چرا «پلاسکو» سوخت اما «کورش» نه؟!
هادی شهبازی . مدرس مهندسی عمران در روزنامه شرق نوشت: در یک بامداد، ۲۴ خردادماه امسال، (۱۴ ژوئن ۲۰۱۷) آتشسوزی مهیبی در برج مسکونی گرنفل در غرب لندن اتفاق افتاد. مهار این آتشسوزی هفت ساعت به طول انجامید و ۷۹ نفر کشته و ۷۰ زخمی برجای گذاشت. این برج با ۱۲۰ آپارتمان مسکونی و ۲۴ طبقه، ۴۳ سال عمر داشت.
دلیل حادثه استانداردنبودن یک یخچال عنوان شد. ساعت ٧:٥٩ صبح روز پنجشنبه ۳۰ دی ۱۳۹۵ طبقات هشتم و نهم ساختمان پلاسکو آتش گرفت و در ساعت ١١:٣٠ صبح پس از گذشت سهونیم ساعت از شروع آتشسوزی، یادگار سالهای دور تهران یکباره فروریخت و سبب جانباختن تعدادی از آتشنشانان فداکار شد. در این حادثه ۲۱ نفر کشته و ۲۳۵ نفر مصدوم شدند و عملیات آواربرداری آن، ۹ روز به طول انجامید. ساختمان پلاسکوی تهران ۱۷ طبقه بود و زمانی که فروریخت بیش از ۵۰ سال عمر داشت. ۲۸ شهریورماه امسال نیز ساعت ١٣:٣٠، خبر آتشسوزی کورشمال یکی از بزرگترین مجتمعهای تجاری و فرهنگی کشور واقع در غرب پایتخت، بهسرعت در خبرگزاریها انتشار یافت و فیلمهایی از آن در شبکههای اجتماعی دستبهدست شد. این حادثه کشته و زخمی نداشت و در کمتر از ۲۵ دقیقه، آتشسوزی مهار شد؛ اتفاقی که متأسفانه چندان در رسانهها مورد تحلیل قرار نگرفت. گویی فقط اخبار ناخوشایند و کاستیها مدنظر رسانهها قرار دارد نه موفقیتها و کامیابیها!
این مجتمع سه سال است که به بهرهبرداری رسیده و یکی از مراکز مهم سینمایی کشور محسوب میشود. آتشسوزی آن اگرچه بهسرعت مهار شد اما با توجه به اینکه حریق در یکی از انبارهای پایینترین طبقات پارکینگ اتفاق افتاده بود، میتوانست با گسترش به فضاهای مجاور بسیار خطرساز شود. همچنین این احتمال وجود داشت بخش بزرگی از محوطه پارکینگ و خودروهای آن را دربر گیرد. این آتشسوزي در شرایطی بود که علاوه بر مالکان و بهرهبرداران فروشگاهها، بیش از پنج هزار نفر بازدیدکننده در مجتمع حضور داشتند؛ حریقی که اگر مهار نمیشد، میتوانست فاجعهساز شود.
خوشبختانه این حادثه در کوتاهترین زمان و بدون خسارت جانی مهار شد. اما دلیل آن چه بود؟ مدیرعامل این مجموعه تجاری، فرهنگی و سینمایی کشور در گزارشی که از سوی خبرنگار شبکه خبر به صورت زنده از محل حادثه پخش شد، تشکیل کمیتههای ایمنی و بحران در مجتمع و برگزاری دورههای آموزشی امداد و نجات، آتشنشانی و ایمنی و بهداشت برای تمامی کارکنان مجتمع را از دلایل آمادگی و سرعت عمل بالا در کنترل حادثه عنوان کرد. بررسی مداوم نقاط حساس و پیشبینی اتفاقات محتمل، با توجه به حضور جمعیت چند هزارنفرهای که روزانه به کورشمال مراجعه میکنند، ازجمله اقداماتی است که تیمهای مذکور در برنامه شبانهروزی خود دارند.
تجهیز مجتمع به انواع سنسورهای اعلام و اطفای حریق، کپسولهای آتشنشانی و حتی نیروی مستقر اورژانس، بخش دیگری از برنامهریزیهای انجامشده و زیرساختهای مهیاشده برای کنترل حوادث غیرمترقبه بود. نباید از نقش مؤثر این سیستمها در شناسایی موقعیت و اعلام بهموقع و اطفای حریق همراه با سرعت عمل نیروی انسانی آموزشدیده در بهکارگیری تجهیزات ایمنی پیش از رسیدن نیروهای آتشنشانی، بهسادگی گذشت. دراینبین، توربینهای قوی تخلیه دود، دود حاصل از حریق را از طریق کانالهای مخصوص، به فضای آزاد خارج از مجتمع انتقال دادند تا در هیچیک از طبقات مجتمع اثری از دود یا نشانهای از آتش نباشد.
در صورتی که اگر این دود عظیم قبل از اتمام عملیات تخلیه حاضران در داخل مجتمع منتشر میشد، علاوه بر مشکلات تنفسی، باعث ایجاد رعبووحشت در مردم میشد و ممکن بود ضمن ایجاد اختلال در اطفای حریق، باعث آسیبدیدن و تلفات جانی شود. تعویض کابلهای آسیبدیده و بررسی مجدد تمامی تجهیزات و سیستمهای تأسیساتی مجتمع و راهاندازی مجدد آنها با تأیید سازمانهای ذیربط مانند آتشنشانی و شرکت برق نیازمند صرف وقت طولانی بود اما با کار گروهی و شبانهروزی تیمهای فنی کورشمال و شرکت گلرنگ سازه (سازنده این مجتمع)، در کمتر از ۲۴ ساعت به بهترین نحو انجام شد تا مجتمع بازگشایی و آماده ارائه خدمات شود. حادثه کورشمال میتوانست در شمار حوادثی همچون برج گرنفل و مرکز خرید پلاسکو قرار گیرد اما با هماهنگی کارکنان و همراهی بهرهبرداران و همکاری مردم به نمونه و خاطرهای آموزنده تبدیل شد که اهمیت آموزش و آمادگی قبلی برای کاهش خسارات حوادث غیرمترقبه را پررنگتر کرد.