۵ روایت تاریک و روشن از «معلمی»
سالهاست از رفع تبعیض و بی عدالتی دم میزند، گاهی در مقابل ساختمان آموزش و پرورش و مجلس میایستد و اعتراض میکند و گاهی مشکلات معیشتی به سختی میاندازدش؛ اما هنوز در برابر شاگردانش احساس مسئولیت میکند و اگر لازم باشد جانش را هم کف دست میگیرد تا دانش آموزش آسیب نبیند.
به گزارش ایسنا، معلمی حکایت غریبی دارد. معلمها دو دستهاند: دسته اول اتفاقی معلم شده یا از سر نیاز وارد این حرفه شدهاند و دسته دوم معلمی را با آگاهی و شناخت و علاقه قلبی انتخاب کردهاند و با تمام وجود وقف کارشان شدهاند.
درباره معلمها میگویند که آنها رکن توسعه پایدار در هزاره جدید هستند. ارکان توسعهای که سالهاست در کشور ما مورد بیمهری و بیتوجهی هستند و کمتر در اولویت برنامهریزیها و سیاست گذاریها قرار گرفتهاند.
اصرار بر حفظ جایگاه اجتماعی و افزایش اعتماد عمومی معلمان و بهبود وضعیت شغلی و معیشتی آنها جزو عمدهترین مطالبات قشر معلم است. در آستانه ایام گرامیداشت مقام معلم به سراغ چند تن از آنها رفتیم تا هر کدام از دریچه نگاهشان درباره معلمی و معلم بودن سخن بگویند و دغدغههایشان را بازگو کنند.
معلمی استثنایی؛ کار با بخش لطیف روحیه انسانی
“زهره سوری” معلم با تجربه و سابقهدار آموزش و پرورش استثنایی است که از ۷۶ وارد تربیت معلم شده است و علاوه بر اینکه در دوره ابتدایی درس میدهد همزمان در دانشگاه فرهنگیان و دورههای ضمن خدمت توانافزایی معلمان نیز تدریس میکند و دستی هم در تالیف کتب درسی استثنایی دارد.
او در ابتدا با بیان اینکه ما معلمهای آموزش و پرورش استثنایی تفاوتی با معلمهای دیگر نداریم ولی با مشکلاتی از جمله کمبود شناخت جامعه نسبت به معلولیت و معلمان و دانش آموزان استثنایی روبروییم میگوید: به علت همین درک و شناخت پایین، در جامعه رفتار درستی با برخی بچههای استثنایی صورت نمیگیرد و برخی به علت فرم چهره و حالت جسمی که دارند مورد قضاوت قرار میگیرند و فشار زیادی به آنها وارد میشود و در عین حال نمیتوانند از همه امکانات عمومی جامعه استفاده کنند زیرا هنوز پذیرفته نشدهاند.
سوری درباره ضرورت اعمال فوقالعاده شغل و سختی کار به معلمان استثنایی برای ماندگاری و جذب آنها اظهار میکند: معلم چنین بچههایی شدن نیاز به انگیزه مالی و مشوق هایی از این دست ندارد بلکه روحیات ویژهای را می طلبد و وقتی شخصی میخواهد این رشته را انتخاب کند باید از خودگذشتگی و صبوری زیادی داشته باشد. درست است که مشکلات معیشتی وجود دارد اما مادیات و وجود انگیزههای مالی نمیتواند تنها دلیل برای آمدن به حوزه آموزش استثنایی باشد.
این معلم آموزش و پرورش استثنایی ادامه میدهد: مشکلات معیشتی، امکانات مدارس و بی توجهی غالب خانوادهها نسبت به تحصیل فرزندانشان و میزان احترام افراد به معلمان جزو عمدهترین دغدغههای معلمان است. سرمایه اجتماعی در همین ها خلاصه میشود و تصور میکنم نوع شناخت مردم از جامعه معلمی و احترامی که در جامعه به آن نیاز دارند جزو مهمترین مطالبات این قشر باشد.
سوری در ادامه به نقل خاطرهای کوتاه از سالهای ابتدایی تدریسش میپردازد و میگوید این اتفاق نقطه عطفی در زندگی حرفهایام و باعث شد در آموزش و پرورش استثنایی بمانم و با قدرت خدمت کنم.
وی توضیح میدهد: سال ۷۹ و روزهای اول مدرسه بود. تعداد زیادی دانش آموز پایه اول در کلاس نشسته بودند. اداره کردن کلاس بچههایی که اختلالات و مشکلات ذهنی دارند مشکل است، برای آرام شدن جو کلاس و آشنایی با بچهها از آنها خواستم خودشان را معرفی کنند. “صمد” پسری بود که کنار دستم نشسته بود، بعد از اینکه اسم خودش را گفت از او سوال کردم شغل پدرت چیست؟ صمد چهرهاش منقلب شد و دستانش را جلوی صورتش گرفت و با بغض گفت که پدرش را از دست داده است. چهره صمد را هیچ گاه از یاد نبردم و از اینکه این سوال را پرسیده بودم پشیمان شدم. هرچند هنوز هم با خانواده وی در ارتباط هستم.
این معلم آموزش و پرورش استثنایی میگوید: از آن روز تصمیم گرفتم اول پرونده بچهها را بخوانم و قبل از هرگونه داوری درباره افراد پیشینهای از آنها داشته باشم تا سوالی در کلاس نپرسم که آزارشان بدهد.
سوری با بیان اینکه کار کردن با بچههای استثنایی با آن بخش لطیف روحیه انسان سرو کار دارد میگوید: گاهی پیش آمده که فرزند خودم در خانه مریض بوده و باید تماس میگرفتم و حالش را جویا میشدم اما به قدری درگیر دانش آموزانم شدم که تا به خودم آمدم ساعت از ۱۲ گذشته بود. کار با بچههای استثنایی به زندگی معلمانش برکت میدهد و جهان بینی افراد را تغییر میدهد.
معلمی؛ معلولیت و محدودیت
به گزارش ایسنا، معلولیت محدودیت نیست؛ شعاری تکراری است که بسیار شنیدهایم اما هستند کسانی که به این شعار جامه عمل پوشانیدهاند و حتی از آن فراتر رفتهاند. “صلاحالدین محمدی” یکی از همانهاست. معلم دانش آموزان استثنایی که خود نابیناست. وی متولد سال ۱۳۶۱ و اهل سنندج است و در سن ۹ سالگی بر اثر انفجار مین نابینا و جانباز میشود.
صلاحالدین ۳۶ ساله که دستی هم بر موسیقی دارد و سنتور می نوازد تحصیلات خود را ابتدا در مدرسه استثنایی و سپس در مدارس عادی در قالب طرح تلفیقی به پایان میرساند. خودش توضیح میدهد: سال ۷۹ برای دریافت مدرک کارشناسی علوم تربیتی به تهران آمدم و سال ۸۳ فارغ التحصیل شدم. همان سال در مقطع کارشناسی ارشد در دانشگاه علوم تحقیقات تهران در رشته برنامه ریزی آموزشی پذیرفته شدم و در آزمون استخدامی آموزش و پرورش نیز شرکت کردم و سال ۸۶ مشغول خدمت شدم. دکترای مدیریت آموزشی دارم و در این ۱۱ سال به عنوان معلم رابط ویژه نابینایان در مدارس عادی و در طرح تلفیقی فعالیت میکنم.
از او درباره دغدغهها، انتظارات و سختیهای کارش می پرسم که میگوید: دیدگاههای مختلفی درباره افراد دارای معلولیت وجود دارد. نگرش و رویکرد به تحصیل دانش آموزان آسیب دیده و معلول محدودکننده است. مدارس امکانات خاصی برای دانش آموزان آسیب دیده ندارند و نیروی انسانی متخصص در مدارس مستقر نیست تا پاسخگوی نیاز این بخش از جامعه باشد.
وی میافزاید: از سوی دیگر خانوادههای دارای فرزند معلول بویژه در مناطق محروم دارای مشکلاتی هستند. اخیرا نیز معضل بیکاری دانش آموختگان معلول که وارد دورههای آموزش عالی شدهاند به دردهای معلولان افزوده است و افرادی را سراغ دارم که حتی با مدرک دکترای حقوق و فوق لیسانس بیکار هستند. این در حالی است که آموزش و پرورش به شدت از ورود دانش آموزان با آسیب بینایی و به طور کلی معلولان برای استخدام معلمی جلوگیری میکند.
این معلم میافزاید: بنده بالغ بر صد تقدیرنامه دریافت کردم و برای اولین بار در کشور مقالاتی را به چاپ رساندم که حائز رتبههای برتر شدند. سختیهای بسیار ی را در جامعه برای ادامه تحصیل و رسیدن به این جایگاه پشت سر گذاشتم اما هیچ وقت خسته نشدم. اکنون معلم رابط ام. معلم رابط، تسهیلگر آموزش و رابط مدرسه و دانش آموز است. بنده به معلم و دانش آموز معلول که در مدارس عادی درس میخواند مشاوره میدهم و اگر دانش آموزی در یک زمینه خاص مشکل داشته باشد برایش رفع اشکال میکنم زیرا در رشتههای زبان، ادبیات، روانشناسی و… توانایی تدریس دارم.
محمدی با بیان اینکه نه تنها بنده بلکه کلیه معلولان دچار تنگناهایی هستیم و دغدغههایی داریم میگوید: معلم است که ملت را میسازد و اگر کیفیت معلم پایین باشد دانش آموز هم آسیب می بیند. حقوق معلم نسبت به سایر ارگانها ضعیف تر است و این احساس نارضایتی به لحاظ معیشتی وجود دارد. دردآور است که یک معلم نه برای ارتقای خود بلکه برای افزوده شدن چندهزار تومان به حقوقش اقدام به دریافت گواهینامه های آموزشی کند. این نشان میدهد وی احساس مسئولیت و دینی نسبت به فرزندان مردم ندارد و در تنگنای معیشتی است.
وی تاکید میکند: مطالبه زیادی نیست که به عنوان یک کارمند دولت خواهان برقراری عدالت باشم. چرا بنده که دکترای مدیریت دارم باید سه میلیون در آموزش و پرورش حقوق بگیرم و استاد دانشگاهی با همین مدرک هشت میلیون تومان دریافتی داشته باشد؟ این عین بی عدالتی است.
معلمی در شرایط سخت اقتصادی با بودجههای کاغذی
“مهدی بهلولی”، معلم، فعال صنفی و کارشناس آموزش و پرورش است. از او درباره جایگاه معلمان در میان مردم و در میان مسئولان در سالهای اخیر سوال میکنیم. وی معتقد است جایگاه و وضعیت معلمان در سالهای اخیر در مقایسه با دولتهای نهم و دهم از برخی جنبهها بهبود یافته و در برخی دیگر خیر. متاسفانه معلمان بر خلاف سایر کارکنان دولت، مزایایی جانبی در کنار حقوق ندارند و فقط حقوق دریافت میکنند. این در حالی است که در دولت های نهم و دهم همین حقوق هم همپای نرخ تورم رشد پیدا نکرد و حق معلمان پایمال شد.
وی میافزاید: اما در دولتهای یازدهم و دوازدهم افزایش حقوق هم عرض نرخ تورم رشد کرد و مرحله اول رتبه بندی نیز اجرا و به طور متوسط حدود ۲۰۰ هزار تومان به حقوق فرهنگیان افزوده شد.
بهلولی با اشاره به اینکه برخوردهای امنیتی بیشتری با فعالان صنفی در دولت گذشته را شاهد بودیم و در آن زمان فضا بسته تر بود اما اکنون کنشهای صنفی بهبود یافته است اظهار میکند: ما کانونهای صنفی در سراسر کشور از جمله تهران داریم که مجمع برگزار میکنند؛ در حالی که قبلا تشکلهای صنفی را به رسمیت نمیشناختند ولی اکنون وضعیت بهتر شده است. هر چند از جنبههای دیگر چون شرایط کاری معلم در مدرسه و بیشتر شدن اختیارات وی تغییر چشمگیری را شاهد نیستیم.
این کارشناس آموزش و پرورش در پاسخ به اینکه آموزش و پرورش قصد دارد امسال پاسخگویی شفاف به معلمان را دنبال کند میگوید: هنوز بسیار جا داریم که ادعا کنیم به پاسخگویی شفاف رسیدهایم. هرچند روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش اخیرا سعی کرده ارتباطش را با بدنه بیشتر کرده و همدلانهتر برخورد کند اما هنوز نمیتوان درباره شفافیت در این موقعیت صحبت کرد. متاسفانه هنوز مدیران مدارس آزادی ندارند با رسانهها به راحتی سخن بگویند و شاهد اعمال قدرت برخی جناح ها و افراد بانفوذ هستیم که امکان شفافیت درباره فسادها را کم میکند.
وی درباره عمدهترین مطالبه معلمان میگوید: آقای الهیار، معاون وزیر در جایی گفته بود پیشنهاد بودجه را روی ۴۸ هزار میلیارد تومان بسته بودیم اما در سازمان برنامه به ۳۵ هزار میلیارد تومان کاهش پیدا کرد و مجلس در نهایت آن را به ۴۲ هزار میلیارد تومان رساند، اما موضوع این است که برای آن میزانی که اضافه شده تضمینی برای تحقق وجود ندارد. سال قبل هم ۲۰۰ میلیارد تومان برای توزیع شیر تصویب شد اما تخصیص پیدا نکرد. بخشی از بودجه آموزش و پرورش کاغذی است و هر ساله حدود یک پنجم بودجه مصوب، کسری ایجاد میشود. به عنوان یک معلم باید بگویم اولین مشکل معلمان و وزارت آموزش و پرورش اقتصاد و بودجه است و انتظار داریم با عزم جدیتری دنبال شود.
معلمی و مدیریت دلسوزانه؛ شرط جلب اعتماد اولیاء
“رقیه سماوی”، مدیر دبیرستان هیئت امنایی فروغ دین در منطقه ۸ تهران، دارای کارشناسی ارشد تعلیم و تربیت است و ۳۱ سال سابقه کار دارد. از او که به عنوان مدیر مدرسه نمونه در تهران برگزیده شده درباره علت این انتخاب میپرسیم که مختصر و سربسته میگوید: در بخشنامه وزارتی آیتمهای خاصی برای انتخاب معلمان و مدیران نمونه ارسال میشود که کمیته مشخصی در سطح منطقه بر اساس همین آیتمها سوابق و اقدامات همکاران را بررسی و برگزیدگان را معرفی میکند.
وی با بیان اینکه بنده ۲۰ سال است که مدیر مدرسهام و مشکلات مالی کماکان در هر سال وجود داشته است میگوید: در این میان اگر مدرسهای بتواند انتظارات به حق اولیاء را پاسخ دهد و علیرغم کمبودها و ضعفها اثربخشی لازم را داشته باشد از مشکلات عبور میکند.
سماوی از عدم تخصیص سرانه به مدارس انتقاد میکند و میگوید: متاسفانه سرانهای که باید به مدارس تعلق بگیرد یا معمولا به دست ما نمیرسد و یا کفایت نمیکند و دیرهنگام تخصیص مییابد. در این شرایط تلاش میکنیم با جلب مشارکت مردمی بر ارتقاء و بهبود خدمات بیافزاییم و خلاءها را پر کنیم.
این مدیر مدرسه ادامه میدهد: به عنوان نمونه وقتی ساعت درسی مصوب ریاضی چهار ساعت است اما کفایت نمیکند با اولیاء نشست هایی برگزار و به آنها توضیح میدهیم که این مدت زمان کافی نیست و معمولا والدین برای مشارکت اعلام آمادگی میکنند و ما برای جبران آموزش کلاسهای فوق برنامه طراحی میکنیم. در واقع اگر مشکلات را مطرح کنیم و اولیاء بدانند که دلسوز هستیم قطعا همراهی میکنند.
سماوی درباره جایگاه و شان معلمی میگوید: در حال حاضر اعتماد به معلمان در جامعه وجود دارد و حتی به همین دلیل است که اداره انتخابات به معلمان سپرده میشود. مایه افتخار ماست که جایگاه معلمی با ارزشهای ایرانی اسلامی گره خورده است و در کلام بزرگان و ائمه نیز مورد توجه قرار گرفته است. امام علی (ع) میفرمایند «هر کس کلمهای به من بیاموزد من را بنده خود کرده است.» همچنین در احادیث به فروتنی و تواضع نسبت به معلم توصیه شده است.
وی میافزاید: رعایت شان و حفظ این جایگاه به عملکرد ما معلمان باز میگردد اگر ما معلمان جایگاه خود را بشناسیم قطعا دیگران نیز آن را به رسمیت میشناسند.
به گفته سماوی دغدغه معیشتی مشکل مبتلابه همه کارمندان دولت است و امیدوارم در اولویت قرار بگیرد و به حقوق معلم بیشتر توجه شود. یکی دیگر از مشکلات فعلی جذب معلمین جدید است. نباید معلمان امروز دغدغه معیشت داشته باشند تا با تعامل اثربخش و بروز رسانی مداوم اطلاعاتشان به شادابی مدارس نیز کمک کنند.
معلمی؛ سختیهای معیشتی و روزگار دوشغله بودن
“محمد هاشمی”، معلم دبیرستانی است که پنج سال از حضورش در آموزش و پرورش میگذرد و معلمی را با توجه به دغدغههای شخصی و علاقهای که از دوران کودکی به معلمی داشته انتخاب کرده است. وی معتقد است زکات علمش را از این طریق میپردازد و هربار از مشاهده موفقیتهای درسی شاگردانش ذوق زده میشود و نمیتواند خوشحالی و شعفش را ابراز نکند.
وی با بیان اینکه کار کردن با پسرهای دبیرستانی آن هم در این سن و سال بسیار سخت است زیرا هر کدام شور و شیطنتهایی دارند و اداره کردن آنها در کلاس درس مشکل است اما سعی میکنم با آنها دوست باشم تا بتوانم تجاربم را به آنها منتقل کنم میگوید: هنوز شور معلمی در وجودم هست و مانند برخی همکارانم انگیزهام را از دست ندادهام.
این معلم جوان دبیرستانی که بتازگی متاهل شده اظهار میکند: یکی از دغدغههای بزرگ فعلی ام معیشت و اداره زندگی است. هزینههای زندگی بالا رفته و حقوق دریافتی زیر دو میلیون تومان کفاف اجاره خانه و سایر هزینههای زندگی را نمیدهد.
هاشمی میافزاید: چند ماهی است برای گذران زندگی شبها در یکی از آژانسهای اینترنتی کار میکنم و دیگر صبحها رمقی برای حضور در کلاس درس ندارم و زندگی روزمرهام تحتالشعاع قرار گرفته است.
وی با بیان اینکه مرتب درباره دریافت حقوق ، پاداش و عیدی معلمان اطلاع رسانی می شود عنوان میکند: برخی تصور میکنند وضعیت معیشتی معلمان خوب است و در مقابل ساعات کاری کمی که دارند حقوق خوبی دریافت میکنند و مزایای بالایی دارند این در حالی است که حقوق دریافتی معلمان در مقایسه با حقوق سایر کارمندان دولت متفاوت است و مزایای جانبی که سایر کارمندان دولت از آن برخوردارند برای ما وجود ندارد. انتظار داریم بهبود سطح معیشتی و بازنگری در حقوق و مزایای فرهنگیان مورد توجه دولت و مجلس باشد.