زمان آن رسیده است که کردهای عراق در مورد بارزانی تصمیم بگیرند!
از سوی دیگر، آیا خزان کردی در پیش خواهد بود؟ در حال حاضر شایعات نشان می دهد که بارزانی به نفع پسرش، مسرور، استعفا خواهد داد و سپس جمعیت و توده ای را سازماندهی می کند تا القا کند آن ها به دنبال بازگشت اوست. او شاید فکر کند که می تواند بار دگر با یک مجوز عمومی بازگردد، ولی این یک بازی بسیار خطرناک خواهد بود.
اقلیم کردستان عراق همه پرسی 25 سپتامبر را برگزار کرد؛ اما مسعود بارزانی تصور نمی کرد، شرایط برای او پیچیده تر از دوران پیش از همه پرسی شود و شاید بتوان گفت، بهار مورد نظر او خیلی زود به خزانی تبدیل شد که بیش از پیش موقعیت او را شکننده کرده است.
به گزارش تابناک؛ در همین رابطه، مایکل روبین که در رابطه با مسائل مربوط به اقلیم کردستان مقالات و یادداشت های زیادی را به تحریر درآورده است، در مطلب جدید خود در مؤسسه آمریکایی«اینترپرایز» نوشته که اکنون، زمان خودآگاهی در کردستان عراق فرا رسیده است. کردها پس از همه پرسی 25 سپتامبر ـ که در آن اکثریت برای استقلال رأی دادند ـ جشن گرفتند و شادمانی کردند. با این حال، به نظر می رسد که نتایج بسیار پیچیده تر بوده است.
در ادامه این مطلب آمده است: با این حال واقعیت این است که کردها نباید شگفت زده شوند. ایالات متحده تاکنون چراغ سبزی به کردها نشان نداده و در مورد رفراندوم، کاخ سفید، پنتاگون، وزارت امور خارجه و سیا مخالفت خود را اعلام کردند. همانطور که سازمان ملل متحد، ترکیه، ایران و اتحادیه اروپا نیز مخالفت کردند، نباید از عدم مقاومت پیشمرگه و تسلیم آن در کرکوک شگفت زده شد.
واقعیت این است که دولت اقلیم کردستان اشتباه کرده و وضعیت را نیز به درستی درک و مدیریت نکرده است. در حالی که مقامات اقلیم کردستان، دلوت عراق را به خاطر پرداخت نکردن 17 درصد بودجه عراق طبق قانون اساسی سرزنش می کنند، با این حال، واقعیت پیچیده تر از این است.
کردها عمدتا خواهان آزادی، دموکراسی و حکومتداری خوب هستند. اما همانطور که کردها به خوبی می دانند، آزادی هرگز نمی تواند تضمین شود. آنها خود را از صدام آزاد کردند تا با یک رهبر سیاسی جدید (بارزانی) که به نظر می رسد، فلسفه حکومت صدام را درونی کرده است، مواجه و گرفتار شوند. دو سال پیش دوره حکمرانی مسعود بارزانی منقضی شد؛ اما او اکنون در بهترین حالت یک رئیس جمهور دوفاکتو است.
بنابراین، در اینجا این پرسش مطرح است: در برابر شوک هفته گذشته، آیا کردها رهبری خود را حفظ خواهند کرد؟ آیا شاهد بهار کردی خواهیم بود؟ آیا پیشمرگه ها و کارکنان حزب همچنان از رؤسای سیاسی خود برای بالاتر بردن سلامت منطقه خود حمایت می کنند، یا آن ها را کنار می زنند؟ آیا آنها رهبری را می پذیرند که در کاخ هایی در یک کوه دور از پایتخت زندگی کند و از پیوند خوردن با شهروند خود امتناع می کند؟
از سوی دیگر، آیا خزان کردی در پیش خواهد بود؟ شایعات در حال حاضر نشان می دهد که بارزانی به نفع پسرش، مسرور، استعفا خواهد داد و سپس جمعیت و توده ای را سازماندهی می کند تا القا کند که آن ها به دنبال بازگشت او هستند.
شاید او فکر کند که می تواند با یک مجوز عمومی، بار دیگر بازگردد، اما این یک بازی بسیار خطرناک خواهد بود. صرف نظر از این که شایعات درست هستند، زمان واقعی برای دموکراسی و پاسخگویی در منطقه کردستان فرا رسیده است. کردها آماده هستند!
این زمان تصمیم گیری مناسبی نه تنها برای اقلیم کردستان، بلکه به طور گسترده تری برای کردهای سراسر عراق است.
پیش از همه پرسی، روبین در مطلبی نوشته بود: ممکن است بارزاني خود را پدر يک ملت ببيند، اما شاید ميراث او آنچه او انتظار دارد به دنبال نداشته باشد. او مدتها پيش انتخابي داشت: در آينده از او به عنوان يک نلسون ماندلا يا ياسر عرفات ياد خواهد شد؟ ماندلا، رهبر کنگرهي ملي آفريقا، براي ايجاد يک آفريقاي جنوبي جديد، كينه ها را كنار گذاشت.
بر خلاف بارزاني که پس از پايان دورهي رياست، از کنارهگيري از قدرت خودداري کرد، ماندلا قدرت را منتقل کرد و يک بسترسازي مناسب براي انتقال قدرت در چهارچوب دموکراسي در اين کشور پايه گذاشت و همچون يک دولتمرد جهاني به رسميت شناخته شد. در مقابل، عرفات از قدرتش براي تداوم مسائل کوچک استفاده کرد. او مانند بارزاني، ميلياردها دلار را نابود کرد، ميان فلسطينيها شكاف انداخت و مؤسسات و صندوقهاي مالي را در اختيار خود گرفت. کردها ممکن است به رفراندوم جامه عمل بپوشانند و به احتمال زياد هم برنده خواهند شد. اما تا زماني که کردستان رهبري به دست آورد که کردستان را بالاتر از خانواده و امور مالي شخصي خود قرار دهد، برگزاري اين رفراندوم، فرصتي تاريخي براي آزادي را از بين ميبرد.