ظریف: موشک مهم است، اما مردم ایران بزرگترین قدرتاند/ ما همه چیز را باور داریم جز دیپلماسی»

محمدجواد ظریف، وزیر پیشین امور خارجه، در هفتمین نشست «گفتوشنود پیرامون نظم جهانی و سیاست خارجی ایران» که با موضوع «ایران پسابرجام و آینده نظم جهانی» در موسسه مطالعات ایران و اوراسیا (ایراس) برگزار شد، با نگاهی تند و راهبردی به وضعیت جهانی و منطقهای، بر ضرورت بازاندیشی در راهبردهای قدرت و دیپلماسی ایران تأکید کرد.
ظریف در مقدمه سخنانش گفت دیگر از قطبهای کلاسیک جهانی خبری نیست و نه وضعیت چندقطبی، نه تکقطبی و نه دوقطبیِ واضحی را شاهدیم؛ گروههای قدرت چنان درهمتنیدهاند که دیگر «قطب» معنا نمیدهد. او عنصر «وفاداری» بین مرکز و حاشیه را بیمعنا خواند و به تجربه عربستان پس از حمله آرامکو و رفتار آمریکا در بحران اوکراین اشاره کرد تا نشان دهد چشمداشت به حمایت مطلقِ یک سوپراستیت نادرست است.
آمریکا هژمون نیست؛ «قلدر» است
ظریف تأکید کرد که رفتار امروز آمریکا بیشتر شبیهِ «قلدر» است تا هژمون — یعنی واکنشی خارج از چارچوب نظم موجود — و اگرچه توانِ پیشین آمریکا کاهش یافته، اما هیچِ رقیبِ واحدی نیز قادر نیست آن جایگاه را کامل پر کند. به همین دلیل، او هشدار داد که ایران نباید منتظر پشتیبانی یک قطب خارجی باشد.
سیاستهای آمریکا و اسرائیل همسو اما «منطبق» نیستند
ظریف با صراحت اعلام کرد: اهداف آمریکا و اسراییل ممکن است همسو باشند ولی همسان و منطبق نیستند. او یادآور شد اقدام آمریکا در «روز آخر جنگ» برای خاتمهدادن به منازعه بوده است، زیرا ادامه یا شکست ایران هر دو به معنای گرفتارتر شدن آمریکا در منطقه بود. بنابراین، از دید ظریف، آمریکا نه خواهان فروپاشی ایران و نه گسترش نامحدود منازعه در منطقه است؛ برخلاف نگرش تلآویو که از زمان پهلوی، منافعش را در «کوچکسازی» ایران میدید.
غزه و تحولات سریع منطقه؛ فرصت یا تهدید؟
ظریف گفت تحولات پس از حادثه ۷ اکتبر و وضعِ جدید در غزه سرعتِ تغییرات را بالا برده و معادلات منطقه را دگرگون ساخته است. بهگفته او، این شرایط فرصتی برای ایران ایجاد کرده تا با تکیه بر «قدرت و اراده» خود، نقش تأثیرگذاری در توازن منطقهای ایفا کند — بهخصوص از آنجا که ایران نشان داده میتواند مواضعی در عمق اسرائیل را تهدید کند. او افزود اهمیت این توان آن است که حتی اگر تعداد اصابتها اندک باشد، فقط یک هدفگیری موفق میتواند پیام استراتژیک قویای داشته باشد.
موشک مهم است، اما مردم مهمتر
در جمعبندی راهبردی، ظریف تأکید کرد که اگرچه بنیه نظامی (از جمله موشک) اهمیت دارد، اما مردم عامل اصلی حفظ ایران در قرون گذشته بودهاند. او بر لزوم تأمین اقتصادی مردم، مقابله با رانت و فساد، و جذب سرمایه ایرانی برای بازسازی داخلی تأکید کرد. سه اولویت او عبارت بودند از: تأمین اقتصادی مردم، تقویت بنیه نظامی و گسترش روابط منطقهای — در کنار جلوگیری از آنکه اهداف منطقهای کشورها بهواسطه فاصلهگرفتن از ایران، به نفع اسرائیل تمام شود.
گفتگو و اهرم قدرت
ظریف یادآور شد جنگ اخیر با گفتگو به پایان رسید و این نشان میدهد گفتگو کارساز است، اما گفتگو زمانی مؤثر است که طرف گفتگو «اهرم قدرت» داشته باشد. او همچنین گفت آنچه ایران در دوران کنونی باید بیاموزد این است که از مواضع خود امتیاز ندهد مگر در ازای گرفتن امتیازِ متقابل.
هستهای و واقعگرایی راهبردی
در پاسخ به پرسشهایی درباره مسائل هستهای و احتمال اقدام متقابل علیه آمریکا، ظریف خواستار واقعگرایی شد: داشتن سلاح هستهای معنای مشخصی در معادلات دارد و فتوای رهبری درباب حرمت سلاح هستهای، نه تنها مبتنی بر مبنای مذهبی، بلکه معادله راهبردی است. او درباره ظرفیتهای موجود در مواد هستهای و تحرکات دیپلماتیک نیز با احتیاط سخن گفت و باور داشت باید بر تواناییهای واقعی تمرکز کرد، نه خیالپردازی.
نتیجهگیری: «ما همه چیز را باور داریم — جز دیپلماسی»
سرانجام ظریف با نکتهای تلخ اما هشداردهنده گفت: ایران میتواند هم آمریکا را در عرصه بینالمللی به چالش بکشد و هم در میان خود تغییر ایجاد کند، به شرطی که به «خود» باور داشته باشد. او انتقاد کرد که ایران همه چیز را باور میکند — بهجز دیپلماسی — و بر لزوم بازگشت به دیپلماسی هوشمندانه و مبتنی بر منافع کشور تأکید کرد.