چرا استراتژی ترامپ نمی تواند ایران را در خاورمیانه محدود کند؟
سخنرانی ترامپ در مورد ایران که کاملا به لحاظ نظری خلاف سیاست باراک اوباما و مبتنی بر عدم تایید توافق هسته ای و ارتباط محکم بین سرنوشت توافق و رفتار ایران در منطقه بوده است، در اساس، رویکرد تند آمریکا علیه تهران را منعکس می کند.
به گزارش بازتاب؛ شکی نیست که سخنان رئیس جمهور آمریکا کاملا ناقض مواضع و سخنان اوباما است که 8سال تلاش کرد مساله گسترش نفوذ ایران و مذاکرات هسته ای را از یکدیگر جدا کند و در نهایت در سال 2015 بدون آنکه اعتدالی در سیاستهای منطقه ای اش در خاورمیانه داشته باشد، توافق هسته ای را با ایران امضا کرد. اکنون، عدم تایید توافق هسته ای و نیز قرار دادن سپاه پاسداران ایران در لیست حامیان تروریسم، دو عنصر اصلی تفاوت سیاست ترامپ نسبت به دولت قبلی آمریکاست.
این دو موضوع، دو برگه اصلی ترامپ برای فشار بر ایران است. برگه اول توافق هسته ای را در گرو موافقت ترامپ قرار می دهد و زمینه را برای جدایی ایالات متحده از توافق فراهم می کند، البته در صورتی که اروپایی ها با بندهای جدید کنگره در خصوص توافق موافقت نکنند. برگه دوم، دربردارنده تهدید ضمنی گشودن دریچه کوچکی برای تحریمهای اقتصادی علیه سپاه است.
گذشته از این اقدامات، صحبت در مورد ابزارهایی که ترامپ برای تغییر قواعد بازی علیه ایران در اختیار دارد، دشوار است. دولت ترامپ منافع استراتژیک خود در منطقه و جهان را در تضارب با ایران می داند.
در سوریه، صحبتهای ترامپ در مورد حمایت ایران از اقدامات بشار اسد، برای شکست ائتلاف ایران و روسیه کافی نیست و بدون حضور نیروهای زمینی آمریکا، تصور در هم شکستن نفود ایران در سوریه غیر ممکن است. در عراق، توازن ایجاد شده بین دولت مرکزی بغداد و ایران از زمان عقب نشینی نیروهای آمریکایی ادامه دارد. در لبنان، بحث و مناقشه های داغی در مورد تحریمها علیه حزب الله وجود دارد و این تنها برگه واشنگتن علیه هم پیمان ایران، در این کشور است.
به نظر می رسد یمن و مناطقی که شرکای ایالات متحده به صورت غیر مستقیم در حال جنگ با ایران هستند، میدان مناسب تری برای احتمال تغییر شرایط باشد. استراتژی ترامپ عناصر لازم برای مقابله با ایران در مناطق نفوذش را ندارد و تنها می تواند تاثیر محدودی در کاهش این نفوذ و سیطره ایرانی داشته باشد. این تاثیر می تواند با همکاری بیشتر بین ایالات متحده و دولتهای خلیج (فارس) و فروش سلاحهای قدرتمند از قبیل سامانه موشکی تاد به عربستان و کویت، افزایش یابد.
بنابراین باید یک چارچوب واقعی برای استراتژی ترامپ علیه ایران وضع شود، به گونه ای که افق و زوایای آن در خاور نزدیک(سوریه، عراق و لبنان) محدود باشد و در عوض، در منطقه خلیج فارس و شمال آفریقا، بر تقویت ائتلاف ها و افزایش همکاری های نظامی متمرکز شود.
منبع:انتخاب