چگونه می‌توانیم «هنر گوش دادن» خود را تقویت کنیم؟

    کد خبر :418336

انسان امکانات، استعدادها و توانایی‌های بسیاری دارد که به ندرت از تمام آن‌ها سود می‌برد و اغلب از میزان و دامنه آن‌ها بی‌خبر است و گاه آن‌ها را کوچک و ناچیز می‌شمرد.

بعضی از این مسائل به ظاهر کم اهمیت، در صورتی که به درستی مورد توجه قرار گیرند، دامنه توانایی‌های ما را به شدت افزایش می‌دهند. یکی از این مسائل به ظاهر ساده، که هر کسی تصور می‌کند از آن آگاهی درستی دارد، شنیدن است.

شنیدن آن‌طور که به نظر می‌رسد، ساده نیست. حدود ۸۰ درصد از زمان بیداری انسان صرف ارتباط – در شکل‌های مختلف – می‌شود که حدود نیمی از آن به صورت شنیدن است.

با این حال ما فقط از ۲۵ درصد امکانات بالقوه شنوایی خود استفاده می‌کنیم.

روان‌شناسان معتقدند که گرچه در اکثر حرفه‌ها حدود نیمی از زمان صرف گوش دادن به حرف‌های دیگران می‌شود، بسیاری از ما در حقیقت از قدرت شنیدن خوبی برخوردار نیستیم.

تجربه نشان داده است که شنوندگان سخنرانی‌ها، ده دقیقه پس از آغاز سخنرانی، حدود ۵۰ درصد پیام ارائه شده را نمی‌شنوند و درک نمی‌کنند و اکثر آن‌ها پس از ۴۸ تنها ۲۵ درصد را به یاد می‌آورند.

در مدرسه و در طی تحصیلات رسمی بر یادگیری مهارت‌های مربوط به خواندن و نوشتن تأکید زیادی می‌شود، ولی به مهارت سخن گفتن و به ویژه گوش دادن اهمیت چندانی داده نمی‌شود.

اغلب افراد نمی‌توانند یا نمی‌خواهند گوش کنند، و در نتیجه چون سخنان یکدیگر را نمی‌شنوند و درک نمی‌کنند نتایج زیانباری نصیب آنان و دیگران می‌شود.

در سال ۱۹۷۷ در یک برخورد هوایی در جزایر قناری، ۵۸۱ نفر جان خود را تنها به این علت از دست دادند که خلبان‌ها به فرمان‌های رادیویی چنان که باید گوش نمی دادند.

در یک بیمارستان هنگامی که بیماری به پرستاری گفت که نسبت به نوعی داروی معمولی حساسیت دارد پرستار به حرف‌های بیمار با بی‌توجهی گوش می‌داد، در نتیجه بیمار پس از یک تزریق معمولی جان خود را از دست داد.

از حوادث غیرعادی و نادر که بگذریم، روان‌شناسان امریکایی برآورد کرده‌اند که عامل اصلی طلاق در امریکا ناتوانی زن و شوهرها در گوش دادن به حرفهای یکدیگر است.

چند آزمایش ساده در مورد شنیدن

از کسی بخواهید که مطالب زیر را با صدای بلند برای شما بخواند:

در کدام یک از کلمات امضاء، اعلام، انشاء، و دایر، حرف “ع “وجود دارد.
خانمی به شوهرش گفت که گوشت، کره، نان و کبریت بخرد. او کره، پنیر، کبریت و گوشت خریده است. شوهرش چه چیزی را فراموش کرده است.

اگر پاسخ‌های شما صددرصد درست نبود نگران نشوید، زیرا شما در این مورد تنها نیستید. روش‌هایی برای اصلاح و بهبود عادات شنیدن وجود دارد.

اصول و قواعد خوب شنیدن دربرگیرنده روش‌های غلبه بر موانع شنیدن، تکنیک‌های یادگیری شنیدن، توجه به حرکات گوینده و گوش دادن دقیق به منظور دریافت نکات مورد تأکید پیام ارائه شده است.

موانع خوب شنیدن

1. ذهن ما منتظر کلمات نمی‌ماند. سرعت متوسط فکر کردن چهار تا ده برابر سخن گفتن است. بنابراین وقتی که منتظر ادای کلمات گوینده هستیم، ذهن مطلب را رها می‌کند و در نتیجه چند کلمه را دریافت می‌کنیم و بقیه را از دست می‌دهیم.

2. وقتی که ما بر این تصوریم که موضوع را می‌دانیم، مطلب را نصفه نیمه گوش می‌کنیم.

