زهرا شجاعی: نمی شود با یک تابلو به قدرت برسیم و بعد راه دیگری برویم
زهرا شجاعی ریاست مرکز امور مشارکت زنان در دولت اصلاحات در گفت وگویی با «شفقنا» از فضای بسته و سخت دولت نهم و دهم برای احزاب میگوید و اینکه در آن دوران مجبور بودند جلسات خانگی برگزار کنند تا بتوانند مسایل حوزه زنان را پیگیری کنند.
شجاعی در این گفت وگو در مورد دلایل عدم موفقیت تحزب در ایران می گوید: « نباید احزاب را به دوره انتخابات محدود کنیم، حزب یک تشکل سیاسی است که باید در طول سال فعالیت داشته باشد احزاب باید در راستای تربیت نیروی انسانی، آموزش، کادرسازی، تشکیل کابینه سالم، نقد عملکرد دولت یا دستگاهها، ارایه پیشنهادها، نقد مشفقانه و… گام بردارند. اما در زمان انتخابات هم میتواند نیرو معرفی کند، بسیج انتخاباتی داشته باشد، به نوعی آرای خفته را بیدار کند، فرآیندهای انتخاباتی را جهت مشارکت مردم تسهیل کند و در نهایت کاندیدای موردنظر خود را هم معرفی کند. اما متاسفانه احزاب ما معمولاً در طول سال فعالیت چشمگیری ندارند و فقط در زمان انتخابات فعال هستند».
او با تاکید بر اینکه « ما نباید هدف خود را قدرت قرار دهیم» گفت: « خود قدرت به ماهو قدرت نباید برای ما هدف باشد، چون قدرت وسیلهای برای خدمت، ادارهی بهتر یک جامعه و برای ایفای بهتر وظیفهی انسانی است. اگر قرار باشد قدرت هدف باشد، شاهد همین اتفاقاتی که رخ میدهد خواهیم بود. یعنی مبارزه و جنگ قدرت در میگیرد؛ نه فقط در بین احزاب جنگ قدرت در میگیرد بلکه در درون احزاب هم همین اتفاق رخ میدهد و ملاک دیگر شایستگی و شایسته سالاری نیست. ملاک منیتها، فردیتها و کسب قدرت برای افراد است. امروز نیازمند تحول، آسیب شناسی و بازنگری نسبت فعالیت احزاب هستیم تا بتوانیم یک حزب به معنای واقعی کلمه داشته باشیم».
شجاعی در مورد ائتلاف ها و به هم ریختن مرزهای احزاب سیاسی در کشور نیز گفت: « به نظر من این ائتلاف نیست، در اینجا دو مساله وجود دارد؛ ما این تجربه را در مجمع زنان اصلاحطلب نیز داشتیم، مثلا ممکن است ما خانمهای اصلاحطلب با خانمهای اصولگرا در مشی، روش و ارایهی برنامه برای بهبود وضعیت زنان با هم اختلاف سلیقه داشته باشیم، اما در خیلی از موارد اشتراک نظر هم داریم. چون معتقد بودیم در خیلی از اوقات از یک درد مشترک رنج میبریم و جاهایی وجود دارد که حتی در مسیر نیز با هم مشترک هستیم. پس ضمن حفظ هویت اصلاحطلبی خودمان روی این موضوع ائتلاف میکنیم؛ یعنی رنگ نمیبازیم، تغییر ماهیت نمیدهیم، نفاق بهکار نمیبندیم، فرصت طلبی نمیکنیم و سوءاستفاده از قدرت نمیکنیم اما در موضوعات خاصی و در یک چارچوب مشخص تعریف شدهای با هم ائتلاف میکنیم و یک هدف را به پیش میبریم. … اما بعضی از افراد در زمانی احساس میکنند برند اصلاحطلبی مورد توجه جامعه است و نتیجه میگیرد، از این برند استفاده میکنند؛ اما بعد از به قدرت رسیدن نه برای حفظ مصالح و منافع ملی بلکه برای حفظ قدرت خودشان رنگ عوض میکنند. این مساله اصلا پسندیده نیست و با شکل اول ائتلاف بسیار متفاوت است. چون وقتی مردم به جریان اصلاحطلبان در مجلس یا ریاست جمهوری و شورای شهر رای دادند، ترجیح میدهند که کشور با این نوع تفکر اداره شود بنابراین نمیشود با یک برند و تابلویی به قدرت برسیم و بعد از به قدرت رسیدن مسیر دیگری را برویم؛ یعنی این مساله از جهت اخلاق سیاسی به هیچ وجه پسندیده نیست».
او در مورد احتمال ائتلاف یا عدم ائتلاف در انتخابات 98 نیز با تاکید بر اینکه « زود است که از حالا اعلام موضع کنیم؛ یعنی اظهار نظر سیاست مدارانهای نیست » گفت: « راه ائتلاف عقلاییتر است. یعنی ما هرچه به سمت جذب، وحدت و حداکثر شدن برویم این راه عقلاییتر است تا اینکه ما مدوام بخواهیم خود را محدود به یک جریان خاص کنیم».
شجاعی در ادامه این گفتگو در اینکه برخی شورای عالی اصلاح طلبان را نمادی از استبداد تلقی می کنند؛ بی انصافی دانست و گفت: « شورای عالی یک تجربه جدیدی از فعالیت سیاسی در کشور ما بوده و هست. باید این تجربه را قدر دانست و در جهت رفع نواقص آن اقدام و برای تقویت آن تلاش کرد. … اگر اندیشمندان ما، صاحب نظران ما، بزرگان ما بیایند به جای اینکه ائتلاف را مطرح کنند بحث گفتوگوی ملی و آشتی ملی را با تفکرات دیگر مطرح کنیم، حداقل این همفکری را در درون احزاب اصلاح طلب ایجاد کنیم، آن وقت شورای عالی هم متهم نمیشد. بالاخره این جریان شکل گرفت و تدبیری توسط آقای خاتمی، سایر اندیشمندان و دلسوزان جریان اصلاحطلبی اندیشیده شد و این سازوکار را طراحی کردند تا یک شورایی تشکیل شود، بنابراین شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان باید در تصمیمات، در اتفاقات ملی و در پدیدههای سیاسی پیشرو با هم وحدت رویه داشته باشند. این یک تجربهی جدید است و به نظرم نمیآید در دنیا مدل شبیه به این هم داشته باشیم؛ چون در دنیا تا این اندازه احزاب همنام و متعدد نداریم. البته ممکن است این سازوکار جدید دارای ایراد و نقصهایی هم باشد برای مثال از جمله نقصهایی که میتوان به آن اشاره کرد این است که در این مجموعه، وزنهای سیاسی احزاب با هم یکی نیستند… البته جلساتی هم برای رفع نواقص برگزار میشود؛ این تشکل هم مثل همهی مخلوقات بدون عیب و نقص نیست اما راه اصلاح در آن وجود دارد و ظرفیت بسیار خوبی است. از طرف دیگر باید توجه کنیم که اگر شورای عالی اصلاحات نباشد، چه اتفاقی میافتد؟ اگر چنین شورایی نباشد آن وقت ما دچار سردرگمی و اغتشاش سیاسی در بین اصلاحطلبان میشویم و شاهد برخوردهای مختلف خواهیم بود که کل جریان را زیر سوال میبرد. سنت الهی هم میگوید وقتی ما جماعت باشیم قدرت خدا با ماست. این تجربه را ما در سال ۸۴ بدست آوردیم که تعداد و مجموع آرای اصلاحطلبان بیشتر از آرای اصولگرایان بود اما چون به وحدت نرسیدیم شکست خوردیم و ۸ سال کشور دچار بحران شد و به قهقرا رفتیم».
شجاعی در ادامه این گفت و گو وقتی صحبت به محدودیت های جدید برای سید محمد خاتمی و کنایه های اخیر روحانی در این مورد می رسد؛ در پاسخ به اینکه « امیدی دارید که همفکران شما بتوانند، از این فضا خارج شوند و مطالبات مردم حامی خود را پیگیری کنند؟» گفت: « من معتقد هستم جریان اصلاحطلبی یک جریان نوپاست و به رشد خود ادامه میدهد و هیچ مانعی نمیتواند جلوی رشد این تفکر و این جریان را بگیرد. خداوند در قرآن میفرماید: «یُرِیدُونَ لیُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ » اینها کسانی هستند که میخواهند نور خدا را خاموش کنند، نمیتوانند و موفق نمیشوند. جریان اصلاحطلبی در صدر و در راس آن آقای خاتمی قرار دارد و تردیدی در این نیست، واقعاً نقشی که ایشان در احیای اندیشه اصلاحطلبی داشتند بسیار موثر بود البته این اندیشه در زمان مشروطه رخ داد اما بعد از آن دوباره افول کرد. اگرچه احیای اصلاح طلبی بعد از پیامبر اعظم(ص) در زمان اباعبدالله الحسین(ع) بهوجود آمد. زمانی که امام حسین(ع) میفرمایند: «إِنَّما خَرَجْتُ لِطَلَبِ الاِصْلاحِ فی أُمَّهِ جَدّی» من خروج میکنم برای اینکه در مسیر غلطی که بعد از جدم به وجود اصلاح ایجاد کنم. در دورهی ما و بعد از انقلاب هم در دوم خرداد سال ۷۶ آقای خاتمی مجدداً این تفکر را احیا کردند. تفکر بازگشت به قانون، تفکر منطق در گفتار، تفکر تحمل و مدارا در تعامل سیاسی با یکدیگر و همه اصولی که ذیل اصلاحطلبی معنا میشود؛ بنابراین در نقش ایشان تردیدی نیست، اما از سویی قائل به شخص هم نیست ایشان بارها گفتند ملتی که دنبال قهرمان باشد به جایی نمیرسد. بنابراین میخواهم بگویم این محدودیتها هیچ تاثیری در خموده شدن و رکود جریان اصلاحطلبی ندارد، حتی تاثیر عکس دارد و منجر به افزایش محبوبیت، علاقه و نفوذ آقای خاتمی در بین جامعه و افکار عمومی میشود. این حرکتها هم حرکتهای عقلانی و منطقی نیست؛ من نمیدانم در کجا چنین تصمیمهایی گرفته میشود و چه کسانی چنین توصیههایی میکنند. البته این مساله هم تکذیب شد، در هر صورت این اتفاقات تاثیری نخواهد گذاشت. خوشبختانه با فضای ارتباطی که در جامعهی امروز وجود دارد این محدودیتها نمیتواند نقشی در قطع ارتباط ایشان با جامعه داشته باشد. چنان که دیدیم یک پیام کوتاه ویدیویی ایشان چه موجی را در انتخابات ایجاد کرد و در کمتر از یک ساعت حدود ۳ میلیون بازدید در فضای مجازی داشت، آن هم در شرایطی بود که ایشان برای حضور در مجامع به نوعی محدودیت داشتند».
وی در مورد اینکه این اقدامات برای کاهش تاثیرگذاری است یا ناشی از رقابتهای بین حزبی ، گفت: « هردو. هردو دو روی یک سکه هستند. به قول آقای جهانگیری تسویه حساب سیاسی میکنند. بعضیها فکر میکنند با این روشها و با این شیوهها نتیجه میگیرند، به جای اینکه اگر میخواهند خودشان هم محبوب شوند بروند علت نفوذ و محبوبیت ایشان را پیدا کنند و نیایند به ابزار و روشهای سطحی دست بزنند. فکر میکنند با کاهش ارتباط، گستره تفکر ایشان محدود شود اما این تفکر در حال حاضر به عنوان یک اندیشهی سیاسی در دنیا و در دانشگاهها مطرح است و خیلی از اندیشمندان درباره این تفکر مقاله مینویسند و بحث میکنند و حتی آن را در قالبهای هنری در میآورند، اسمی ذکر نمیکنم که جلوی آنها را هم بگیرند اما شما این تفکر را در فیلمها و تئاترها هم ملاحظه میکنید، پو به نوعی در جامعه طراوت، شادابی و حیات ایجاد میکند».
وی افزود: « اگر کسی میخواهد با اندیشه مبارزه کند باید اندیشه را با اندیشه پاسخ دهد؛ با داغ و درفش که نمیشود جلوی اندیشیدن جامعه را گرفت، باید ابزار مبارزه خودشان را عوض کنند. البته این کار را هم کردند، باز هم جواب نگرفتند؛ چون وقتی حرف حقی نباشد جوابی هم نخواهد داشت».
شجاعی در واکنش به اظهاراتی همچون ماجرای «ژن خوب» که اصلاح طلبان را مورد انتقاد قرار داد، گفت: « من معتقد هستم هنوز هم پاکدست ترین، سالم ترین و صادق ترین دولت بعد از انقلاب دولت آقای خاتمی و دولت اصلاحات بود. مطمئن باشید اگر رقبا یک برگه در رابطه با فساد اقتصادی یا فساد اخلاقی پیدا کنند، این مساله را در بوق و کرنا و از آن استفاده میکنند. مثلاً فرض کنید همین جنجالهای چندماه اخیر، اظهارنظر یک نفر است که بیان کرده و سعی میکنند در آن فساد اقتصادی هم بیاورند اما یک نظر ناپخته مطرح شده است. یا اگر داستان سفره انقلاب را بررسی کنید، این حرف زده نشده بود و این اتهام را کسانی بیان کردند که میخواهند اصلاحطلبان را مورد هجمه قرار دهند. حتی آقای لاریجانی به عنوان رییس مجلس هم نسبت به این موضوع توضیح دادند. یا بحثهایی مانند حقوقهای نجومی مطرح شد و بعد مشخض شد اگر بحث حقوق نجومی عنوان میشود، زمینهای نجومی هم وجود دارد. در هر صورت ما اصلاح طلبان در درجهی اول باید دقت در عمل و گفتار داشته باشیم یعنی نباید این موضوع در ما غرور ایجاد کند که حالا ما پاک دست هستیم هرکاری میتوانیم کنیم؛ این دقت نظر را دوستانی که در قدرت هستند باید بیشتر داشته باشند چون زیر ذره بین هستیم».
وی افزود: « ما در انتقال و انتشار مطالب دقت کنیم و باید به مساله اخلاق اینترنتی در فضای مجازی هم توجه کنیم. با اینکه این فضای مجازی فرصتهای زیادی را برای ما فراهم کرده اما یک مصیبتی هم شده است که اخبار درست و نادرست به وفور دیده میشود».
شجاعی در پاسخ به خبرنگار که انتشار ویدئوی یک خوانی یک زن اشاره می کرد ، گفت: « برخی از افرادی که به هر دلیلی دور از گود هستند و خارج از این مجموعه، یکسری فعالیتهایی انجام میدهند که فعالیتهای آنها نه کمکی میکند و نه مشکلی را در جامعه حل میکند بلکه ایجاد مشکل هم میکند؛ به نظر من تنها راه آن این است که ما اصلاح طلبان مرزهای خودمان را با آنها مشخص کنیم. یعنی یک جریان اصیل اصلاحطلبی وجود دارد و یک جریاناتی وجود دارد که خودشان را به اصلاحطلبان منتسب میکنند، ما باید از آنها اعلام برائت کنیم. البته دوستان ما این مخالفت را هم اعلام کردند حالا نمیدانم برخی چه اصراری دارند که خودشان را اصلاحطلب بدانند، چون آنها چیزهایی میگویند که با هیچ یک از مبانی اصلاحطلبی جور در نمیآید. این مساله تکلیف همه ما را روشن میکند. آنها آزاد هستند هرکاری میخواهند انجام دهند اما خودشان را به یک جریان اصیل و ریشهداری که مبانی فکری و نظری مشخصی دارد متصل نکنند؛ چون ما معتقدیم اصلاحات را در چارچوب نظام و با همین قانون اساسی انجام دهیم. ما اصلاً نه نگاه به بیرون داریم و نه از بیرون فرمان میگیریم. آنقدر سرمایههای اصیلی در داخل وجود دارد که میتوانیم با ابتناء به این سرمایهها مسایل و مشکلات خودمان را حل کنیم و واقعاً این افراد ضربه میزنند و ما باید پاسخگوی رفتار این افرادی باشیم که خارج از گود هستند».