روایت بازتاب از مستمریبگیرانی که تنها با ۱۰ درصد خط فقر زندگی میکنند
برای هزاران ایرانی که تحت پوشش سازمان بهزیستی قرار دارند، زندگی در حاشیه فقر به یک واقعیت تلخ تبدیل شده است. بر اساس آمار رسمی، یک خانواده سهنفره مددجوی بهزیستی تنها ۲ میلیون تومان در ماه مستمری دریافت میکند، در حالی که خط فقر برای همین خانواده، طبق اعلام مرکز پژوهشهای مجلس، ۲۰ میلیون تومان تعیین شده است. این شکاف عمیق ۹۰ درصدی نشانگر ناکامی جدی در تأمین حداقل معیشت برای این قشر آسیبپذیر است.
گزارش وضعیت مستمریها و خط فقر
بازتاب– بر اساس آمارهای رسمی، حدود یک و نیم میلیون مددجو تحت پوشش سازمان بهزیستی هستند که بیستم هر ماه مستمری آنها واریز میشود. مبالغ مستمری بر اساس تعداد اعضای خانوار متفاوت است؛ خانوارهای یکنفره ماهیانه یک میلیون تومان، دو نفره یک میلیون و ۴۲۰ هزار تومان، سه نفره ۲ میلیون تومان، چهار نفره ۲ میلیون و ۵۵۰ هزار تومان و پنج نفره و بالاتر ۳ میلیون و ۱۵۰ هزار تومان مستمری دریافت میکنند. با این حال، این ارقام حتی نزدیک به خط فقر نیز نیستند.
طبق اعلام سازمان برنامه و بودجه، مستمری مددجویان در سالهای اخیر با درصدهایی نظیر ۳۰، ۴۰ و ۲۰ درصد افزایش یافته است. اما این افزایشها در برابر تورم بیش از ۵۰ درصدی سالانه کارایی خود را از دست داده است. نرخ تورم در سه سال اخیر به ترتیب ۴۰، ۶۰ و ۵۰ درصد اعلام شده است، که در مقابل افزایش مستمریها عملاً به کاهش قدرت خرید مددجویان انجامیده است.
بحران معیشتی مددجویان
با یک محاسبه ساده میتوان فهمید که درآمد یک خانواده سهنفره مددجو ۹۰ درصد کمتر از خط فقر اعلامی است. این اختلاف عمیق بین هزینههای زندگی و درآمد این خانوارها آنها را در وضعیت فقر مطلق قرار داده است. فشاری که این شرایط بر زندگی مددجویان وارد میکند، تنها اقتصادی نیست؛ بلکه آثار روانی و اجتماعی جدی نیز به دنبال دارد.
بسیاری از مددجویان توانایی تأمین هزینههای اساسی مانند مسکن، غذا، آموزش و درمان را ندارند. این کمبودها باعث تشدید مشکلات اجتماعی نظیر ترک تحصیل فرزندان، سوءتغذیه و افزایش بیماریهای روانی و جسمی در میان این قشر میشود.
بحران معیشت مددجویان؛ حمایتها ناکارآمد است
بحران معیشتی مددجویان بهزیستی، که با درآمدی ۹۰ درصد پایینتر از خط فقر زندگی میکنند، نشاندهنده ناکارآمدی سیاستهای حمایتی کنونی در برابر تورم فزاینده است. مستمریهای فعلی که با وجود افزایش ۱۲۰ درصدی در سه سال اخیر، همچنان با نرخ تورم حدود ۲۰۰ درصدی فاصله دارد، عملاً توان پاسخگویی به نیازهای اولیه این خانوارها را ندارد. این فاصله عمیق میان درآمد و هزینههای زندگی، علاوه بر تأثیرات اقتصادی، پیامدهای روانی و اجتماعی قابل توجهی برای مددجویان به همراه داشته و کیفیت زندگی آنان را به شدت کاهش داده است. از سوی دیگر، کمبود منابع مالی و عدم تخصیص کافی بودجه حمایتی از سوی دولت، تلاشها برای بهبود شرایط این گروه را محدود کرده است.
برای برونرفت از این بحران، باید اقدامات جامعی انجام شود. افزایش مستمریها متناسب با نرخ تورم، تخصیص منابع بیشتر به سازمان بهزیستی و کنترل تورم به عنوان اصلیترین اولویتها مطرح هستند. همچنین، ارائه خدمات حمایتی مکمل مانند تأمین مسکن ارزانقیمت، بستههای غذایی یارانهای و خدمات درمانی رایگان میتواند به کاهش فشار اقتصادی مددجویان کمک کند. شفافیت و نظارت بر مدیریت منابع نیز تضمین میکند که بودجههای حمایتی به طور مؤثر به دست افراد نیازمند برسد. اجرای این راهکارها، نه تنها میتواند شکاف میان درآمد و هزینههای زندگی مددجویان را کاهش دهد، بلکه از پیامدهای منفی اجتماعی و انسانی این بحران جلوگیری خواهد کرد.
وضعیت فعلی مستمریبگیران بهزیستی نه تنها بیانگر یک بحران اقتصادی بلکه نمادی از ناکارآمدی سیاستهای حمایتی است. با ادامه این روند، شکاف بین مستمری و خط فقر عمیقتر خواهد شد. سیاستگذاران باید با اقدامات جدی و عملی، از جمله افزایش واقعی مستمری، کاهش تورم و ارائه خدمات حمایتی مؤثر، به بهبود شرایط زندگی این قشر آسیبپذیر کمک کنند. در غیر این صورت، بحران فقر در میان مددجویان بهزیستی به یک معضل اجتماعی پایدار تبدیل خواهد شد.