3. به جای شنیدن می‌بینیم. چند بار تاکنون به دلیل توجه به رفتار و ظاهر شخصی که تازه با او آشنا شده‌اید متوجه نام او نشده‌اید؟

4. اغلب اوقات هنگام گوش دادن به چیزی، به کار دیگری نیز مشغول هستیم، در حالی که می‌کوشیم گوش کنیم عملاً بخشی از توجه ما معطوف به روزنامه، رادیو یا تلویزیون و صفحات موبایل است.

5. اکثر اوقات موضوع اصلی را فراموش می‌کنیم و به جای توجه به اندیشه مطرح شده، به کلمات و عبارات توجه می‌کنیم. نکات منفرد گرچه مهم‌اند اما توجه به جزئیات باعث می‌شود که پیام گوینده را درنیابیم.

6. احساساتمان بر ما مسلط است. وقتی کسی می‌کوشد عقیده‌ای را بیان کند که با نظر ما در آن مورد مغایر است به طور غیر ارادی احساس خطر می‌کنیم که مبادا شنیدن بیشتر باعث شود که اعتبار دیدگاه ما مورد سؤال قرار گیرد. در اینجا ذهن خود را از گوینده منحرف و به برنامه‌ریزی ضد حمله خویش و پاسخگویی شروع می‌کنیم.

7. ممکن است شیوه نگاه کردن، آرایش سرها، صدا، نژاد، جنسیت یا عوامل دیگری را در گوینده که ارتباطی به سخنان او ندارد دوست نداشته باشیم و این امر باعث شود که با پیش‌داوری به سخنان او گوش فرا دهیم.

8. جویدن آدامس، بازی با انگشتان، قلم و مداد و غیره نیز گاهی حواس ما را پریشان می‌کند و مانع درست شنیدن می‌شود.

9. درک پیام گوینده و یادداشت کلمه به کلمه سخنان گوینده به طور همزمان غیرممکن است. باید فقط نکات برجسته و اندیشه‌های اصلی را یادداشت کرد.

افزایش بازده شنیدن

1. تمرکز آهسته و تدریجی را با این‌گونه تمرینات بیاموزید: “دو به اضافه سه منهای پنج به اضافه چهار برابر دو منهای شش چند می‌شود؟”

2. تمرین با رادیو و تلویزیون. یک پادکست یا برنامه علمی به زبان ساده را همراه با دوستی از رادیو گوش کنید یا در تلویزیون ببینید. ابتدا ببینید هر یک از شما چه مقدار از مطالب ارائه شده در این برنامه را به یاد می‌آورید و سپس بکوشید تا نتیجه اصلی برنامه را با یکدیگر استنتاج کنید.

3. آنچه توجه شما را دچار پراکندگی می‌سازد از خود دور کنید. به چیز دیگری گوش نکنید و به کار دیگری نپردازید.

4. تحمل دیدگاه‌های مخالف با نظرات خویش را بیاموزید. مراقب آن نیروهای ناخودآگاهی باشید که در درون شما مانع شنیدن و باعث فکر کردن به پاسخ مناسب می‌شوند. به جای پرسش‌هایی در مورد کلمات و نحوه بیان گوینده به سؤالاتی بیندیشید که موجب شود گوینده شما را در کنار خود احساس کند و نه رودرروی خویش.

5. به دیگران کمک کنید تا بتوانند خوب گوش کنند. ما عملاً عادات کودکانمان را در بد شنیدن تقویت می‌کنیم، بدین نحو که چیزی را برای اینکه بدان توجه و از آن اطاعت کنند بارها تکرار می‌کنیم. درحقیقت ضرورتی ندارد که بیش از یک بار آن‌ها را مورد خطاب قرار دهیم. اگر از ما اطاعت نمی‌کنند باید به گونه‌ای منطقی تنبیه شوند تا در آنان انگیزه گوش دادن و عمل کردن ایجاد شود. خود ما نیز باید الگوبی شایسته برای فرزندانمان باشیم و به محض شنیدن حرف‌های آنان جوابشان را بدهیم.

6. به گوینده نگاه کنید. نگاه کردن نشانه علاقه شما به مطلب است. البته به گوینده خیره نشوید. اکثر افراد به کسانی که به آن‌ها نگاه نمی‌کنند اعتماد ندارند و بی‌اعتمادی مانع ارتباط است.

7. در مورد مطلبی که شنیده‌اید پرسش‌هایی مطرح کنید. سؤال کردن بهترین روش خوب شنیدن است. این امر برای والدین، مربیان و مدیران بسیار ضروری است. با طرح پرسشها می‌توان اطلاعات بیشتر مورد نیاز را کسب کرد. پرسش‌ها باید هدف مشخصی را دنبال کنند. هیچ کس دوست ندارد مورد بازجویی قرار گیرد.

8. وسط حرف گوینده ندوید. باید بر تمایل قطع سخنان گوینده و اظهار مطلبی که به ذهنتان خطور کرده است غلبه کنید.

9. موضوع صحبت را عوض نکنید. وسط حرف دیگران دویدن کار زشتی است ولی قطع حرف دیگران و عوض کردن موضوع گفتگو توهین‌آمیزتر است.

10. در صورتی که بخواهید عقاید خود را در مورد مطلب اظهار شده بیان دارید سعی کنید سخنان گوینده را درست درک کنید. هیجان زیاد باعث می‌شود که با هر اندیشه‌ای که با دیدگاه‌ها، تجارب و تمایلات شخصی ما متفاوت باشد به مبارزه برخیزیم. بنابراین احساسات خود را کنترل کنید.

11. علاقه‌مندی و توجه خود را به مطلب نشان دهید. گاهی اشارات مبنی بر تأیید و درک نظرات گوینده بسیار سودمند است. اکثر افراد اگر نشانه‌ای مبنی بر درک دیگران نبینند سخنانشان را کوتاه می‌کنند. گاهی بریدن سخنان گوینده به منظور روشن شدن مطلب نه تنها نشانه علاقه و توجه شنونده است بلکه گوینده را مطمئن می‌سازد که پیام او به نحوی مطلوب دریافت شده است. در ضمن توضیحات گوینده به شما کمک می‌کند که نسبت به بقیه مطالب تمرکز لازم را به دست آورید.

حرکات گوینده به هنگام سخن گفتن باعث تشدید یا تضعیف پیام گفتار می‌شود

بسیاری از اشخاص با حرکات و ادا و اطوار خود با دیگران ارتباط برقرار می‌کنند. اغلب اوقات صدا، حالات چهره و حرکات سر و صورت، اشارات و حرکات و وضعیت‌های بدنی از کلمات گویاترند.

توجه به اشارات و حرکات گوینده باعث می‌شود که برداشت و احساس درست‌تری از پیام گوینده حاصل آید. البته این احتمال نیز وجود دارد که شخصی حرکاتی را همیشه تکرار کند و دیگران از این حرکات برداشتی داشته باشند که با آنچه مورد نظر است متفاوت باشد.

دستهای باز و باز بودن دکمه‌های کت نشانه بی‌تکلفی و آزادی شخص است.

برعکس، حالت تدافعی و احتیاط با قراردادن دست‌ها روی سینه، انداختن پا روی پا، نشانه رفتن با انگشت به سوی دیگران به هنگام سخن گفتن، حرکات کاراته مانند و مشت‌های گره کرده نشان داده می‌شود.

مالیدن چشمان و بینی، بستن دکمه‌های کت و نگاه کردن از پهلو نشانه بدگمانی است.

ناتوانی و درماندگی، با دست‌های باز، نشستن بر لبه صندلی و کج کردن سر نشان داده می‌شود.

بی‌تفاوتی در آنانی مشاهده می‌شود که بریده بریده سخن می‌گویند، پشت گردنشان را می‌مالند، دست‌هایشان را در موهایشان فرو می‌برند و با انگشت سبابه خود نشانه می‌روند.

جویدن ناخن‌ها، گاز زدن مداد یا قلم، دست در جیب کردن، نیشگون گرفتن پوست خود نشانه تزلزل است.

حالت عصبی در کسانی آشکار می‌شود که گلوی خود را صاف می‌کنند، سیگار می‌کشند و سوت می‌زنند؛ به هنگام سخن گفتن دهانشان را می‌پوشانند، به هنگام نشستن شلوارشان را بالا می‌کشند، در صندلی‌شان وول می‌خورند و به دیگران نگاه نمی‌کنند.

اعتماد به نفس با راست نشستن و قراردادن دست‌ها در پشت نشان داده می‌شود.

حرکات نشان دهنده تفکر عبارتند از: قرار دادن دست در زیر چانه، نگاه کردن از بالای عینک، برداشتن و پاک کردن عینک. اداها و ژست‌های پیپ کشیدن، گاز زدن دسته عینک و گذاشتن دست روی برآمدگی بینی.

علاوه بر حرکات بدنی، حرکات سر و صورت و حالات چهره نیز در تشخیص احساسات اشخاص بسیار مهم است.

یک لبخند، یک اخم، یک نگاه آشفته، اینها تظاهر احساسات ترس، خشم، شگفتی و ملال است. بعضی اشخاص به هنگام سخن گفتن چنان جدی هستند که ممکن است دیگران احساسات آنان را درست تفسیر نکنند و آن را غیردوستانه تصور نمایند.

آهنگ و تکیه روی کلمات نیز نقشی بزرگ در تفسیر پیام گوینده دارند و باید بدان توجه داشت.

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید