چند نکته درباره یک عکس؛ آیا همه پیش بینی ها غلط بود ؛ حسن روحانی با مجلس به مشکل برخورده است؟
حواشی جلسه علنی دوشنبه آنقدر بود که بودجه و عدد و رقم هایش چندان به چشم نیامد. برخورد نمایندگان مجلس با حسن روحانی و سر و صدایی که همزمان با سخنرانی اش به راه انداختند؛ یک بار دیگر نشان داد که تعامل با مجلس دهم آنچنان که آقای رئیس جمهور انتظار داشت، پیش نرفته است. روحانی که روی حذف بسیاری از تندروهای مجلس نشین و پیروزی لیست امیدی ها حساب کرده بود، گمان نمی برد که همکاری با مجلسی به ریاست علی لاریجانی و حضور بسیاری از نیروهای اعتدالی تا این حد دشوار شود. تا این حد که کار به استیضاح های پی در پی وزرا، سوال از رئیس جمهور و اخلال در حین سخنرانی او برسد!
برای درک بهتر این وضعیت باید نگاهی به تعامل روحانی با جریان های موجود در مجلس انداخت و آنجاست که مشخص می شود نه اصلاح طلبان به قدر کافی با او همراهی کرده اند و نه لاریجانی و حامیانش به قدر کافی همکاری.
تکلیف طیف تندرو اما از ابتدا مشخص بود. کم شدن شمار آنان در مجلس و کوتاه شدن دست افرادی همچون حمید رسایی و مهدی کوچک زاده این امید را می داد که میزان اثرگذاری این طیف کاسته شود. کریمی قدوسی، حاجی دلیگانی، پژمانفر و دیگران اما چنان جور بقیه را کشیدند که شاهدیم همین حلقه کوچک مخالفان در مواقع و مواردی چطور برای روحانی دردسرساز شده است. تصاویر منتشر شده از جلسه علنی دوشنبه نیز حکایت از همین دارد و شاهدی بر این مدعا است که هر جا سخن از حاشیه سازی برای دولت باشد نام پایداری چی ها می درخشد. حضور این عده در فراکسیون ولایی مجلس سبب که این فراکسیون اگرچه قلیل اما در مواردی اثرگذار باشد. مثلا همان بازی سیاسی که در انتخابات هیات رئیسه مجلس انجام دادند و با انصراف حاجی بابایی ، ریاست لاریجانی را تمدید کردند.
به نوشته نامه نیوز،فریادهایی که هدایت الله خادمی صبح دوشنبه بر سر روحانی کشید نشانه واضحی از ناموفق بودن روحانی و دولت اش در کنار آمدن با این طیف بود. معلوم شد که حقوق نجومی و برج نشینی هم این گروه را با دولت همراه نمی کند و هرجا که مصلحت بدانند با هم متحد شده و پروژه تازه ای را علیه رئیس جمهور کلید می زنند.
مشکل روحانی در تعامل با مجلس اما فقط این نیست. او بیش از آنچه باید روی حمایت فراکسیون امید و نیروهای اعتدالی راه یافته به مجلس حساب کرد و همین هم مشکل ساز شد. لیست امیدی ها اگرچه ظاهرا حامی و مدافع دولت هستند اما بعضا علیه او موضع گیری کرده و زاویه خود را با تصمیمات دولت حفظ می کنند. چنانچه ملاحظه شد در جریان سوال از رئیس جمهور اصلا کوتاه نیامدند. ناگفته نماندکه در فرقه سوال از رئیس جمهور خود روحانی هم کم مقصر نبود. شاید اگر لجبازی نکرده و نمی گفت که به حمایت کردن یا نکردن آنها اهمیت نمی دهد؛ کار به نحو دیگری پیش می رفت.
این را نیز باید در نظر داشت که هر وقت پای مسائل منطقه ای و قومی به میان آمده فراکسیون امیدی ها در ایجاد وحدت ضعیف تر عمل کرده اند. محمدرضا عارف نیز رئیس مناسبی برای این فراکسیون نبوده و هیچ وقت موفق به ایجاد وحدت آن هم به نفع دولت ، نشده است.
وضعیت تعامل روحانی و مجلسی ها وقتی بغرنج تر می شود که نقش علی لاریجانی و حامیانش در فراکسیون مستقلان را نادیده نگیریم. فراکسیونی که در موارد حساس تعیین کننده شده و با اعلام نظر خود بر رای نهایی مجلس سایه می اندازد. روحانی گمان می کرد که روابط اش با مجلس تحت ریاست لاریجانی صمیمانه تر باشد اما او سیاس تر از این حرف ها است و هرچه گذشت نشان داد که در موضع گیری و سیاست ورزی به منفعت دولت کاری ندارد. چرا که اگر داشت بسیاری از استیضاح ها یا سوال از رئیس جمهور اعلام وصول و عملی نمی شد.
با همه این اوصاف، روحانی چاره ای ندارد غیر از آنکه یک سال دیگر با همین مجلس کار کند. باید منتظر ماند و دید که چطور روابط دو قوه را مدیریت می کند و با هر یک از این طیف های سیاسی کنار می آید.