دلار از ۱۲۰ هزار تومان عبور کرد؛ شکست دوباره فرزین در مهار بازار ارز

روزنامه هممیهن گزارش داد با آغاز دومین هفته پاییز، بازار ارز تهران شاهد جهشی کمسابقه بود و دلار با عبور از مرز ۱۲۰ هزار تومان، رکوردی تاریخی ثبت کرد.
افزایش تقاضای سرمایهگذاری باعث شد حتی افت قیمت جهانی طلا نیز نتواند روند صعودی بازارهای طلا و سکه را متوقف کند.
در چنین شرایطی، بار دیگر انگشت اتهام به سمت رئیس کل بانک مرکزی نشانه رفته است. محمدرضا فرزین طی دو سال گذشته بارها وعده کاهش قیمت دلار را مطرح کرده و نرخهای بازار آزاد را «غیرواقعی» دانسته است؛ اما از زمان آغاز مسئولیت او در دی ۱۴۰۱ که دلار حدود ۴۰ تا ۴۴ هزار تومان بود تا امروز که از ۱۲۰ هزار تومان گذشته، بازار خلاف وعدههای او حرکت کرده است.
بانک مرکزی در بهمن ۱۴۰۱ از یکسانسازی نرخ ارز و راهاندازی مرکز مبادله ارز و طلا خبر داد؛ اقدامی که قرار بود بساط رانت و آشفتگی بازار را جمع کند، اما آزمون نخست نشان داد این سیاستها اثرگذار نبوده است. تنها چهل روز بعد از شروع کار فرزین، دلار از ۴۵ هزار تومان گذشت و ظرف دو هفته به ۵۸ هزار تومان رسید. فرزین همچنان این نرخها را «حباب» و «غیرواقعی» میخواند، اما بازار بارها خلاف آن را ثابت کرد.
در سال ۱۴۰۲ نیز روند صعودی ادامه یافت و دلار تا ۶۵ هزار تومان افزایش پیدا کرد. همزمان شکاف بین نرخ رسمی و آزاد بیشتر شد، صادرکنندگان انگیزه عرضه ارز در نرخهای پایین را از دست دادند و صدها صرافی زیر فشار مقررات تعطیل شدند. تمرکز عرضه ارز در مرکز مبادله و افزایش بوروکراسی، تقاضا را به بازار آزاد کشاند و هزینه واردات و قیمت کالاها افزایش یافت.
از مرداد ۱۴۰۳ موج تازه رشد نرخ ارز آغاز شد و در آذر ۱۴۰۴ دلار از ۱۲۱ هزار تومان نیز عبور کرد؛ در حالی که رئیس کل بانک مرکزی همچنان بر «غیرواقعی بودن نرخها» تأکید میکرد.
بانک مرکزی سه سال انتشار آمارهای کلیدی را متوقف کرده بود و تازه در آذر ۱۴۰۴ با انتشار دوباره آنها مشخص شد تورم ۱۴۰۱ به ۵۳.۱ درصد و تورم ۱۴۰۲ به ۴۷.۴ درصد رسیده است. تورم سال جاری نیز از ۳۴.۶ درصد در فروردین به ۴۱ درصد در آبان افزایش یافته؛ شاخصهایی که به گفته خود بانک، ارتباط مستقیم با رشد نقدینگی و نوسانات ارزی دارند.
امروز اقتصاد ایران با بازدهی ۱۹۶ درصدی دلار در دوره مدیریت فرزین، سکههای چندصدمیلیونی و تورمهای ۵۰ درصدی روبهروست.
جمعبندی کارشناسان:
۱. انکار واقعیتهای بازار و حفظ چندنرخی بودن ارز بزرگترین خطا بوده است.
۲. ایجاد سامانههای متعدد ارزی بهجای ایجاد یک بازار شفاف، رانت را افزایش داد.
۳. محدود کردن صرافیها، مردم را به بازار آزاد و کانالهای غیررسمی سوق داد.
۴. پنهانکاری آماری، اعتماد عمومی و انتظارات تورمی را بدتر کرد.
۵. سیاستهایی مانند حراج ذخایر طلا، منابع بانک مرکزی را تضعیف کرد.
۶. اختلاف میان نهادها، مانند مصوبه «واردات بدون انتقال ارز»، فشار بر بازار آزاد را تشدید کرد.
راهکارهای پیشنهادی برای خروج از بحران:
۱. پذیرش واقعیتهای بازار و کنار گذاشتن سیاست انکار.
۲. حذف نظام چندنرخی و یکسانسازی بازار ارز.
۳. احیای شبکه صرافیها و تسهیل عرضه رسمی ارز.
۴. انتشار شفاف و منظم آمارهای اقتصادی.
۵. کنترل نقدینگی و رفع کسری بودجه بدون استقراض.
۶. تقویت استقلال بانک مرکزی.
۷. سیاستگذاری ارزی بر پایه اجماع کارشناسی.
۸. بازگشت ارزهای صادراتی به چرخه رسمی اقتصاد.











