جدال قدیمی بر سر یک ساعت؛ مناقشه‌ای که تمام نمی‌شود

  • اجتماعی
  • چهارشنبه ۲۷ فروردین ۱۴۰۴ ۱۱:۳۷
    کد خبر :1138012
تغییر ساعات کاری در ایران

بازتاببحث تغییر ساعت تابستانی در ایران، همانند بسیاری از کشورهای جهان، به یک موضوع چالشی و بحث‌برانگیز تبدیل شده است. با اینکه این سیاست در آغاز قرن بیستم به‌عنوان راهکاری برای صرفه‌جویی در مصرف انرژی معرفی شد، اما امروز در سایه تحولات اقتصادی، اقلیمی و تکنولوژیکی، کارآمدی آن بیش از پیش زیر سوال رفته است. ایران نیز در این میدان، تجربه‌ای پر فراز و نشیب داشته؛ از اجرای پراکنده قبل از انقلاب، بازگشت رسمی در دهه ۷۰، لغو و بازگشت مجدد در دولت‌های مختلف، تا تصویب قانون لغو آن در سال ۱۴۰۱ و تلاش‌های تازه برای احیای آن در دولت جدید.

تاریخچه‌ای موج‌دار: از اجرا تا لغو و بازگشت دوباره

نخستین بار در ایران، تغییر ساعت رسمی کشور در دهه ۱۳۵۰ اجرا شد. پس از انقلاب، این سیاست تا سال ۱۳۷۰ به فراموشی سپرده شد. دولت هاشمی رفسنجانی بار دیگر آن را احیا کرد با این بهانه که می‌تواند به کاهش بار مصرف برق در ساعات اوج کمک کند. سال ۱۳۸۴ دولت احمدی‌نژاد با استناد به نبود شواهد علمی کافی، اجرای این قانون را متوقف کرد، اما دو سال بعد، مجلس با تصویب قانونی، آن را الزام‌آور کرد. نهایتاً در اردیبهشت ۱۴۰۱، مجلس یازدهم با تصویب قانون “نسخ قانون تغییر ساعت رسمی”، این چرخه فصلی را پایان داد.

اما این پایان ماجرا نبود. اکنون، دولت چهاردهم با استناد به بحران ناترازی انرژی، بار دیگر لایحه‌ای برای بازگرداندن اختیار تغییر ساعت به دولت تصویب کرده و منتظر نظر مجلس است. این چرخه تکرارشونده، گویای نبود یک سیاست پایدار و مبتنی بر داده در تصمیم‌گیری‌های کلان انرژی کشور است.

صرفه‌جویی انرژی: واقعیت یا افسانه؟

یکی از اصلی‌ترین دلایلی که همواره برای توجیه تغییر ساعت تابستانی مطرح شده، “صرفه‌جویی در مصرف انرژی” است. در نگاه اول، منطقی به نظر می‌رسد: اگر مردم یک ساعت زودتر روز خود را آغاز کنند، مدت بیشتری از روشنایی طبیعی خورشید بهره‌مند می‌شوند و نیاز به روشنایی مصنوعی (برق) کاهش می‌یابد.

با این حال، شواهد جهانی این ادعا را به شدت زیر سوال می‌برند. مطالعات در آمریکا و اروپا نشان داده‌اند که تغییر ساعت تابستانی تنها حدود نیم تا یک درصد در مصرف برق صرفه‌جویی دارد. حتی در برخی کشورها، مانند ایتالیا، افزایش مصرف سوخت برای گرمایش در صبح‌های سرد باعث خنثی شدن تمام مزایای ادعایی می‌شود.

در ایران نیز، اگرچه ادعاهایی مانند صرفه‌جویی ۱۰۰ مگاوات در دهه ۷۰ مطرح شده، اما هیچ مطالعه جامع، مستقل و شفاف از سوی مراکز تحقیقاتی معتبر منتشر نشده که اثر قطعی و ملموس تغییر ساعت را بر تراز انرژی کشور اثبات کند. در شرایطی که سهم عمده مصرف برق به سرمایش، گرمایش و صنایع مربوط می‌شود، تأثیر یک ساعت جابه‌جایی زمان در مصرف برق عملاً ناچیز به نظر می‌رسد.

