تیغ تیز سانسور این بار در مدرسه/ چرا سیاست پالایش کتابهای درسی ادبیات محکومبه شکست است؟!
گروه اجتماعی بازتاب: در روزهای گذشته اعلام فهرستی از حذفیات کتابهای درسی ادبیات در سالهای اخیر موجی از شگفتزدگی را به همراه داشت. اینکه چگونه میشود در روزگار رونق فضای مجازی و شبکههای اجتماعی برخی بهاصطلاح کارشناسان دفتر تألیف کتابهای درسی چنین بیمحابا سرخود را به زیر برف فروبرده و ازآنچه در پیرامونشان میگذرد بیاطلاع باشند؟!
نگاهی به فهرست منتشرشده هم نشان میدهد که تیغ تیز سانسور تقریباً هیچ چهره نامداری را بینصیب نگذاشته و آشکارا عزم آفریدن برهوت بیفرهنگی را به نمایش گذاشته است. حذف آثاری از قدما مانند خیام، عطار و بیهقی تا معاصرانی مانند نیما، جمالزاده، دولتآبادی، شفیعی کدکنی و …فقط گوشهای ناچیز از تداوم پروژهای است که پالایش ایدئولوژیک میراث فرهنگی ایرانزمین را هدف گرفته است! سیاستی که تحقق آن پیامی جزء افزایش شکاف دولت – ملت و تداوم ناشنوایی سیستماتیک حکومت نسبت به واقعیتهای جامعه در برندارد؛ اما چرا این سیاست از همین ابتدا محکومبه شکست است؟!
کتابهای درسی بهمثابه آشکارترین وجه برنامه درسی نقش بسیار اندکی در تغییر نگرش دانش آموزان دارند بهویژه زمانی که مطالب پرحجم آنها فرسنگها از واقعیتهای زندگی روزمره دانش آموزان فاصله گرفته و پدیده کنکور یادگیری سطحی آنها را آموزش داده باشد!
آنچه بیش از همه بر توفیق یا شکست اهداف آموزشوپرورش تأثیر میگذارد میزان همسویی سیاستها با برنامه درسی پنهان مدارس است که عبارت از ویژگیهای محیط آموزشی، مناسبات اجتماعی و گروهبندیهای غیررسمی دانش آموزان است!
برخلاف تصوری نادرست، دانش آموزان در مدارس نهتنها مخاطبانی منفعل نیستند بلکه فعالانه پیامهای درسی را دریافت، تفسیر و در مواردی پس میزنند. روشن است که هر چه پیامهای دریافت شده ایدئولوژیک تر و غیرواقعیتر باشند کمتر در عمل پذیرفته میشوند!
اگر درگذشته مطالب کتابهای درسی برای دانش آموزان مرجعیت داشت اکنون بارونق شبکههای اجتماعی که سرشار از ادبیات انتقادی و غیر حکومتی است در عمل این کتابها تأثیرگذاری خود را ازدستدادهاند. به عبارت روشنتر فقط خوانده میشوند تا دانش آموزان در امتحانات نمرهای بگیرند!
معلمان رکن اصلی تعلیم و تربیت هستند و نقشی وصفناپذیر در سادهسازی و جذابیت بخشی به محتوای کتابهای درسی دارند. همانها که اکنون آزاداندیشانه تر میکوشند تا پالایش کتابهای درسی را صریحتر از گذشته در کلاسهای درس موردانتقاد قرار دهند!
نکته پایانی: در چهل سال گذشته تصمیمهای اشتباهی ازایندست بارها اتخاذشده و نتیجه عکس به دنبال داشته است. اقداماتی پرهزینه که نقطه تاریک عرصه تعلیم و تربیت کشور محسوب میشوند. نقطه روشن اما اقبال بیشتر دانش آموزان به همان چهرههایی است که متصدیان دفتر تألیف کوشیدهاند با حذف آنها از تأثیرات ماندگارشان بر ادبیات این مرزوبوم بکاهند!
مهران صولتی – دانشجوی دکتری جامعه شناسی سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی