من آرزویم این است که اینگونه سالنها زیاد شود. البته در همه جای دنیا به این صورت است که تئاتر، کنسرت و … را شهرداری حمایت میکند اما در کشور ما اینطور نیست.
پیش از این شما حضور پررنگ تری در تلویزیون داشتهاید دلیل اینکه کمتر شما را در قاب تلویزیون می بینیم چیست؟ آیا در کنار بازیگری کار دیگری میکنید؟
من ابتدای کارم را با آموزش تئاتر و در نتیجه با بازی در تئاتر شروع کردم. بعدها به تلویزیون آمدم که در چند سال اول خوب بود ولی رفته رفته کیفیت کارهایی که برای تلویزیون ساخته و از آن پخش میشد به شدت پایین آمد. شاید میشد از کنار این مساله گذشت اما علاوه بر این در کنار این مشکلات آدمهایی که به تلویزیون آمدند دیگر از هیچ قانون مدونی پیروی نمیکردند. مثلا زمانی که من کار می کردم پس از گذراندن 12 ساعت کار، آزاد بودیم اما در این سالهای اخیر ما با آدمهای پر توقعی کار کردیم که از ما انتظار داشتند 18، 19 ساعت سر فیلمبرداری بمانیم و هیچ حرفی هم نزنیم و بعدها شرایط خیلی بد شد. بدتر از آن برخیها با صفر تومان بودجه شروع به ساخت یک کار می کردند در صورتی که پیشتر تهیه کننده باید از یک سطح مالی مشخص برخورد می بود یا حتی حساب بانکیاش را هم چک میکردند. کم کم تهیه کنندهها بی پول شدند و از ما برای حضور در کارهایشان دعوت می کردند و وعده می دادند که هر وقت تلویزیون پول ما را داد ما نیز با شما تسویه میکنیم. از آنجا که تلویزیون هم در هیچ زمانی خوش حساب نبوده این تسویه هم هیچ وقت صورت نمی گرفت. با این حساب بعد از مدتی فرد دلسرد میشود زیرا با خودش میگوید چقدر انرژی بگذارم و آخر سر هم به هیچ نتیجهای نرسم؟ البته بعد از چند سال که تلویزیون هم پول تهیه کنندهها را میداد، یک سری از تهیه کنندهها نیز پول رابرای خودشان بر میداشتند و باز هم به عوامل نمیدادند. من نیز بیشتر از 20 سال توان نداشتم با این شرایط مبارزه کنم و گفتم دیگر در تلویزیون کار نمی کنم. وقتی که توان مالی پایین می آید کیفیت متنها، کیفیت آدمها و سوادشان هم پایین میآید. بازیگران نیز تا یک جایی میتوانند مدارا کنند و بعد کنار می روند. اما در حال حاضر واقعا تلویزیون برنامه خاصی ندارد و مردم هم نگاه نمیکنند. الان مردم سریالهای تکراری را از شبکه های دیگر نگاه می کنند و حتی از روی ماهواره برنامه های ایرانی که خودمان در 20 سال پیش ساخته ایم را می بینند. من نمی دانم در حال حاضر سریال «ترش و شیرین» از کدام شبکه پخش میشود اما از مردم واطرافیان میشونم که چقدر دوباره از آن استقبال میکنند. مگر ما بد راهمان را می رفتیم که متوقفمان کردند؟ چرا این شرایط را به گونه ای فراهم کرده اند که افراد با تجربه و کهنه کار تلویزیون را رها کرده اند. تا کی تلویزیون می خواهد مصاحبه و حرف های تکراری نشان دهد؟
آخرین کاری که در تلویزیون انجام دادید چه بود؟
آخرین کار تلویزیونی که من انجام دادم « باغ سرهنگ» بود. البته تصمیم نداشتم این کار را بازی کنم ولی آن گروه فوق العاده بودند و نمیتوانستم به آنها نه بگویم. چون من قبلا با آقای اوجی و خانم سام کار کرده بودم و تجربه خوبی از همکاری با آنها داشته ام، ضمن اینکه خانم سام متن کامل را به من می دادند. اما در برخی از کارها حتی متن را به صورت کامل در اختیار بازیگر نمی گذارند. اگر همه بازیگران این روند را نپذیرند و کار نکنند کیفیت کار و سطح خودشان را به خاطر کار در تلویزیون پایین نیاورند این اتفاق نمی افتد. به هر حال تلویزیون باید روزی به خودش تکانی بدهد و کارش را درست انجام دهد تا مردم آن را دوست داشته باشند. الان هیچکس تلویزیون ایران رادوست ندارد. حتی برخی از این عصبانیاند که چرا فوتبالها را هم کامل نشان نمیدهید؟ علاوه بر اینها در آمدی که تلویزیون دارد رقم بسیار بالایی است طوری که حتی برخی کشور ها فقط با در آمد تلویزیون ایران می توانند کل کشورشان را بچرخاندند.
برخی از بازیگرانی که با شما هم دوره بوده اند در حال حاضر کارگردانی می کنند شما نمیخواهید این حرفه را نیز تجربه کنید؟
فکر می کنم انرژی اش را ندارم چون برای انجام آن باید از هفت خان رستم گذشت و زن بودن در ایران کلا باز دارنده است و مردهایی که در راس قرار دارند موجبات آزار را فراهم میکنند و دل شان نمیخواهد که زنان پیشرفت کنند. تا زمانی که اینقدر تبعیض جنسیتی حاکم باشد فکر نکنم به سمت کارگردانی بروم. به این دلیل که من آدمی هستم که ممکن است حرص و جوش مرا بکشد و نمی توانم در مواجهه با حرفها و آزارهایی که از مردهای محیط کار می بینیم بی خیال و بی تفاوت باشم. به همین دلیل سعی می کنم تاجایی که ممکن است از آنها دور بمانم. چند وقتی هم است که کارها نیز انتخابی شده است مثل همین نمایشی که کاوه آهنین جان آن را کارگردانی میکند چون میدانم کارش چیست و نسبت به زن ها نگاه از بالا به پایین ندارد و خودش را جنس برتر نمی داند پذیرفتم با او کار کنم. ترجیح میدهم الان با چنین افرادی کار کنم که افکارشان به من نزدیک است.
شما جزو بازیگرانی بوده اید که به خاطر ظاهر کمتر از سن تان نقش هایی به شما پیشنهاد می شد که از سن واقعی تان کوچک تر بود این رویه کماکان در پیشنهادات شما وجود دارد؟
بله هنوز هم گاهی هست. البته در فیلم سینمایی «قهرمانان کوچک» من نقش مادر دو کودک 10 و 12 ساله را بازی میکنم. اما هنوز هم نقش سنین پایین مثل دختر مجرد را به من پیشنهاد میدهند.
نظر برخی مدیران درخصوص فیلم سینمایی «قهرمانان کوچک» خیلی مثبت بوده است. خودتان چه بازخوردهایی از این کار گرفتهاید؟
من این فیلم را خیلی دوست دارم برای اینکه هم فضای شاد و مفرحی دارد و هم اینکه دوست بودن و رفاقت را به کودکان آموزش میدهد. در صورتی که ما الان در بزرگترها هم این رفاقت را نمیبینیم. «قهرمانان کوچک» فیلمی است که بدون نصیحت کردن تمام احساسات خوب مثل دوستی، رفاقت، سادگی، ورزش و… که بین آدمها میتواند وجود داشته باشد را به کودکان می آموزد. من واقعا از این فیلم لذت بردم نه به این خاطر که خودم در آن بازی کردهام به این دلیل که بازی کودکان بسیار عالی بود. واکنش مردم هم به خصوص مادران و پدران درباره این فیلم خیلی خوب بوده است. متاسفانه امروزه 98 درصد فیلمها و سریالهایی که ساخته میشود مناسب کودکان نیست. اغلب سوژه ها هول محور کلاهبرداری، حقه بازی، اعتیاد، خیانت و… است و دیدن این نوع فیلم ها اصلا برای کودکان مناسب نیست زیرا کودکان در کنار پدر و مادر خود آن را دنبال می کنند. طبیعتا زمانی که پدرها و مادرها تا نیمه شب تلویزیون تماشا میکنند فرزندان شان هم در کنار آنها بیدار می مانند فیلم و سریال هایی که نباید را تماشا می کنند، این روند قطعا در آینده شان تاثیر خواهد گذاشت.