عبارتی جادویی برای آرام کردن فوری یک کودک عصبانی

بازتاب– کودکان، درست مانند بزرگسالان، احساسات مختلفی را تجربه میکنند، اما هنوز مهارتهای کافی برای مدیریت آنها را نیاموختهاند. عصبانیت یکی از پیچیدهترین احساساتی است که یک کودک میتواند داشته باشد. از یک کودک نوپا که اسباببازیاش را پرت میکند گرفته تا نوجوانی که در را محکم میبندد و حتی فرزند بزرگسالی که والدین خود را بابت گذشته سرزنش میکند، همه اینها واکنشهایی به احساسات سرکوبشده، ناامیدی یا ترس هستند. اما والدین چگونه میتوانند در چنین لحظاتی، بدون تشدید اوضاع، کودک خود را آرام کنند؟
یک جمله ساده، اما تأثیرگذار وجود دارد که میتواند در هر سنی عصبانیت کودک را کاهش دهد:
میبینم که ناراحت هستی، من اینجا هستم
ممکن است این جمله در نگاه اول ساده به نظر برسد، اما از لحاظ روانشناختی، تأثیر عمیقی دارد. این جمله نهتنها احساسات کودک را تأیید میکند، بلکه به او اطمینان میدهد که تنها نیست و فضایی فراهم میکند تا بدون احساس قضاوت شدن، آرام شود.
چرا این جمله مؤثر است؟
✅ تأیید احساسات کودک هنگامی که کودکان عصبانی هستند، معمولاً احساس میکنند که درک نمیشوند، به آنها گوش داده نمیشود یا قدرتی برای تغییر شرایط ندارند. گفتن «میبینم که ناراحت هستی» باعث میشود که کودک احساس کند احساساتش معتبر هستند و کسی او را درک میکند. این موضوع از شدت یافتن عصبانیت جلوگیری میکند، زیرا اغلب، کودکان زمانی خشمگینتر میشوند که احساس کنند کسی به آنها توجه نمیکند.
✅ ایجاد احساس امنیت، بسیاری از والدین در مواجهه با عصبانیت فرزندشان بهطور ناخودآگاه واکنشهایی مانند بس کن!، زیادی واکنش نشون میدی! یا الان باید آروم بشی! نشان میدهند. اما این جملات معمولاً باعث مقاومت بیشتر کودک میشود. این جمله جادویی، بهجای مقاومت، احساس امنیت و حمایت را به کودک منتقل میکند. خشم اغلب پوششی برای احساسات عمیقتری مانند ترس، غم یا ناامیدی است. وقتی کودک احساس کند که حمایت میشود، احتمال بیشتری دارد که آرام شود و درباره احساسات واقعی خود صحبت کند.
✅ دعوت به ارتباط، نه کنترل هیچکس دوست ندارد تحت کنترل باشد، مخصوصاً در لحظات خشم. دستور دادن به یک کودک عصبانی مثلاً همین الآن آروم شو! معمولاً باعث سرکشی بیشتر میشود. اما اگر والدین بهجای تلاش برای کنترل او، حضور خود را بهعنوان یک حامی اعلام کنند، به کودک اجازه میدهند که بهجای مقاومت، با آنها ارتباط برقرار کند. این کار باعث میشود که بهتدریج بتوانند احساسات خود را پردازش کنند.
چگونه این جمله را در موقعیتهای واقعی به کار ببریم؟
برای یک کودک نوپا: لنا، ۳ ساله، وقتی متوجه میشود که وقت ترک پارک است، جیغ میزند و اسباببازیاش را پرت میکند. والدینش میتوانند بهجای گفتن همین الآن بس کن!، مقابلش زانو بزنند، نگاهش کنند و بگویند: میبینم که ناراحت هستی. من اینجا هستم. او همچنان گریه میکند، اما بهجای لگد زدن، به والدینش پناه میبرد و کمکم آرام میشود.
برای یک کودک دبستانی: میکا، ۸ ساله، دفتر مشقش را محکم میبندد و با عصبانیت میگوید: این خیلی مسخرهست! من از ریاضی متنفرم! مادرش، بهجای اینکه بگوید این چه طرز حرف زدنه؟، کنار او مینشیند و میگوید: میبینم که ناراحت هستی. من اینجا هستم. پس از چند لحظه، میکا با ناراحتی میگوید: خیلی سخته. حالا مادرش میتواند به او در حل مشکل کمک کند.
برای یک نوجوان: سییِنا، ۱۵ ساله، با عصبانیت وارد خانه میشود، کولهپشتیاش را پرت میکند و میگوید: دیگه نمیتونم این معلمو تحمل کنم! پدرش، بهجای اینکه بگوید مواظب رفتارت باش!، میگوید: میبینم که ناراحت هستی. من اینجا هستم. سییِنا چشمانش را میچرخاند، اما دیگر عصبانیتر نمیشود. بعداً، درباره اینکه چرا احساس میکند ناعادلانه با او رفتار شده، صحبت میکند.
برای یک فرزند بزرگسال: جرد، ۲۸ ساله، با مادرش تماس میگیرد و میگوید: تو هیچوقت من رو اونطور که باید حمایت نکردی! واکنش اولیه مادرش این است که از خودش دفاع کند، اما او یک نفس عمیق میکشد و میگوید: میبینم که ناراحت هستی. من اینجا هستم. جرد بلافاصله آرام نمیشود، اما خشمش فروکش میکند و بعداً درباره احساسات واقعی خود صحبت میکند. گفتوگو از حالت حمله به درک متقابل تغییر میکند.
نکاتی برای استفاده مؤثر از این عبارت
✔ خودتان آرام بمانید. لحن شما مهم است؛ این جمله را با مهربانی و آرامش بگویید.
✔ از زبان بدن ملایم استفاده کنید. برای کودکان کوچکتر، زانو بزنید و برای نوجوانان یا بزرگسالان، کمی فاصله بگیرید.
✔ به آنها زمان بدهید. ممکن است بلافاصله واکنش نشان ندهند، اما کلمات شما در ذهنشان باقی خواهد ماند.
✔ بعد از آرام شدن، با آنها صحبت کنید. کمک کنید احساساتشان را پردازش کنند و به دنبال راهحل باشند.
نتیجهگیری
این جمله جادویی ممکن است تمام عصبانیتها را بهطور معجزهآسا از بین نبرد، اما پایهای برای ارتباط مؤثر، اعتماد و تنظیم احساسات ایجاد میکند. در طول زمان، کودک شما در هر سنی متوجه میشود که شما در سختترین لحظات هم حامی او هستید. این احساس امنیت میتواند تفاوت بزرگی در روابط شما ایجاد کند و به او بیاموزد که چگونه بهطور سالم با احساساتش کنار بیاید.
منبع www.psychologytoday