چگونه به سوالات مذهبی کودکان جواب دهیم؟
این روزها در دهه اول محرم و ایام سوگواری سالار شهیدان امام حسین(ع) هستیم و کودکان در این ایام برای شان پرسش ها و ابهاماتی مطرح می شود که از والدین خود می پرسند. در ادامه توصیه هایی به والدین برای پاسخ دادن به چنین سوالاتی داریم.
«بابا، چرا امام حسین(ع) شهید شد؟»، «مامان، چرا بعد از این همه سال باید برای شهید شدن امام حسین(ع) عزاداری کنیم؟»، «بابا، میشه بپرسم خدا چیه؟» و … . این روزها در دهه اول محرم و ایام سوگواری سالار شهیدان امام حسین(ع) هستیم و کودکان در این ایام برای شان پرسش ها و ابهاماتی مطرح می شود که از والدین خود می پرسند. در ادامه توصیه هایی به والدین برای پاسخ دادن به چنین سوالاتی داریم.
4 دلیلی که کودکان سوال می کنند
قبل از هر چیز باید بدانیم کودکان به چهار دلیل سوال می کنند:
1-شناختن
2- کنجکاوی
3- دیدن تضادها
4- تعارض ها
به طور کلی، کودکان سوال می کنند تا یاد بگیرند. والدین با دانستن همین نکته نه تنها نباید از پرسش کودک شان خسته شوند بلکه باید از این گونه سوالات استقبال کنند. در ادامه چند توصیه کلی درباره نحوه پاسخ گویی به سوالات اعتقادی کودکان خواهیم داشت و چند سوال را به عنوان نمونه، بر اساس همین توصیه های کلی پاسخ خواهیم داد.
نگویید تو در حد این مسائل نیستی!
سوال کردن فرزندان ما بیشتر برای شناخت و یادگیری است و به همین دلیل اگر سوال را از کودکان مان بگیریم، هیچ نسلی رشد نمی کند و حتی علمی و شناختی برای آن ها به وجود نمی آید. روش پاسخ گویی به این دسته از سوالات اعتقادی، پاسخ منطقی و بدون جهت گیری است.
نباید از اصطلاحاتی چون «الان وقت این سوال نیست» یا «تو در حد این مسائل نیستی» استفاده کنیم. باید به صورت منطقی پاسخ دهیم و درست این است که ابتدا از کودک مان بپرسیم خودش چه فکر و برداشتی دارد و در ادامه صحبت او، به جمع بندی و پاسخ منطقی بپردازیم. استفاده از زبان تمثیل و انواع مثال ها می تواند در این زمینه به شما بسیار کمک کند.
با سوالات مفهومی پاسخ دهید
کودکان دوست دارند همواره جست و جو کنند و کنجکاوی برایشان نوعی بازی ذهنی است و دلیل آن، آشنایی بیشتر با محیط اطراف شان است. در پاسخ به این دسته از سوالات، یک نکته دیگر نیز قابل اهمیت است که پاسخ گویی باید با سوالات بیشتری اتفاق بیفتد. مثلا اگر کودک شما موضوعی را می داند و می خواهد بیشتر بداند و سوالی مطرح می کند، شما باید به جنبه دیگر آن موضوع بپردازید و توضیح تان همراه با سوالات مفهومی بیشتری باشد.
گاهی لازم است کودک را در آن موقعیت قرار دهید و بگویید: «اگر تو بودی، چه کار می کردی؟!»
تضاد و تعارض های ذهنی اش باید حل شود
وقتی اتفاقاتی در روند عادی زندگی می افتد که تاکنون نبوده است، برای کودکان مان تضاد ذهنی ایجاد می شود و شروع به پرسیدن می کنند. در این شرایط بهترین راه، همراهی کودک است تا ابتدا تجربه کسب کند. گاهی باید سوالات را با مسائل عاطفی و احساسی پاسخ داد.
وجود رابطه پر از محبت، می تواند بسیار در این مسئله کمک حال باشد. همچنین گاهی اتفاقاتی در زندگی می افتد که با اتفاقات گذشته مخالف است. کودک در این حال دچار تعارض می شود. در این شرایط برای پاسخ گویی به سوالات کودکان، باید از زبان مقایسه استفاده و موارد متناقض را در شرایطی منطقی مقایسه و بررسی کرد تا نتیجه قابل توجهی به دست آید.
تفاوت سوالات کودکان قبل و بعد از بلوغ
نکته بسیار مهم، این است که اگر کودک ما به صورت منظم در محیط های مذهبی قرار گیرد به مرور زمان، پاسخ بسیاری از سوالات خود را می یابد و خودش رفتار و روحیاتش را مدیریت می کند و سوالاتش را به راحتی پاسخ می دهد. البته نکته قابل توجه این است که جنس سوالات دوران کودکی و بلوغ با هم متفاوت است. سوالات دوران کودکی، بیشتر از جنس شناختن و کنجکاوی است و سوالات دوران بلوغ به دلیل بحران ها و انقلاب های درونی اش، از جنس حل تضادها و تعارض هاست.
نحوه پاسخ دادن به چند سوال رایج کودکان
در ادامه به صورت مصداقی به بررسی چند سوال می پردازیم که با توجه به نکته های مطرح شده در ابتدای مطلب، به آن ها پاسخ خواهیم داد.
خدا چیست و کیست؟
این سوال بسیار مهم است و قبل از هر پاسخی باید خود کودک را با این سوال درگیر کنیم تا زبان و فهم کودک مان را بشناسیم. خودت چی فکر می کنی؟ یا چه حسی و درکی داری؟ فکر می کنی چیست؟ در گام دوم باید به او بگوییم خدا کجاست؟ و خدا جایی نیست جز در قلب او. با پرداختن به این سوالات و از دریچه ذهن کودک، می توان او را درمسیر رسیدن به پاسخی ساده قرار داد.
چرا باید عزاداری کنیم؟
در این سوال ابتدا باید احساس مسئولیت و عاطفه فرزندمان را بشناسیم و او را درگیر کنیم.
چیزهایی را که از دست داده و ناراحت شده است، برایش یادآوری و سعی کنیم عواطف و احساساتش را در نبود آن چه برایش ارزش دارد، بروز دهد. طبق نظریات علم روان شناسی، شور و هیجان نیز در کنار شعور، عامل سلامتی روان است.
چرا امام حسین(ع) شهید شدند؟
هیچ گاه در پاسخ به این سوال سعی نکنید واکنش منفی نشان دهید که چرا این سوال را پرسیده است! باید اول خودمان بدانیم فلسفه شهادت امام حسین(ع) چه بوده است. کودکان جنس بدی و ظلم را می شناسند و باید بپرسیم اگر تو بودی در برابر ظلم می ایستادی یا نه؟ تا چه حد؟ و … تا ذهن کودک ما با این موضوع آشنا شود.
چرا فلان فرد که عزادار است، کار غلطی انجام می دهد؟
این هم سوال مهمی است و کاش یک عزادار، حداقل در این ایام به این نکته مهم توجه کند که کودکان مشغول تماشای او هستند و خواهند بود.
با این حال و در پاسخ به این سوال، باید زبان مقایسه را به کار گیریم و به کودکان در گام اول بگوییم که هر کسی مصونیت از خطا ندارد و امکان دارد کار اشتباهی انجام دهد.
از طرفی به او نشان بدهیم اگر کار اشتباهی را دید، باید اشتباه بودن کارش را بفهمد و از آن رفتار بد دوری کند. سوالاتی چون این که اگر کاری غلط باشد ما باید انجام بدهیم؟ در راستای پاسخ دادن به این سوال، گره گشا به نظر می رسد.
کودک باید آزادانه هر سوالی را بپرسد
در پایان توجه داشته باشید که هر سوالی را می توان پاسخ داد. فقط باید این نکته را در نظر بگیریم که پاسخ دادن به یک پرسش، سبب نشود شخصیت کودک مورد سوال قرار گیرد. کودک می تواند هر سوالی را بپرسد و آزاد است و نباید بابت سوال پرسیدنش بازخواست شود. همراهی کردن و گوش دادن به کودک و توجه به او، 50 درصد پاسخ به سوالش است.