زیباکلام: اگر قرار بود مجلس دهم نخست وزیر انتخاب کند،قالیباف یا رئیسی را انتخاب می کرد /نظام پارلمانی به نفع اصولگرایان خواهد بود
![زیباکلام: اگر قرار بود مجلس دهم نخست وزیر انتخاب کند،قالیباف یا رئیسی را انتخاب می کرد /نظام پارلمانی به نفع اصولگرایان خواهد بود](https://baztab.ir/wp-content/uploads/2017/10/57-11.jpg)
روزنامه اعتماد نوشت:این روزها صحبت از تغییر قانون اساسی در بین کنشگران سیاسی به گوش میرسد؛ تغییری که البته قدرت قوه مقننه و پارلمان را افزایش خواهد داد و به نوعی مجلس را مامور میکند تا نخستوزیر انتخاب کند.
در رد و تایید کارآمدی این نظام انتخاباتی در جغرافیای کشور بسیاری از فعالان سیاسی سخن گفتهاند. برخی از آنها بر نبود بستر مناسب حزبی و انتخاباتی برای شکلگیری نظام پارلمانی تاکید داشتهاند و برخی دیگر هم همچون صادق زیباکلام، استاد دانشگاه و فعال سیاسی اصلاحطلب که هشدار داده است که اجرایی شدن آن سیاسی در واقع شکلگیری این نظام را آسیب زننده به روند تکامل دموکراسی در کشور میدانند.
به گزارش بازتاب، صادق زیباکلام نیز بیان میکند در صورتی که مجلس دهم بنا بود نخستوزیر را در انتخابات ۹۶ انتخاب کند، آن فرد کسی نبود جز ابراهیم رییسی. این مساله را باتحلیل آرایش سیاسی مجلس کنونی بیان میکند. او همچنین به مساله تقویت تحزب نیز نقبی میزند و بیان میکند که تنها با قانونمداری قوای مجریه و قضاییه است که میتوان به قدرت گرفتن احزاب در کشور امیدوار بود. او میگوید که از قانون به عنوان لوازمی برای تقویت احزاب در کشور میتوان استفاده کرد.
برخی نمایندگان مجلس مایل هستند که نظام پارلمانی در کشور شکل بگیرد. آیا بستر تغییر نظام ریاستی به نظام پارلمانی در کشور وجود دارد؟ اصولا اصلاح و تغییر قانون اساسی به این شیوه چقدر مقدور است؟
اگر در کشوری دموکراسی معقول برقرار باشد و حاکمیت قانون، محدودیت قدرت و حکومت نسبت به قانون، قوهقضاییه مستقل وجود داشته باشد و انتخابات آزاد و حکومت پاسخگو باشد، میتوان به این سیستم روی آورد.
اینکه رییس قوه مجریه را مردم مستقیم در انتخابات برگزینند، مثل سیستم امریکا یا اینکه مردم نمایندگان مجلس را انتخاب کنند و حزب، گروه یا جریانی که بیشترین کرسیها را در پارلمان به دست آورده است، دولت اکثریت را تشکیل دهد و نخستوزیر را تعیین کند، مثل انگلستان فرق چندانی ندارد. پرسش این است که آیا نظام انتخاباتی انگلستان کارآمدی بیشتری دارد یا امریکا؟به نظر من هر دو سیستم کارآمد هستند. کشورهایی همچون هند، ژاپن و آلمان هم به لحاظ کارآمدی سیستم دموکراتیک در کنار دو کشور پیشتر گفته شده، قرار میگیرند.
به این دلیل که مبانی دموکراسی در این کشورها به خوبی رعایت شده است و بعضا موانعی پیش روی این انتخاب در کشور ما وجود دارد. برای اینکه نظریهپردازی نکرده باشیم و بحث را ملموستر کنیم میگویم که مردم وقتی در ۲۹ اردیبهشت ماه ۹۶ رای دادند، ۲۴ میلیون به سبد رای آقای روحانی ریخته شد و ۱۶ میلیون رای هم به سبد آقای رییسی. این پرسش مطرح است که انتخابات ریاستجمهوری دوازدهم اگر پارلمانی بود و همین مجلس کنونی میخواست رییس قوه مجریه را انتخاب کند، آیا غیر از این است که اکثریت بالای مجلس یعنی بیش از ۲۰۰ نفر از نمایندگان به آقای رییسی رای میدادند؟ آیا غیر از این اتفاق میافتاد؟ اما مجلس شورای اسلامی ایران در بهترین حالت مجلس دهم است که یک سومش را فراکسیون امید تشکیل میدهد و برخی نمایندگان مستقل و اصولگرا در آن حضور دارند. با این حال اگر همین مجلس قرار بود که فردی را انتخاب کند، آقایان قالیباف یا رییسی را انتخاب میکرد.
مجلسی که در سال ۹۸ تشکیل خواهد شد نیز از این ویژگی مستثنی نخواهد بود. یقینا چیزی شبیه مجلس دهم خواهد بود. به جای اینکه آقای عارف یا اسحاق جهانگیری را به عنوان نمایندهای از اصلاحطلبان انتخاب کند، آقایان ضرغامی یا قالیباف یا رییسی را انتخاب میکند. دلیلش این است که دموکراسی در کشور ما ناقص است. به همین خاطر است که من کاملا با نظام پارلمانی مخالف هستم .
با چنین تغییری در نظام انتخاباتی کشور آیا وزن قوا نیز تغییر خواهد کرد و قوه مجریه قدرت خود را از دست خواهد داد؟
قوه مجریه چون تابع حاکمیت خواهد بود و به حاکمیت و بخش انتصابی نظام نزدیکتر خواهد بود، از قدرتش کاسته خواهد شد. درست است که قوه مجریه الان در برخی مسائل قدرت زیادی ندارد اما اگر توسط مجلس انتخاب شود، قدرتش از این هم که هست کمتر خواهد شد. ما باید تلاش کنیم تا قدرتهای بخشهای انتخاباتی در کشور بیشتر شود.
نخستوزیر در ابتدای انقلاب هم وجود داشت به نظر شما آن زمان این سیستم کارآمدی داشت؟
بله؛ آن زمان کارآمدی داشت.
آیا میتوان از طریق وضع قوانینی از این دست یا دیگر قوانینی بر قدرتمندتر شدن احزاب و شکلگیری احزاب فراگیر اثر گذاشت؟ آیا میتوان به صورت دستوری و از بالا به پایین تغییراتی ایجاد کرد و حزب فراگیر تشکیل داد؟
خیر؛ تنها شکلی که میتوان احزاب را در جمهوری اسلامی قدرتمند کنید، حاکمیت قانون است. تا وقتی برخی موانع جدی مرتفع نشود، احزاب نیرومند به وجود نمیآیند.
اینکه قانونی وضع شود که به احزاب قدرت بیشتری در انتخابات بدهد، میتواند موثر باشد؟
بله؛ از قانون به عنوان لوازمی برای پیگیری این هدف میتوان استفاده کرد. خیلی کارها میتوان کرد که به کمک قانون انتخابات آزادتری برگزار شود.
بستر حزبیای که برای تشکیل نظام پارلمانی لازم است را چه میدانید؟در کشور ما چه تغییری باید رخ دهد که این اتفاق بیفتد؟
بزرگترین تغییری که باید رخ دهد، اصلاح قانون انتخابات است. اصلاح این قانون یعنی شورای نگهبان طبق قانون برای همه نامزدها با برخورد یکسان عمل کند. شورای نگهبان اگر رد صلاحیت میکند در چارچوب قانون این کار را انجام دهد و دلایل را به افراد بگوید. هر کسی را که ردصلاحیت میکند باید طبق قانون بگوید که چرا ردصلاحیت میشود. تا وقتی که این مسائل حل نشود، نه نظام حزبی به وجود میآید و نه خیلی از مسائل دیگری که ملزومات دموکراسی است، شکل میگیرد.
تغییر نظام کنونی به نظام پارلمانی بیشتر به نفع کدام یک از جریانهای سیاسی خواهد بود؟
در حال حاضر و با شرایط امروز اگر نظام پارلمانی وضع شود، به نفع اصولگرایان خواهد بود. در حال حاضر نیز این اصولگرایان هستند که به دنبال این تغییرند. چون قدرتشان در این صورت زیادتر میشود.
تعداد زیاد مجوزهایی که به احزاب داده میشود، در مشکل تحزب چقدر تاثیر دارد؟ دولت چه کاری در این مورد میتواند انجام دهد؟
دولت و قوه قضاییه باید ملتزم به قانون باشند و سعی کنند تا در چارچوب قانون عمل کنند.