گزارش اختصاصی بازتاب از روند تزریق واکسن کرونا در منطقه/ تقریباً همه در واکسیناسیون از ما جلوترند!
در ایران به جز واکسن کووبرکت که مجوز تزریق دریافت کرده است، شش واکسن دیگر هم در مراحل مختلف تست و تولید قرار دارند. این در شرایطی است که آمار دریافتکنندگان واکسن در کشور، نه تنها در قیاس با کشورهای توسعهیافته، بلکه در سطح منطقه نیز فاجعهبار است.
«بازتاب»؛ آرش صفار- حساب توئیتر موسسه «دیدبان شاخص»، روز 27 ژوئن، آخرین وضعیت واکسیوناسیون کوید 19 در جهان را بررسی کرده است.
بر اساس آمارهای این موسسه به ازای هر 100 نفر، در امارات 151، شیلی 114، بریتانیا 111، ایالات متحده 96، کانادا 91، آلمان 85، اسپانیا 83، ایتالیا 80، چین 79، فرانسه 75، ترکیه 55، عربستان 49، برزیل 43، مکزیک 33، ژاپن 29، استرالیا 27، روسیه 25، هند 22 و اندونزی 14نفر حداقل یک دوز واکسن کرونا را دریافت کردهاند. این در حالی است که در اسرائیل از چندی پیش واکسیناسیون به پایان رسیده است.
بر اساس اطلاعات منتشر شده در سایت «اطلاعات جهان ما»، تا روز 9 ژوئیه (18 تیر)، 24/9 درصد از جمعیت جهان دست کم یک دوز واکسن دریافت کردهاند؛ کل واکسن تولید شده در جهان تا این تاریخ برابر 3/36 میلیارد دوز بوده و روزانه 32/29 میلیون دوز واکسن در سطح جهان تزریق میشود.
بر اساس اطلاعات این وبسایت، در سطح منطقه و کشورهای همجوار ایران، امارات 75، اسرائیل 66، قطر 63/86، بحرین 63/55، عربستان 49/4، ترکیه 44/25، کویت 34، پاکستان 28، اردن 25/35، عمان 24/7، جمهوری آذربایجان 23/84، لبنان 14/56، فلسطین 10/51، ایران 4/85، مصر 3/5، افغانستان 1/89، ارمنستان 1/79، عراق 1/74، یمن 0/9 و سوریه 0/58 درصد جمعیت خود را واکسینه کردهاند.
با در نظر نگرفتن کشورهایی چون افغانستان، سوریه و یمن که درگیر جنگ داخلی هستند، عراق که با ویرانیها و نابسامانیهای جنگ با داعش روبهرو است و ارمنستان که از پیامدهای شکست در چنگ اخیر قرهباغ رنج میبرد، وضعیت اسفناک ایران در زمینه واکسیناسیون –نه در قیاس یا کشورهای ثروتمندی همچون امارات و قطر، بلکه در مقایسه با پاکستان، اردن و فلسطین و حتی لبنان ورشکسته- مشخص میشود.
این در حالی است که به جز ترکیه که تنها یک واکسن -در مرحله تستهای بالینی- تولید کرده است، هیچ یک از کشورهای منطقه تلاشی برای تولید واکسن نداشتهاند.
در ایران اما واکسنهای متعددی در حال ساخت است. به جز واکسن کووبرکت (موسسه برکت وابسته به ستاد اجرایی فرمان امام) که مجوز تزریق را گرفته است، پاستوکووک (انستیتو پاستور با همکاری کوبا)، نورا وکس (دانشگاه علوم پزشکی سپاه پاسداران)، واکسن اسپوتنیک ایرانی (چند شرکت ایرانی و شرکت گامالیای روسیه)، کووپارس (شرکت سرمسازی رازی)، فخراواک (وزرات دفاع) و واکسن اسپایکوژن (شرکت سیناژن و یک شرکت استرالیایی) واکسنهایی هستند که در مراحل مختلف آزمایشهای بالینی و تولید قرار دارند.
به گفته کارشناسان، تولید واکسن فرایندی طولانی و بسیار پرهزینه است؛ در این شرایط بسیاری از کشورها ترجیح میدهند که علیرغم برخورداری از توان تخصصی، اساسا وارد این فرایند نشوند و به جای آن منابع خود را به خرید واکسن اختصاص دهند.
با توجه به تحریمهای آمریکا علیه ایران، مسئله خرید واکسن از ابتدا با تردید مقامهای ایرانی روبهرو و تصمیم به تولید واکسن داخلی گرفته شد؛ اگرچه طولانی شدن فرایند تولید واکسن داخلی، سبب شد تا تهران اقدام به خرید واکسنهای خارجی اسپوتنیک، سینوفارم و آسترازنکا کند.
درصد بسیار پایین واکسیناسیون هم عملا با همین واکسنهای خارجی انجام شده است، اگرچه از چند روز پیش تزریق واکسن کووبرکت در استان سیستان بلوچستان آغاز شده است.
سوال این است که حتی اگر بپذیریم که تولید واکسن داخلی تصمیم درستی بوده است، چرا منابع برای تولید یک واکسن ملی تجمیع نشد؟
پرسش دیگر این است که چرا بعد از اینکه مشخص شد پیشبینیهای اولیه در مورد تاریخ تولید انبوه واکسنهای ایرانی اشتباه بوده است، اقدامی در راستای جلوگیری از وعدههای مکرر و غیرواقعی در مورد زمان آغاز واکسیناسیون با واکسن داخلی انجام نگرفت؟
احتمالا این سوالها هرگز پاسخ داده نخواهد شد. در شرایط فعلی تنها میتوان امیدوار بود برنامه واکسیناسیون کشور چه با واکسن داخلی و چه با واکسن خارجی، دست کم برای گروههای آسیبپذیر سرعت بگیرد تا حداقل اندکی از نگرانیهای مردم کاهش یابد.
به نظر می آید مافیایی که در طول این چند سال با اعمال فشار ،تهدید و تطمیع و بکار گیری عناصر خائن برای برهم زدن ساختار، خطوط تولید انستیتو پاستور را تعطیل کرد و تولیدمحصولاتی مثل اریتروپویتین و استرپتوکیناز و اینترفرون ، انتی ونوم و هاری را با وجود میلیون ها دلار هزینه کرد برای نیرو ها، تجهیزات و فضاها، ابتر کرد و با سوء استفاده از همان نیرو ها در شرکت های خصوصی شان ،با آوردن بالک API داروها واکسن ها و فراورده های مذکور ،سازمان های دولتی را ناکارآمد نشان داد و از رانت ها و امتیازات خاص جهت واردات و صادرات مجدد و اخذ وام و کسب بخشودگی ها برخوردار شد، دوباره با عقبه رسانه ای و گروه های فشار داخل و خارج مجموعه پاستور مانند دکتر محرز و طبرسی بعنوان ذینفع های واکسن های کرونای رقیب در شفافارمد و خصوصا سیناژن ، تلاش می کند دوباره پلت فرم مشابه چند میلیون دلاری مستقر شده در پاستور را با شرکت های وابسته منتقل کند تا با سوء استفاده از فضای تیره و تار ایجاد شده علیه انستیتوپاستور، واکسن هایی مانند اسپایکوژن را از الزامات کیفی و مقررات مطالعاتی و آزمایشات قانونی فراورده های نوترکیب وارداتی از شرکتهای بیگانه اقماری وابسته به کارتل های دارویی امریکا مثل VAXINE استرالیا که تحت اسپانسرینگ موسسه ملی بهداشت آمریکا ست، ایرانی را از توانمندی های خود دلسرد کرده و ایران را محل تاخت و تاز انها کند و با یک تیر دو نشان بزند؛ به خاک سیاه نشاندن صنعت واکسن ایران، موش آزمایشگاهی کردن ایرانیان.
اشکالی ندارد دوستان عزیز! در عوض مسئولین محترم و معزز ما در پرگویی، ادعاهای بی اساس، قول های توخالی، پزدادن های پوشالی و ماسک زدن در حق به جانب بودن خودشان، در صف اول مسئولین منطقه قرار دارند و این برای ملت بزرگ و شریف ایران بسیار هم عالی است و باعث افتخار است و نشان از اول بودن ما دارد!