«شاهکشی» به دنبال فهم قیام ۵۷ مردم ایران است
نویسنده رمان «شاه کشی»معتقد است که با وجود حجم آثار تولید شده در حوزه ادبیات انقلاب، ما هنوز دستمان خالی است و میراث ارزشمندی برای آیندگان به جای نگذاشتهایم.
انتشارات شهرستان ادب رمان «شاهکشی» را در سیامین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران عرضه کرده است. ابراهیم اکبری دیزگاه نویسنده این رمان از طلاب داستاننویس شهر قم است که به دلیل نگارش رمان «برکت»، در سال جاری نامزد دریافت جایزه ادبی جلال آلاحمد بود و در جریان شانزدهمین دوره از جشنواره کتاب سال شهید حبیب غنیپور نیز به خاطر نگارش این رمان مورد تجلیل قرار گرفت.
وی «شاهکشی» را در سال 91 نوشت که مراحل بازنویسی و چاپ آن 5 سال زمان برد. داستان این رمان حول زندگی خانوادهای در قم میچرخد که پدر آنها در حوادث 15 خرداد سال 1342 شهید میشود و این خانواده به نوعی به دلیل مشکلاتی که برایش به وجود میآید دچار نوعی سرگردانی میشود. از سویی این خانواده به شدت تحتنظر ساواک است. به جنازه پدر اجازه دفن داده نمیشود، تمامی رفت و آمدهایش کنترل میشود و حتی فرزندان او اجازه و امکان به دست آوردن شغلی مناسب را پیدا نمیکنند. از سوی دیگر از شدت فشارهای وارد شده به این خانواده تمامی اعضای آن دچار نوعی شک و بهت هستند. برادر و خواهر قهرمان داستان پس از شهادت پدر متمایل به جریانهای چپ و مارکسیست کمونیستی وقت میشوند و او خود تصمیم به انتقام از شاه و ترور او میگیرد. به همین خاطر دایی خود را که افسر گارد شاهنشاهی و مسئول تامین امنیت مراسم جشنهای دو هزار و پانصد ساله است را پیدا و توسط او به کاری در این مراسم مشغول میشود تا بتواند شاه را ترور کند و انتقام آنچه بر خانوادهاش رفته را از او بگیرد.
اکبری دیزگاه با انتشار این کتاب میخواهد نشان دهد که چگونه نابودی و اضمحلال یک خانواده در سالهای پیش از انقلاب از آنها یک عنصر مبارزاتی فعال علیه رژیم پهلوی ساخته و اندیشه ترور شاه را در ذهن او خلق میکند.
وی می گوید: من در «شاهکشی» نمیخواستم وضعیت دیده شده یا دیده نشدهای از انقلاب را آفتابی کنم، بلکه من در «شاه کشی» به دنبال فهم وضعیتی بودم که موجب شد مردم ایرانِ در سال 57 علیه شاه قیام کنند و نظام شاهنشاهی را براندازند. این وضعیت را میخواستم با نوشتن و در کنار نوشتن با مطالعه و پژوهش و در کنار مطالعه کردن با فکر کردن و خیره شدن؛ هم بفهمم هم روایت کنم. بنابراین به اینجا رسیدم که وضعیت دیکتاتوری رژیمِ پهلوی نظم و تعادل انسان اصیل و حساس یک برهه از تاریخ ایران را به لحاظِ معرفتی و وجودی بهم زد و این بهم زدگی موجب شد که انسان و جامعه دچار عصیانگری شوند و این عصیانگری به نوعی کمک کند به «انفجارِ اجتماعی و سیاسی». تصورم بر این است که رمان نویسان و فیلم سازان و روایانِ دیگر به این «وضعیت» کمتر توجه کردند، آنها بیشتر به فعالیتهای رسمی مبارزان، اقدامات آنها و… پرداختند که اتفاقا خیلی هم خوب است، از این منظر«شاهکشی» شاید نگاه جدیدتری به ماجرا داشته است.
اکبری دیزگاه معتقد است، در حوزه ادبیاتِ انقلاب در بخش داستان و رمان به مقدارِ زیادی کمبود داریم به گونهای که به لحاظ کمی و کیفی سخت دستِ ما خالی است؛ البته کما بیش زحماتی کشیده شده اما هرچه نگاه میکنیم تراثِ ارزشمند و قابلِ عرضه برای انسانِ معاصر نداریم، این یعنی اینکه باید خیلی بیشتر و با برنامه دقیق به این امر اهتمام بورزیم حتی می توانم بگویم ارزشِ این کار اگر بیشتر از تولید انرژی هستهای و موشکهای قاره پیما نباشد؛ کمتر نیست.