چشمانداز همکاری نفتی ایران و اروپا
صنعت نفت ایران با دیرینهای نزدیک به ۱۱۰ سال و گذر از فرازوفرودهای بسیار، بار دیگر با خروج آمریکا از برجام، دورهای جدید از شرایط اقتصادی و توسعهای را تجربه خواهد کرد. صنعت نفت ایران در سه سال گذشته و در دوره اجرای برجام، اگرچه توانست بسیاری از چالشها و مخاطرات دوران تحریم را جبران کرده و در بالاترین سطح از فرصتها و ظرفیتهای برجام برای احیای دوباره استفاده کند، اما واقعیت این است که این صنعت برای رسیدن به یک شرایط باثبات و قرارگرفتن در سطحی مناسب از توان رقابتی در عرصه بینالمللی، نیاز به یک بازآرایی اقتصادی، فنی و مدیریتی داشت و دارد.
علیرضا سلطانی کارشناس اقتصاد انرژی در ادامه یادداشت خود در «شرق» نوشت: برجام بهخوبی این فرصت را فراهم کرد و دستاندرکاران صنعت نفت با درک اهمیت برجام و فرصتهای آن، سیاستگذاریها و برنامهریزیهای لازم برای این بازآرایی را با وجود همه محدودیتها و چالشهای سیاسی داخلی و خارجی آغاز کردند، اما به نظر میرسد این آغاز برای رسیدن به شرایط مطلوب و با توجه به چالشهای سیاسی پیشرو، راهی طولانی، سخت و پرهزینه در پیش دارد.
به گزارش ایسنا به طور طبیعی تحریمهای احتمالی آمریکا، صنعت نفت ایران را با چالشهایی مواجه میکند، اما با توجه به اراده اتحادیه اروپا و کشورهای روسیه و چین به حفظ برجام و مقابله با سیاستهای تحریمی آمریکا علیه ایران، به نظر نمیرسد شرایط تحریمی گذشته به لحاظ شدت و گستردگی برای صنعت نفت تکرار شود. قدرت مانور تحریمهای آمریکا به طور مشخص، شرکتهای بزرگ اروپایی و هر شرکتی را که با شرکتها، بانکها، بازارهای سهام و طرحهای اقتصادی و خدماتی آمریکایی ارتباط دارد، تحت تأثیر قرار میدهد. طبیعتا این شرکتها برای فرار از مجازاتهای احتمالی آمریکا، مجبور به ترک مناسبات اقتصادی خود با ایران هستند مگر اینکه ریسک همکاری اقتصادی با ایران را بپذیرند یا اینکه اقدامات تأمینی و حمایتی احتمالی اتحادیه اروپایی، ریسک فعالیت اقتصادی آنها در ایران را در مقابل فشارها و مجازاتهای آمریکا پوشش دهد.
به طور طبیعی و با لحاظ محدودیتهای حقوقی و اقتصادی اتحادیه اروپایی و دولتهای اروپایی در ایجاد گستره وسیع از اقدامات تأمینی و حمایتی، فقط شرکتهای متوسط و کوچک اروپایی میتوانند در صورت تمایل همکاری خود را با ایران ادامه داده و از فشارها و مجازاتهای آمریکا مصون بمانند. البته اتحادیه اروپایی در تکمیل طرحهای حمایتی خود از ایران، باید سازوکارهای تشویقی و ترغیبی مناسبی هم در پیش گیرد تا انگیزه لازم برای شرکتهای اروپایی برای آغاز یا ادامه همکاری با ایران را افزایش دهد. مقدم بر این سازوکارها، متولیان اتحادیه اروپایی کار سخت همراهکردن دولتهای ۲۸گانه اروپا برای نقشآفرینی هماهنگ و مؤثر در این پروژه بزرگ را هم در پیش دارند. موفقیت اتحادیه اروپا در مدیریت خوب این پروژه، علاوه بر اینکه موجب تداوم همکاری دولتها و شرکتهای متوسط و کوچک اروپایی با ایران میشود، درعینحال پشتوانه خوبی برای دولتها و شرکتهای آسیایی بهویژه چینی، هندی، مالزیایی و کرهای برای ادامه همکاری با ایران میشود.
به طور طبیعی صنعت نفت میتواند بیشترین بهرهبرداری را از این شرایط داشته باشد. این بهرهبرداری میتواند در حوزههایی مانند خرید نفت از سوی شرکتهای متوسط و کوچک، نقل و انتقال درآمدهای نفتی از سوی بانکهای متوسط و کوچک، بیمه محصولات نفتی و نفتکشها از سوی شرکتهای متوسط اروپایی با نرخ بیمهای منطقی و سرمایهگذاری شرکتهای متوسط و کوچک در طرحهای توسعهای صنعت نفت صورت گیرد. در چنین شرایطی میتوان به حفظ میزان کنونی صادرات نفت ایران به اروپا (۷۰۰ هزار بشکه در روز) در کوتاهمدت یا حداکثر کاهش آن به ۵۰۰ بشکه در میانمدت امیدوار بود. طبیعی است این شرایط نمیتواند پایدار باشد مگر اینکه اتحادیه اروپایی در این روند به سطحی از توانمندی سیاسی و اقتصادی برای تداوم رویارویی با آمریکا برسد یا اینکه انتخابات ریاستجمهوری آینده آمریکا زمینه تغییر هیئت حاکمه کنونی را فراهم کند یا ایران با غرب به توافقات جدیدی دست پیدا کند. در شرایط جدید یکی از انتظاراتی که ایران میتواند از اتحادیه اروپایی در مذاکرات آتی مربوط به حفظ برجام داشته باشد، درنظرگرفتن پوششهای ریسک فعالیت شرکتها در صنایع نفت و گاز ایران است که باید به صورت جدی و مشخص دنبال شود.