چرا نگاه ساده انگارانه آقای رئیس کل درباره بازار غیررسمی ارز خطرناک است؟

بازتاب– پس از تعطیلات نوروز، بازار ارز ایران وارد فاز تازهای از تلاطم شد؛ نرخ دلار که پیشتر در کانالهای ۵۰ هزار تومانی در نوسان بود، حالا به حوالی مرز ۶۶ هزار تومان نزدیک شده است. با این حال، رئیس کل بانک مرکزی با نگاهی بیتفاوت به این تحولات، اعلام کرده است که «نرخهای بازار غیررسمی» اساساً اهمیتی برای این نهاد ندارد.
محمدرضا فرزین، بالاترین مقام ارزی کشور، در اظهاراتی عجیب گفته است: «هیچ نیاز قانونی در کشور با نرخ ارز غیررسمی تأمین نمیشود و اگر کالایی با این نرخ وارد شده، صرفاً از مسیر قاچاق بوده است». اما بررسی واقعیتهای بازار، تصویر متفاوتی را نشان میدهد.
در حالی که فرزین تأکید دارد هیچ کالای رسمی با دلار آزاد وارد نمیشود، بسیاری از واردات کشور – از خودروهای مونتاژی گرفته تا گوشیهای هوشمند – بر مبنای ارزی غیر از نرخ مرکز مبادله (۲۸۵۰۰ تومان) قیمتگذاری میشوند. این گروه از کالاها عمدتاً از طریق صادرات شخصی و ارز حاصل از آن وارد کشور میشوند، با نرخی بسیار بالاتر از نرخ رسمی، گاه حتی تا مرز ۶۵ هزار تومان.
برای نمونه، واردات قطعات خودروهای مونتاژی یا موبایلهای بالای ۶۰۰ دلار، بهصورت «واردات در برابر صادرات» انجام میشود؛ مسیری که قیمتگذاری را عملاً به نرخ آزاد گره میزند. به همین دلیل، خودروهای چینی یا تلفنهای همراه گرانقیمت، مستقیماً با تغییرات بازار آزاد نوسان میکنند. این روند در بازارهایی نظیر طلا و سکه نیز مشهود است، جایی که معاملهگران به نرخهای منتشر شده در کانالهای تلگرامی واکنش فوری نشان میدهند.
با وجود ادعاهای بانک مرکزی، واقعیت بازار نشان میدهد که قیمت نهایی بسیاری از کالاهای اساسی، تحت تأثیر مستقیم نرخ دلار آزاد شکل میگیرد. به گفته فعالان بازار، جهش نرخ ارز در فروردینماه، موجب افزایش قیمت چشمگیر در بازار خودرو شده است؛ بهطوری که برخی خودروهای داخلی تا ۲۵ میلیون تومان گرانتر شدهاند.
اقتصاددانان معتقدند که سیاستهای غیرشفاف و انفعالی بانک مرکزی در یک سال و نیم گذشته، سهم عمدهای در تداوم نوسانات ارزی داشته است؛ بهویژه وقتی که هر خبر اقتصادی، سیاسی یا حتی اجتماعی، بهانهای برای جهش نرخ ارز میشود و بانک مرکزی، نقشی در مهار این التهاب ایفا نمیکند.
از دیماه ۱۴۰۱ تاکنون، بانک مرکزی اختیارات بیسابقهای برای مدیریت بازار ارز دریافت کرده است، اما نهتنها شاخص ارزی کنترل نشده، بلکه سخنان رئیس کل هم به مرور از موضع انکار به پذیرش تلویحی تغییر یافته است. فروردین سال گذشته، او نرخهای منتشرشده در فضای مجازی را «ساختگی» خواند؛ اکنون، با گذشت یک سال، سخن مشابهی تکرار میشود: «ما کاری به نرخهای بازار غیررسمی نداریم.»
در این میان، اقداماتی نظیر انحلال کانون صرافان و حذف صرافیهای غیربانکی، عملاً باعث تضعیف سازوکار تنظیم بازار شده است. همچنین، اجرایینشدن وعدههای مربوط به استفاده از ریال آفشور در مبادلات با عراق و افغانستان، نهتنها به کاهش صادرات منجر شده، بلکه عملاً دو بازار عمده ارزآور کشور را با اختلال روبهرو کرده است.
در حالی که مسئولان از بیربط بودن نرخ بازار آزاد به معیشت مردم سخن میگویند، شواهد میدانی و قیمت کالاهای روزمره روایت دیگری دارند. فرزین و تیمش در بانک مرکزی، اگرچه از اختیارات گسترده برخوردارند، اما به نظر میرسد که نه تنها راهبردی برای مهار ارز ندارند، بلکه با انکار واقعیت، عملاً بازار آزاد را به حال خود رها کردهاند.
خوب بنده خدا درست می گه اگه یک مشت دزد و فرصت طلب که کاملا معلوم هست به کجا وصل هستند بخواهند به هر دلیلی دلار با قیمت پایین از منابع ارزی دریافت کنند و به قیمت خیلی بالاتر به جای خرید های ضروری در بازار ازاد بفروشند و سود هنگفتی بدون انجام هیچ کاری به جیب بزنند قابل قبول نیست. ان فردی که ارز دریافت می کند با فشار به بانکها و دیگر منابع ارزی و داشتن رابطه به زور ارزها را دریافت و وارد بازار می کند و نرخ تعیین می کند. این ها به کجا وصل هستند و چطوری این کارها را انجام می دهند؟ فامیل کی هستند ایا با امام جمعه ارتباط دارند؟ یا با رییس مجلس یا با نمایندگان و یا با افراد با نفوذ دیگری؟ نکنه اینها فقط کننده کار هستند و پشت پرده سود به جیب همشان می رود ؟ نکنه دریافت کننده وام ارزی یک روستایی هست که کارت ملی اش اجاره شده؟
ایرانی جماعت به خودش هم رحم نمیکنه..شما ببین عده ای فرصت طلب به دنبال کسب سود بیشتر از دلار هستن در حالیکه کاملآ میدونن هموطنان قشر ضعیف چقدر آسیب میبینن..چشماشون رو میبندن و همه کار میکنن..