جزئیات جدیدترین پروژه سینمایی “حاتمی‌کیا”

    کد خبر :139422

تیم تولید فیلم سینمایی «پرواز به وقت شام» جدیدترین پروژه سینمایی ابراهیم حاتمی‌کیا بعد از تصویربرداری در لوکیشن‌های متعدد از روستاهای اطراف شهریار تا پایگاه هوایی شیراز، این روزها مراحل نهایی تدوین را سپری می‌کند.

ابراهیم حاتمی‌کیا و تیم تولیدش، شهریورماه برای تصویربرداری از آخرین نماهای فیلم جدیدشان به شیراز و پایگاه هفتم شکاری این شهر می‌روند. در یکی از صحنه‌ها که قرار است صدای هواپیمای ترابری به‌طور واقعی ضبط و در فیلم مورد استفاده قرار گیرد، ایلیوشین-76 نیروی هوایی مشغول تاکسی کردن روی باند می‌شود. جلوی هواپیما هم در فاصله چند متری از نوک هواپیما، تیم تولید متشکل از تیم تصویربرداری و صدا روی یک وانت مستقر شده و جلوی هواپیما مشغول ضبط تصویر و صدای موتورهای این غول روسی می‌شوند. برای خیلی از تیم تولید، فرصت یک تجربه مهیج فراهم شده است آن هم در کنار کارگردانی مثل آقای ابراهیم حاتمی‌کیا.

حاتمی‌کیا، سراغ داعش می‌رود

«پرواز به وقت شام»؛ حاتمی‌کیا در جدیدترین اثر خود این‌بار وقایع منطقه را سوژه قرار داده است. داستان او، یک فروند هواپیمای ترابری ایرانی را روایت می‌کند که از ایران عازم فرودگاه دمشق می‌شود. آقایان هادی حجازی‌فر و بابک حمیدیان، خلبان و کمک‌خلبان هواپیما هستند. خلبان و کمک‌خلبانی که از قضا پدر و پسر هم هستند. آنها حالا در کنار یکدیگر قرار است یک محموله بشردوستانه را از ایران به سوریه منتقل کنند؛ اما این همه ماجرا نیست. پدر و پسر خلبان در سوریه میان تروریست‌های تکفیری به دام افتاده و به اسارت برده می‌شوند. حالا آنها اسیر داعش‌اند.

حاتمی‌کیا تصویربرداری‌های خود را در لوکیشن‌های متعددی انجام داده است. از تهران، روستاهای شهریار و مشهد گرفته تا شیراز و سیستان‌وبلوچستان. کارگردان کاربلد سینمای ایران برای تصویربرداری آخرین نماهای خود برای سکانس‌هایی که هواپیمای ترابری در آنها حضور دارد، مجبور به تصویربرداری در فضایی بود که اطراف باند پرواز تا دوردست‌ها، حاوی نماهای باز بوده و به موقعیت ژئوپلتیکی صحراها و بیابان‌های سوریه شباهت داشته باشد. قرعه به‌نام فرودگاه شیراز و پایگاه هفتم شکاری‌-‌ترابری این شهر افتاد. به همین منظور هم او و تیمش در شهریورماه راهی شیراز شدند.

با اسب روی باند

برحسب پیگیری‌های خبرنگار «صبح‌نو» بازیگران خارجی عرب نیز در این پروژه ایفای نقش می‌کنند و سهمی در این فیلم سینمایی دارند. یکی از این بازیگران که احتمالاً لبنانی یا سوری است، نقش یک شخصیت موقرمز را بازی می‌کند که جایگاه بالایی هم در میان نیروهای تکفیری‌ها داشته و به نوعی فرمانده آنها محسوب می‌شود. کاراکتر موقرمز آن قدر به سنت سفلی خود وفادار است که ابایی نداشته باشد سوار بر اسب، روی باند پرواز بیاید و در کنار هواپیمای ترابری که گروه پروازی‌شان را به اسارت گرفته، عرض اندام کند و قدرت خود را به رخ آنها بکشد.

قفس نارنجی‌پوش‌های اسیر

آقای کارگردان برای به نمایش کشیدن وضعیت اسارت نیروهایی که در بند تکفیری‌ها افتاده‌اند، تمهیدات ویژه‌ای هم اندیشیده است. او سعی کرده تا حد امکان به واقعیت ماجرا و آنچه درون تروریست‌ها می‌گذرد وفادار باشد. از همین جهت عجیب نیست که اسرای تکفیری‌ها را در لباس نارنجی و درون قفس به تصویر بکشد. مشابه همان ویدیوهایی که توسط تروریست‌ها منتشر شده و در آنها اسرای خود را به نمایش می‌کشند. حجازی‌فر و حمیدیان، پدر و پسرِ خلبان هم از این قاعده مستثنی نمی‌شوند. باید لباس نارنجی اسارت بپوشند و در کنار دیگر هنرورانی که نقش اسرا را بازی می‌کنند، درون قفس بروند. قفسی که از روی هم گذاشتن دو سبد فلزیِ بار هواپیما و جوش دادن آنها به یکدیگر ساخته شده است.

زره‌پوش داعشی در قاب ابراهیم

حاتمی‌کیا در شیراز به جز برخی سکانس‌های مربوط به هواپیما، بعضی صحنه‌های مربوط به انفجارها و تصاویر خامی را که بعداً باید با جلوه‌های ویژه ترکیب شوند، هم در این شهر انجام داده است. در یکی از صحنه‌ها یک خودروی زره‌پوش که پرچم سیاه‌رنگ داعش روی اتاق آن در اهتزاز است، با سرعت بالایی از کنار لاشه یک وانت شاسی‌بلند در حال عبور است که با انفجار لاشه خودرو، زره‌پوش تکفیری هم از حرکت می‌ایستد. زره‌پوش هم مانند قفس اسرا، با الهام از آنچه از یگان‌های خودرویی تکفیری‌ها منتشر شده، ساخته شده است. یک دستگاه تویوتای شاسی‌بلند هایلوکس(احتمالاً متعلق به سپاه پاسداران) که توسط زائده‌ها و ضایعات فلزی که روی بدنه آن نصب شده و پرچم مشکی دولت اسلامی روی اتاق، شباهت زیادی به یک زره‌پوش داعشی پیدا کرده است. تیم حتی یک دستگاه اتوبوس مربوط به داعش را هم از سوریه به ایران آورده و در بعضی از نماها مورد استفاده قرار داده است. اتوبوسی که اگر زبان داشته باشد احتمالاً خاطرات جالبی از روزهای همراهی خود با داعشی‌ها دارد.

دیرالروز در اطراف شهریار

به‌جز شیراز، بخش‌های دیگری از تصویربرداری‌های «پرواز به وقت شام» در روستایی در اطراف شهریار و همچنین شهرک سینمایی دفاع مقدس انجام شده است. لوکیشن اطراف شهریار مربوط محل استقرار تروریست‌ها و برای تصویربرداری صحنه‌های مربوط به مقر داعش بوده است. تیم تولید همچنین در شهرک سینمایی دفاع مقدس هم با ساخت دکور، اقدام به شبیه‌سازی آن بخش از آثار باستانی سوریه (شهر باستانی پالمیرا) کرده بود که توسط نیروهای داعش بعد از تصرف، منهدم و نابود شدند. دکوراتورهای پروژه سعی کرده‌اند دکورهای فیلم را با شباهت زیادی به معابد و آثار باستانی شهر پالمیرا بسازند. آثاری که با تسلط داعش بر این شهر، یکی یکی تخریب شدند. تروریست‌ها بعد از تصرف این شهر، آمفی‌تئاتر آن را تبدیل به محلی برای اعدام‌های دسته جمعی مخالفان کرده بودند.

در مراحل نهایی تدوین

حالا تقریباً یک ماه است که تصویربرداری این پروژه به پایان رسیده و حاتمی‌کیا مشغول تدوین و جلوه‌های ویژه آن است. حسب خبری که نقدسینما آنلاین در هفته گذشته منتشر کرد، تدوین این پروژه سینمایی هم روزهای آخر خود را سپری می‌کند. این فیلم با سرمایه‌گذاری سازمان هنری رسانه‌ای اوج تولید شده و در جشنواره امسال حضور خواهد داشت. احتمالاً «پرواز به وقت شام» مهم‌ترین اثر حاضر در جشنواره باشد و بسیاری از اهالی رسانه لحظه‌شماری می‌کنند تا در پردیس سینمایی ملت به تماشای آن بنشینند. کسی چه می‌داند؟ شاید «پرواز به وقت شام»، حرارت جشنواره را بالا برده و شب‌های سرد بهمن‌ماه زمستانِ حاشیه بزرگراه نیایش تهران را گرم کند. جدیدترین پروژه حاتمی‌کیا هر قدر در مراحل تولید خود بدون حاشیه و آرام پیش رفته، احتمالاً در زمان نمایش در جشنواره، تمام این سکوت و بی‌حاشیه بودن را جبران خواهد کرد.

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید