گوگل در فیلتر، گوگلهای داخلی در کما
حالا شش روز است که اینترنت در کشور قطع و مختل شده؛ قطعشدنی که همراه با خود مشکلات، کمبودها و سختیهای زیادی را عیان کرده است.
به گزارش اقتصادآنلاین: این روزها اگرچه سایتها، خبرگزاریها و اپلیکیشنهای مختلف کاربردی، بانکی، خدماتی و… با اینترنت داخلی موجود باز میشوند، اما جای خالی چند چیز بیشتر از همیشه به چشم میآید؛ مهمترین آن گوگل است؛ موتور جستوجوی کارراهانداز، سریع و باکیفیتی که بتواند به جستوجوها، پرسشها و انتظارها به سرعت برق و باد پاسخ بدهد و گره از کارت باز کند. حالا اما گوگل و جایگزینهای دیگر آن مثل یاهو، بینگ و… همه پشت فیلترینگ سفتوسخت این روزهای اینترنت در ایران ماندهاند و یک موتور جستوجوی شایان اعتنا، سریع و کاربردی که با اینترنت موجود این روزها کار کند نیز وجود ندارد که کارراهانداز باشد.
نه اینکه برای چنین چیزی فکر نشده باشد یا بودجه صرفش نکرده باشند، اصلا اینطور نیست؛ اتفاقا از دولت احمدینژاد به این سو و در دولت اول و دوم روحانی، افراد زیادی دراینباره حرف زدند و وعده دادند و بودجههایی هم صرفش کردند. یکی از کسانی که بیشتر از همه دراینباره قول، وعده و بودجه داد نیز محمود واعظی، رئیسدفتر کنونی رئیسجمهوری و وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات در دولت اول حسن روحانی بود. آنطور که رسانههای رسمی میگویند، دستکم تا سال 95 بیشتر از 170 میلیارد تومان صرف این پروژه شده است؛ پروژهای که اسمش راهاندازی و ساخت موتور جستوجوگر ملی یا آنطور که مقامات رسمی میگفتند جویشگر ملی بود. نتیجه اما چه شد؟ همین که این روزها داریم میبینیم؛ «هیچ».
گوگل نیست و خیلیها انگار فلج، گنگ و کور شدهاند –فرض کنید از شدت عطسه و سرفه در حال کلافهشدن هستید و میخواهید شماره تلفن یا آدرس نزدیکترین دکتر آسم و آلرژی را پیدا کنید و نوبت بگیرید، بدون گوگل چطور میشود چنین چیزی پیدا کرد؟- جویشگرهای داخلی هم با وجود همه قول و قرارها و پولهایی که در شکمشان ریخته شده، یا اصلا در دسترس نیستند یا یکی، دو تایی هم که با اینترنت این روزها بالا میآیند، نتیجه کارشان هیچ چنگی به دل نمیزند. تنها چند نتیجه و خروجی به شما میدهند که اغلب ربطی به چیزی که دنبالش هستید، ندارد.
البته راهاندازی موتور جستوجوی بومی، نه به قصد سرشاخشدن و رقابت با غولهایی مثل گوگل، بلکه بهعنوان جستوجوگری که جایگزین باشد و کار شما را راه بیندازد، تنها مسئله ایران نیست. روسیه با راهاندازی یاندکس، کرهجنوبی با ناور و چین با بایدو، چند نمونه موفق از چنین کاری هستند که حالا هم رتبههای بالایی در جهان دارند و هم گره از کار شهروندانشان باز میکنند.
در ایران اما وضعیت چیزی است که میبینیم؛ آنهم در شرایطی که بیشتر از 12 سال از اولینباری که صحبت از لزوم ایجاد چنین چیزی در کشور به میان آمد، میگذرد. مرور سابقه ماجرا شامل قول، وعدهها، جزئیات، بودجهها و اسمهایی که بهعنوان جویشگر داخلی به ما قالب شدند، در این شرایط خالی از لطف نیست. ادامه گزارش در همین زمینه است. صفحه «پیوندها» یا همان صفحه فیلترینگ که جای سایتهای فیلترشده باز میشود، تا چندی پیش در قسمت معرفی موتورهای جستوجوی داخلی این اسامی را برایت ردیف میکرد؛ گیگل، بوبه، جسجو، طوقی، جاماسپ، زال، سلام، پارسیجو، پارسجو، تارجو، بجور، گُرگُر، یاحق و… .
بهجز اینها، بارها در رسانهها و اظهارات مسئولان مختلف، صحبت از دو موتور جستوجوی دیگر با اسامی «یوز» و «گرگر» نیز به میان آمده است.
بهمن سال 93 و در اولین سال فعالیت دولت روحانی، برات قنبری، معاون برنامهریزی محمود واعظی، وزیر وقت ارتباطات و فناوری اطلاعات ایران، خبر داده بود همزمان با دهه فجر از دو موتور جستوجو بهعنوان اولین موتورهای جستوجوی ملی رونمایی میشود. بر اساس گفتههای قنبری: «وزارت ارتباطات برای حمایت از موتورهای جستوجو بیش از ۱۷۰ میلیارد تومان بودجه پیشبینی کرده که بخشی از این بودجه تاکنون اختصاص یافته و بخش دیگری از آن نیز به مرور زمان به این طرحها تخصیص داده خواهد شد».
وی همچنین اعلام کرد: «وزارت ارتباطات در تلاش است راه را برای فعالیت شرکتهای خصوصی در زمینه «راهاندازی موتورهای جستوجوی ایرانی» باز کند».
چندی بعد در مراسم راهاندازی موتور جستوجوی یوز که محمود واعظی خود شخصا در آن حاضر شده بود، در صحبتهایی دراینباره بعد از کلی تعریف و تمجید از این موتور جستوجو اینطور گفت: «اگرچه جامعیت گوگل از موتور جستوجوی ایرانی یوز بیشتر است، ولی مزیت یوز در این است که اگر بخواهیم جستوجوی صفحات فارسی را انجام دهیم سرعت بالاتر و جامعیت بیشتری دارد. در سال جاری 90 میلیارد تومان برای این پروژهها در بودجه مصوب شد که این میزان برای سال آینده به 120 میلیارد تومان افزایش یافته است، بنابراین نگاه ما حمایت از چنین طرحهایی است».
اصل قضیه که کمی بعد رو شد و خبرگزاریها و رسانههای رسمی هم درباره آن نوشتند و میتوانست تبدیل به یک رسوایی شود اما نشد، این بود که واعظی در اوایل دوره وزارتش در وزارت ارتباطات و در راستای برآوردهکردن وعدههای خود، بودجهای ۱۷۰ میلیاردتومانی را برای جویشگرهای بومی اختصاص داد و در ادامه از سه موتور جستوجوی یوز، گرگر و پارسیجو رونمایی کرد. دراینباره خبرگزاری دیجیاتو اینطور نوشته است: «در رابطه با کیفیت پروژههای پردهبرداریشده، اولین حرفوحدیثها را یوز و گرگر با خود به همراه آوردند. اندکی پس از شروع به فعالیت این دو سایت، مشخص شد که سورس کد آنها دقیقا مشابه یکدیگر است و درواقع یک سیستم با دو نام متفاوت مشغول به فعالیت است. هرچند که بعدها اعلام شد یوز درواقع بازآفریدهشده موتور جستوجوی قدیمیتر گرگر به حساب میآید که میخواهد با نام و امکاناتی جدید به فعالیت خود ادامه دهد، اما همین موضوع کافی بود تا منتقدان پیکان انتقادات خود را به سوی دولت نشانه بروند».
یعنی درواقع یک موتور جستوجو با دو شکل و قیافه متفاوت بهعنوان دو موتور جستوجوی جدا معرفی شدند و احتمالا برای هر دو نیز بودجههای جداگانه گرفته شد. حتی این هم به کنار، چون مربوط به گذشته است، از وضعیت الان آنها چه خبر؟ اگر الان سراغی از این دو جویشگر بگیرید، نتیجه کار این است که نتیجه جستوجو در یوز خطا میدهد و درباره گرگر در اینترنت هیچ خبری نیست، آدرس گرگر را خودتان بزنید، هیچ چیزی بالا نمیآید؛ یعنی درواقع هیچ چیزی نیست که بالا بیاید.
درباره بقیه موتورهای جستوجوی داخلی – جز یکی، دوتا مثل پارسیجو و پارسیک که هنوز کمابیش کار میکنند – هم وضعیت همین است.
سابقه اولین اظهارنظرها درباره موتور جستوجوی ملی به حدود 10 سال قبلتر در سال 1389 برمیگردد. در آن سال رضا تقیپور، وزیر وقت ارتباطات و فناوری اطلاعات در دولت احمدینژاد، موضوع راهاندازی موتور جستوجوی بومی و ملی را بهعنوان پروژهای که در برنامه پنجم توسعه ایران پیشبینی شده، مطرح کرد. یکبار هم خسرو سلجوقی، رئیس شورای راهبری جویشگر بومی، در مصاحبهای با شماره 25 نشریه پیوست گوگل را به بنز تشبیه کرده و در ادامه هم اعلام کرده بود که «شاید امکان ساخت بنز برای مجموعههای داخلی فراهم نباشد، اما آنها قطعا از پس ساخت پیکان برمیآیند».
پیکان البته سالهایسال خودروی ملی ایران بود و در جادههای ایران برای خودش برووبیایی داشت و حرکت میکرد و هنوز هم میکند. نتیجه آن چیزی که به اسم جویشگر ملی وعدههای زیاد و بودجههایی هنگفت صرفش شد به کجا رسید؟ همین چیزی که این روزها داریم میبینیم.