تأثیر اجتماعی و روانی

تغییر ساعت نه فقط یک تصمیم فنی، بلکه مداخله‌ای در ریتم زندگی انسانی است. مطالعات متعددی در اروپا و آمریکا نشان داده‌اند که تغییر ساعت می‌تواند بر ساعت بیولوژیکی بدن اثر بگذارد. افزایش نرخ بیماری های مرتبط، اختلالات خواب، کاهش تمرکز در محل کار و حتی در مواقعی افزایش تصادفات رانندگی در روزهای نخست پس از تغییر ساعت گزارش شده‌اند.

در کشوری مانند ایران که بسیاری از مشاغل، مدارس و ادارات تابع الگوهای سخت‌گیرانه زمانی هستند و انعطاف‌پذیری کمتری دارند، این تغییر ناگهانی در ساعت رسمی، نظم روزانه را مختل می‌کند. بسیاری از والدین، دانش‌آموزان، رانندگان حمل‌ونقل عمومی و حتی کسب‌وکارهای خرد در دو سال گذشته با ثبات زمانی بیشتر احساس رضایت کرده‌اند.

اقتصاد، تکنولوژی و ناکارآمدی ساختاری

در نگاه کلان، چالش اصلی ایران در حوزه انرژی، نه تنظیم ساعت بلکه ناکارآمدی ساختار توزیع، تولید و مصرف است. نیروگاه‌های فرسوده، شبکه انتقال ناکارآمد، اتکای بیش از حد به سوخت‌های فسیلی و نبود مشوق‌های بهینه‌سازی مصرف، مشکلات اصلی هستند. در چنین بستری، جابه‌جایی ساعت تنها یک مسکن موقت است که توجه را از مسائل اصلی منحرف می‌کند.

با توسعه فناوری‌های هوشمند، اپلیکیشن‌های مدیریت مصرف، و ابزارهای خودکار، دیگر نیازی به تغییر ساعت رسمی کشور برای هماهنگی با چرخه‌ی روز نیست. شرکت‌های بزرگ و سازمان‌های پیشرو در جهان اکنون از راهکارهای دیجیتال استفاده می‌کنند تا مصرف انرژی را در ساعات پربار کاهش دهند—نه با دستکاری ساعت، بلکه با سیاست‌های واقعی مدیریت مصرف.

تجربه جهانی و درس‌هایی از دیگران

در سال‌های اخیر، کشورهای متعددی تغییر ساعت تابستانی را لغو کرده‌اند. روسیه، ترکیه، ارمنستان، مصر و مکزیک از جمله کشورهایی هستند که با بررسی پیامدهای اجتماعی و اقتصادی، این سیاست را کنار گذاشته‌اند. اتحادیه اروپا نیز پس از یک نظرسنجی گسترده با مشارکت بیش از ۴ میلیون شهروند، پیشنهاد حذف تغییر ساعت را مطرح کرد، هرچند هنوز به اجماع نهایی نرسیده است.

در مقابل، ایالت‌هایی در آمریکا تلاش کرده‌اند ساعت تابستانی را دائمی کنند؛ نشان از آن دارد که حتی در کشورهای توسعه‌یافته نیز اجماع بر سر این سیاست وجود ندارد. اما وجه مشترک همه این تحولات، مبتنی بودن تصمیمات بر مطالعات علمی، داده‌های واقعی و مشارکت اجتماعی است.

مسئله فقط یک ساعت نیست

چالش تغییر ساعت تابستانی در ایران، فراتر از مسئله‌ای تقویمی است. این موضوع نشانگر نوعی بحران سیاست‌گذاری است که تصمیمات بدون پشتوانه علمی کافی، ارزیابی‌ تأثیرات اجتماعی و نگاه بلندمدت اتخاذ می‌شوند. آنچه ایران نیاز دارد، نه بازگشت به الگوهای ناکارآمد گذشته، بلکه نگاهی نو، علمی و تکنولوژیک به مدیریت انرژی و زمان است.

ناترازی ها نه با عقب یا جلو کشیدن عقربه‌ها، بلکه با تقویت زیرساخت‌ها، ارتقای بهره‌وری و توانمندسازی جامعه برای مشارکت در تصمیم‌گیری‌ها رفع خواهد شد.

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید