کمک سرقت ادبی به نویسنده!
علیرضا محمودی ایرانمهر با بیان دیدگاهش درباره کتابهای صوتی، از آنچه کمک سرفت ادبی به نویسنده توصیف کرد، سخن گفت.
این داستاننویس و منتقد ادبی در گفتوگو با ایسنا، درباره مزایای کتاب صوتی اظهار کرد: کتابهای صوتی به افزایش دایره مخاطبانِ کتاب کمک میکند زیرا خیلی از آدمها و مخاطبان به دلیل اینکه از کودکی به خواندن و مطالعه کردن عادت ندارند، معمولا زود چشمشان خسته میشود و خوابشان میگیرد یا حوصلهشان سرمیرود. در واقع خواندن کتاب برایشان دشوار است.
او افزود: علاوه بر افزایش دایره مخاطبان کتاب، کتاب صوتی میتواند چرخه بزرگ اقتصادی برای ناشر ایجاد کند. همچنین میتوان به راحتی از آن استفاده کرد؛ مثلا در گوشی، هنگام کار با لپتاپ، در ماشین هنگام رانندگی و یا در موقعیتهای مختلف.
محمودی ایرانمهر که مجموعه داستان «بارونساز» را در مهرماه از سوی نشر چشمه منتشر خواهد کرد، یادآور شد: اتفاق بدی که ممکن است بیفتند، این است که کتاب صوتی آدمها را تنبل کند که این موضوع برای آدمهایی که به مطالعه عادت دارند اصلا جذاب نیست از جمله خود من.
او با بیان اینکه چندسالی است آثارش را با صدای خودش یا استفاده از گوینده دیگر به کتاب صوتی تبدیل میکند، گفت: من مخاطب آثار صوتی نیستم؛ زیرا احساس میکنم جان داستان را نمیتوانم درک کنم. ترجیحم این است که کتاب را دستم بگیرم، کاغذ را لمس کنم و خط خط بخوانم، و اگر لازم باشد به صفحات قبل برگردم و دوباره بخوانم.
این داستاننویس درباره اینکه آیا کتاب صوتی میتواند جایگزین و یا رقیبی برای کتاب کاغذی و کتاب الکترونیک باشد، اظهار کرد: رقیب نه؛ اما میتواند در کنار کتاب کاغذی گسترش پیدا کند. ناشران بزرگ جهان بخش عمدهای از درآمدشان را از طریق کتاب صوتی به دست میآورند. در واقع کتاب صوتی یک صنعت و تجارت پرسود برای ناشران است. بعید میدانم کتاب صوتی بتواند به صورت کامل جای کتاب کاغذی را بگیرد زیرا کتاب کاغذی کیفیت خاص خود را دارد و امکان اینکه چیزی بخواهد جایگزین آن شود وجود ندارد.
او با بیان اینکه ضرورتهای اقتصاد تعیین میکند که ناشران به سمت تولید کتاب صوتی بروند یا خیر، گفت: احتمالا ناشران به خاطر تأمین منابع اقتصادی و مالی ناگریز از این خواهند شد که در آینده بخشی از فروششان را به کتابهای صوتی اختصاص دهند.
محمودی ایرانمهر با بیان اینکه برای جذاب کردن کتاب صوتی ظرفیتهای بسیاری وجود دارد، گفت: مدل خواندن کتاب، استفاده از موسیقی و استفاده از سلبریتی برای گویندگی کتاب میتواند در جذاب کردن کتاب مفید باشد. خیلی از هنرپیشههای دنیا کتاب صوتی میخوانند و مردم برای شنیدن صدای آن آدم معروف کتاب را گوش میکنند. افراد کمسن و سال ممکن است از این طریق جذب کتاب شوند.
این نویسنده در ادامه متذکر شد: خواندن کتاب تکنیکهایی دارد که میتوان با استفاده از آنها مانع خسته شدن مخاطب شد که قشر روشنفکر و کتابخوان خیلی این موضوع را نمیپسندند و فکر میکنند به کتاب زیورآلاتی اضافه شده است که مناسب آن نیست.
او گفت: شکل رایج کتاب صوتی این است که یک نفر داستان را پشت هم و بدون وقفه میخواند که بهتر است صدا و لحن او خیلی شنیده نشود و فقط داستان را روایت کند. من فکر میکنم این موضوع برای همه کتابها صادق نیست و بهتر است حداقل از ظرفیت صدای گوینده حداکثر استفاده را برد.
او با اشاره به تجربه خودش در رادیو و تولید برنامه تاریخ ادبیات معاصر ایران گفت: موسیقی یکی از ابزارهایی است که میتوان از طریق آن مخاطب را جذب کرد تا داستان را گوش کند. استفاده از ظرفیتهای نمایشی داستان نیز میتواند به جذب مخاطب کمک کند.
علیرضا محمودی ایرانمهر با بیان اینکه عموم کتابها ظرفیت این را دارند که به نمایش تبدیل شوند، گفت: اگر کتاب این ظرفیت را نداشته باشد میتوان قسمتی از آن را به صورت نمایش تنظیم کرد. البته برخی از کتابها نه به صورت صوتی قابل شنیدن هستند و نه قابل خواندن هستند، فقط چاپ شدهاند که چاپ شده باشند. بخش زیادی از کتابها اینگونه است و حتی ارزش یک بار خواندن را هم ندارد و با بدبختی و مصیبت باید آنها را برای یک بار خواند.
او درباره توزیع غیرقانونی کتابهای صوتی در سایتها و یا کانالهای تلگرامی نیز گفت: این مسئله، مسئلهای جهانی است و فقط شامل شکل صوتی کتاب نمیشود. برای کتاب خود من هم این اتفاق میافتد، هر چیزی را که در زندگیام نوشتهام زمانی که در اینترنت سرچ میکنم، ۱۰ سایت مختلف آن را به صورت پیدیاف گذاشتهاند. توزیع کتاب به این شکلِ باز، خوب است. البته برخی کتاب را به نام خودشان منتشر میکنند که به نظر میرسد چارهای برای آن نیست.
او در عین حال گفت: از کارهایی که از شما دزدیده میشود نیز میتوان درآمد و اعتبار کسب کرد. سرقت ادبی میتواند بخشی از بازار کالای فرهنگی باشد. در واقع سرقت ادبی به صورت غیرمستقیم برای نویسنده بازار تولید میکند. به طور مثال از ۱۰هزار نفری که کتاب ما را به صورت دزدی میخوانند ممکن است دوهزار نفر آن را بخرند. و اگر کتاب من دزدیده نمیشد یا به صوت غیرقانونی منتشر نمیشد این دوهزار نفر اساسا مخاطب کار من نبودند.