2 پیام عمده پیروزی «لولا ایناسیو داسیلوا» در انتخابات ریاست جمهوری برزیل چیست؟
شاید یکی از عینی ترین نمودهای بازگشت “لولا داسیلوا” به عرصه قدرت سیاسی برزیل را بتوان در سمت و سوگیریهای جدید دستگاه سیاست خارجی این کشور مشاهده کرد. داسیلوا از جمله رهبرانی بوده و هست که به شدت با امپریالیسم جهانی آمریکا مخالف است و پیشتر در دوره حضور خود در قدرت، پیوندهای نزدیکی را با ایران برقرار کرده بود. از این رو، انتظار می رود که روابط برزیل با ایران و دیگر قطب های ضد امپریالیستی جهان مخصوصا در منطقه آمریکای لاتین تقویت شود.
بازتاب– بالاخره انتخابات ریاست جمهوری برزیل در دور دوم به پایان رسید و “لولا ایناسیو داسیلوا”، سیاستمدار شناخته شده برزیلی توانست کرسی ریاست جمهوری کشورش را تصاحب کند (با کسب 50.9 درصد کل آرا که بیش از 60 میلیون رای را در بر می گیرد). البته که وی پیشتر نیز کرسی مذکور را در اختیار داشت با این حال با پایان دوره حضورش در قدرت، با برخی اتهامات و مدتی حضور در زندان (علی رغم عدم پذیرش اتهامات وارده علیه خود) رو به رو شد و اکنون در چهارچوب انتخابات ریاست جمهوری برزیل توانسته “ژائیر بولسونارو” رئیس جمهور مستقر برزیل را که در نوع خود به دلیل رویه ها و سیاست های جنجالی اش به “ترامپِ برزیل” مشهور شده، شکست دهد.
اقبال گسترده مردمی به لولا داسیلوا حاکی از نارضایتی عمیق اکثریت مردم برزیل از سیاست های دولت بولسونارو است. با این همه، پیروزی لولا داسیلوا در انتخابات ریاست جمهوری برزیل و بازگشت مجدد وی به کرسی ریاست جمهوری کشورش، حامل دو پیام عمده داخلی و بین المللی است که توجه به آن ها کاملا ضروری است.
1- شکست پوپولیسم در عرصه سیاست داخلی برزیل
یکی از ابتدایی ترین پیام های پیروزی داسیلوا در انتخابات ریاست جمهوری برزیل، شکست پوپولیسم سیاسی بود که ژائیر بولسونارو رقیب اصلی وی و رئیس جمهور مستقر برزیل، تا حد زیادی با تمسک به آن توانست قدرت را به دست گرفته و حفظ کند.
در واقع، مردم برزیل نیز همچون مردم ایالات متحده آمریکا در دوره ریاست جمهوری ترامپ، به این نتیجه رسیدند که حضور ایدئولوژی پوپولیسم در راس قدرت سیاسی کشورشان می تواند تبعات به شدت مخرب و مضری را به همراه داشته باشد.
شاید عینی ترین نمودهای این خسارت ها را بتوان در ایجاد انشقاقات گسترده و قطبی گرایی در جامعه برزیل(شبیه به همان کاری که ترامپ در آمریکا کرد) و استفاده ابزاری سیاستمداران از مردم و هر ابزار دیگری جهت حراست از موقعیت خود در قدرت، مشاهده کرد.
در دوره حضور ژائیر بولسونارو در قدرت، برزیل نه تنها با تشدید تنش های سیاسی و اجتماعیِ داخلی رو به رو شد بلکه به واسطه سیاست خارجی خاص و تهاجمی خود، تا حد زیادی فضا و میدان مانور سابقش در عرصه معادلات منطقه ای و بین المللی را نیز از دست داد.
در عین حال، چالش های اقتصادی عدیده ای که برزیل به ویژه در دوره پسا پاندمی کرونا با آن ها رو به رو شد هم تا حد زیادی با ناکارآمدی های پوپولیسم سیاسی که بولسونارو آن را نمایندگی می کرد، بیش از پیش تشدید شد. البته نباید فراموش کرد که سیاست های ناکارآمد همین دولت موجب اوج گیری قابل توجه میزان مرگ و میرها در برزیل در نتیجه پاندمی ویروس کرونا نیز شد. موضوعی که در زمانِ خود هم انتقادات گستردهای را از بولسونارو و دولت وی برانگیخته بود.
2- اتخاذ سمت گیری های جدید در سیاست خارجی برزیل
شاید یکی از عینی ترین نمودهای بازگشت لولا ایناسیو داسیلوا به عرصه قدرت سیاسی برزیل را بتوان در سمت و سوگیری های جدید دستگاه سیاست خارجی این کشور مشاهده کرد. داسیلوا از جمله رهبرانی بوده و هست که به شدت با امپریالیسم جهانی آمریکا مخالف است و پیشتر در دوره حضور خود در قدرت، پیوندهای نزدیکی را با ایران به عنوان یک کشور مهم مبارزه با امپریالیسم جهانی برقرار کرده بود.
از این رو، انتظار می رود که روابط برزیل با ایران و دیگر قطب های ضدامپریالیستی جهان مخصوصا در منطقه آمریکای لاتین تقویت شود. در همین راستا بسیاری از ناظران و تحلیلگران بر این باورند که پیروزی لولا ایناسیو داسیلوا در انتخابات ریاست جمهوری برزیل، پیام های مثبت فراوانی را نیز برای جریان مقاومت فلسطین به همراه دارد و دلیل اصلی این مساله نیز این است لولا داسیلوا یکی از منتقدان اصلی و مهم رویه های تجاوزکارانه رژیم صهیونیستی و درعین حال حامی جدی مقاومت ملت فلسطین است.
در این شرایط، آمریکا در ادامه راه عملا با برزیل به عنوان کشوری برجسته در منطقه آمریکایی جنوبی مواجهه خواهد بود که در حیات خلوت واشینگتن، تا حد زیادی با رویه های غیرقانونی و ناعادلانه آن به مبارزه و نزاع خواهد پرداخت. مساله ای که می تواند تاثیرات منفی گسترده ای را بر منافع ملی آمریکا به همراه داشته باشد.