چرا میانهروها و اصلاحطلبها میخواهند برگردد و تندروها نه؟!
با وجود آنکه به نظر میرسد موافقان بازگشت ناطق نوری به عرصه رقابت سیاسی بیشتر از مخالفان است اما از نظر کیفی میزان استقبال و عدم استقبال را میتوان برابر دانست. وقتی ناطق نوری به عنوان چهرهای معتدل از سوی موافقانش معرفی میشود، گویا مخالفان یا بیتفاوتهای حضورش را میتوان در بین طیفی جستجو کرد که به اصولگرایان رادیکال شهرت یافتهاند.
به خاطر نبود نیروی تازه نفس باشد یا استفاده از تجربیات بزرگترها، هرچند وقت یک بار در هردو جریان سیاسی کشور بحث بازگشت بزرگان به عرصه رقابتهای سیاسی مطرح میشود. موسوی خوئینیها، عبدالله نوری و ناطق نوری از این دست چهرهها هستند که ناظران سیاسی درباره آنها خود را به این متعهد میداند که از سرنوشت سیاسیشان بپرسد و گمانه زنی کند. اما در این دوران فضایی که برای ناطق نوری شکل گرفته برای عبدالله نوری دیده نمیشود. تفاوت این دو «نوری» در آن است که حرف یکی از آنها تنها در یک جریان سیاسی برو دارد و دیگری با استقبال هردو جریان سیاسی رو به روست.
به گزارش فرارو ناطق نوری در طی سالهای اخیر در حمایت از حسن روحانی آنقدر با اصلاحطلبان همکاری داشته که گاه این تصور به وجود میآید که ناطق نوری عبای خود را عوض کرده و در قامت یک اصلاحطلب فعالیت میکند. او چهره نافذ اصولگرایان در سالهای 76 تا 84 بود که از 79 برای این جناح سیاسی نقش پدری هم ایفا میکرد. اما زمانی که عده ای از اصولگرایان در انتخابات ریاست جمهوری نهم راه خود و به تعبیر ناطق خرجشان را جدا کردند، ناطق سکوت را جایزترین کار ممکن دانست. در انتخابات ریاست جمهوری دهم نیز که نام او به میان آمد رسما سکوتش عمیق تر شد. بعد از انتخابات و حوادث 88 دیگر به جامعه روحانیت مبارز نرفت و بعضی اصولگرایان هم شیخ طریق چند سال قبل خود را از خود راندند.
20 سال بعد از رقابت …
با این حال از همان دوران که بذر مثلث اعتدال در حاشیه سیاست جوانه میزد، رقابت گذشته ناطق با خاتمی رفته رفته رنگ میباخت و رفاقتی عمیقتر میشد. هردوی آنها در انتخابات ریاست جمهوری 92 از روحانی حمایت کردند و آنگونه که علی عسگری، فعال سیاسی نزدیک به مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی روایت کرده ناطق و خاتمی هر دو دغدغه کناره گیری محمدرضا عارف، اصلاحطلب میدان انتخابات را داشتند.
از سوی دیگر نیز اصولگرایانی که به میانه روی شهرت پیدا کردهاند، مایلند شیخ اکبر دوباره ناطق اصولگرایان شود. چند روز پیش بود که محمدرضا باهنر که چند سالی است در قامت سخنگوی اصولگرایان فعالیت میکند از خبرهای خوش روایت کرده است. او در مصاحبهای با روزنامه اعتماد گفته: «من بارها و بارها در رسانههای عمومی گفتم از آقای ناطق خواهش میکنیم برگردد به عالم سیاست. بعضی میگویند اگر بیاید، فکر نمیکنید به نفع اصلاحطلبان باشد؟ من میگویم نه. خاستگاه آقای ناطق و فلزش، اصولگرایی است. ممکن است از بعضی رفتارهای ما و امثال ما دلخور باشد، اما آقای ناطق، اصلاحطلب نیست به معنای عرفی آن. بعضی فکر میکنند نه، مثلا آقای ناطق، آقای روحانی، آقای لاریجانی و آقای هاشمی، مواضعشان با آقای خاتمی یکی شده است.» باهنر همچنین در برابر این سوال که «موفق شدهاید ایشان را به احساس تکلیف برسانید؟» پاسخ مثبت داده و گفته: «خوشبختانه نزدیک شدیم و انشاءالله خبرهای خوبی میشنوید.»
اما به راستی گذر 20 سال از انتخابات معروف 76 ناطق را چقدر تغییر داده است و اگر او به سیاست بازگردد در کدام جناح ایفای نقش خواهد کرد؟ آیا با استقبالی که اصلاحطلبان از حضور او نشان میدهند دوشادوش خاتمی اصلاحات را رهبری میکند یا مواضع اصلاحطلبانه اش را در جریان اصولگرا مطرح میکند؟
نه اصلاح طلبان میخواهند ناطق تغییر ماهیت دهد، نه ناطق اصلاحطلب میشود
علی صوفی، فعال سیاسی اصلاح طلب به فرارو میگوید: اصلاح طلبان به هیچ وجه انتظار ندارند که آقای ناطق نوری به اردوگاه اصلاح طلبان بپیوندند. سال 92 هم که بحث حضور آقای ناطق مطرح شده بود، خود او اعلام کرد که مشکلات ایشان با اصلاح طلبان همچنان باقی است. بنابراین نه آقای ناطق زمینه تغییر ماهیت و پیوستن به اصلاحطلبان را دارد و نه اصلاحطلبان از او چنین انتظاری را دارند. اما علت استقبال اصلاح طلبان از بازگشت آقای ناطق به عرصه سیاسی به این خاطر است که جریان اصولگرایی وزن خودش را پیدا کند.
صوفی معتقد است: آقای ناطق نوری به عنوان یک چهره اصولگرای وزین، به ویژه با تجربیاتی که اکنون کسب کرده، بهترین نیرو برای حضور در حاکمیت است. نگاه ناطق به استفاده از عقلانیت در عرصه سیاسی آن چیزی است که نظر اصلاح طلبان را درباره او جلب کرده است.
وزیر تعاون دولت اصلاحات با اشاره به سوابق ناطق در مجلس و دولت میگوید: با آنکه آقای ناطق در سال 76 رقیب آقای خاتمی بود و در انتخابات شکست خورد، نتیجه انتخابات را به راحتی پذیرفت و در مجلس هم که ریاست آن را برعهده داشت بهترین نوع همکاری با دولت را نشان داد. او مجلس پنجم را با درایت و عقلانیت اداره میکرد و ما شاهد هیچ گونه تنشی بین مجلس و دولت نبودیم.
این فعال سیاسی ادامه میدهد: نوع رفتار ناطق نوری، به عنوان رقیبی که اصول رقابت و بازی سیاسی را میداند و می تواند در راس اصولگرایان جلوی جریان تندروی اصولگرا را بگیرد و اعتدالی را در این جریان ایجاد کند مطلوب اصلاح طلبان است. تبعا با حضور او در جریان اصولگرا ما شاهد کاهش تنشها و افزایش تفاهم و همکاری بین جناحهای سیاسی و نزدیک شدن این دو جریان با حفظ هویتهایشان خواهیم بود.
اصلاحطلبان میخواهند اشتباهی که درباره هاشمی کردند را درباره ناطق تکرار نکنند
صادق زیباکلام، استاد دانشگاه و تحلیلگر مسائل سیاسی به فرارو میگوید: نگاه اصلاحطلبان به آقای ناطق نوری (دور از جان ایشان) مثل نگاه این جریان به مرحوم آیتالله هاشمی رفسنجانی است. شاید اشتباهاتی که اصلاحطلبان درباره مرحوم هاشمی در دوران اصلاحات مرتکب شدهاند، باعث شده آنها دیگر اشتباهات خود را تکرار نکنند. به همین خاطر آنها یک نگاه استقبال کننده نسبت به آقای ناطق نوری دارند و او را هاشمی رفسنجانی بالقوه میبینند.
زیباکلام با بیان اینکه ناطق نوری با خاتمی تفاوتهای زیادی دارد ادامه میدهد: آقای ناطق نوری به ارزشی که آقای خاتمی برای دموکراسی و حاکمیت قانون قائل است قائل نیست. در عین حال آقای ناطق نوری نشان دادهاند که از جریان تندرو و رادیکال به ویژه از 22 خرداد 88 به بعد فاصله گرفتهاند. بنابراین این یک حداقل وسعی است که میتواند زمینه همکاری اصلاح طلبان و آقای ناطق را فراهم کند.
این تحلیلگر مسائل سیاسی ادامه میدهد: ناطق به عنوان شخصیت مستقلی که به اصولگرایان نزدیک است میتواند با اصلاح طلبان همکاری داشته باشد. همچنان که خود آقای هاشمی اینگونه بود. زیباکلام در بیان تفاوتهای ناطق نوری با مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی نیز میگوید: تفاوت ناطق با هاشمی رفسنجانی به آن اندازه نیست که جلوی همکاریهای او و اصلاح طلبان را بگیرد.
خشم اصولگرایان از ناطق بیشتر از خاتمی است
زیباکلام ادامه میدهد: آقای ناطق نوری میخواهد خشم و غضب اصولگرایان تندرو را کمتر برانگیزد. به هرحال او میداند خشمی که اصولگرایان تندرو از او دارند بیشتر از خشم این جریان از آقای خاتمی است. همچنان که خشم اصولگرایان تندرو از آقای هاشمی رفسنجانی از خاتمی بیشتر بود. ناطق نمیخواهد وضعیتی که برای هاشمی به وجود آمده بود برای او هم تکرار شود. به این ترتیب سعی میکند با حداقل حساسیت از جانب اصولگرایان تندرو حرکت کند.
عضو جبهه پایداری: ناطق چه تخم دو زرده ای کرده که به سیاست برگردد؟
با وجود آنکه به نظر میرسد موافقان بازگشت ناطق نوری به عرصه رقابت سیاسی بیشتر از مخالفان است اما از نظر کیفی میزان استقبال و عدم استقبال را میتوان برابر دانست. وقتی ناطق نوری به عنوان چهرهای معتدل از سوی موافقانش معرفی میشود، گویا مخالفان یا بیتفاوتهای حضورش را میتوان در بین طیفی جستجو کرد که به اصولگرایان رادیکال شهرت یافتهاند. از این رو فرارو نظر یک عضو جبهه پایداری را نیز جویا شده است.
بیژن نوباوه، از اعضای جبهه پایداری در گفت و گو با فرارو علی اکبر ناطق نوری را فردی عادی میداند و معتقد است بحث کردن درباره حضور افرادی مثل ناطق نوری بیخود و برای بزرگ کردن اوست. به گمان او ناطق توانایی خاصی ندارد که جریانات بحث نام او را مطرح میکنند.
نوباوه میگوید: آقای ناطق نوری اصلا وزنهای نیست که درباره حضور او بحث میشود. او با بیان اینکه عملکرد ناطق نوری به عنوان وزیر در دولت یا رئیس مجلس مشخص است ادامه میدهد: او را شخصیت ویژه ای نمیبینم. منافع کشور را نباید با افراد تعیین کرد. بعضی افراد دارای ویژگیهایی بوده و زمانی کار کردهاند. اینکه اساسا درباره فردی که توانایی ویژه ای ندارد صحبت میشود تلاشی برای احیای یک آدم معمولی است. من فکر میکنم آدمهای مهم امروز زیادند و این تفکرات مهم است که میتواند به کشور کمک کند.
نوباوه با بیان اینکه جناحهای سیاسی سرمایههای کشور را هدر میدهند ادامه میدهد: از وقتی آقای ناطق را از صحنه سیاسی دور دیدم دیگر هیچ ویژگی از او ندیده ام. زمانی هم که در قدرت حضور داشت یک وزیر بود. در مجلس هم مثل بقیه نمایندگان مجلس حضور داشتند. درباره آقای لاریجانی هم امروز مباحثی مطرح میشود. در حالی که این افراد جایگاهی در بین مردم ندارند. تعیین کننده نظام هم نیستند.
او در پاسخ به اینکه آیا اصلاح طلبان مایلند ناطق را جذب کنند میگوید: مگر ناطق چه تخم دو زردهای کرده است که بخواهند او را جذب کنند؟ تفکرات نوین دارد یا کاریزما؟ اینها خودشان دارند خودشان را مطرح میکنند. مصاحبه شما هم بخشی از همین کارها و برای گنده کردن آنهاست. نمی خواهم بی احترامی کنم اما آدمهای ویژه ای نیستند که بخواهیم درباره شان بحث کنیم. او ادامه میدهد: برای یک دکمه که نباید کت بدوزیم.
نوباوه ادامه میدهد: جناح اصولگرا و اصلاحطلب هردو یک دروغ بزرگند. اصلا چنین جناحهایی وجود ندارد. هرکس که منافع ملی را بشناسد کار میکند. ما یک سری افراد داریم که یا آرمانهای انقلاب را میپذیرند و کار میکنند یعنی ممکن است در سلایق سیاسی یا نوع رفتارشان تفاوت باشد اما منافع ملی را میشناسند، یا اینکه اصلا این آرمانها را قبول ندارند، حالا هر اسمی میخواهند داشته باشد. من این را که کشور را مثل آمریکا به دو جناح تقسیم کنیم توطئه میدانم. البته آمریکاییها هم مثل ما نیستند. جناحهای آنها منافع کشور را خیلی خوب رعایت میکنند. من در آن جامعه زندگی کرده ام. اما در ایران کسانی خود را به جناحها متصل میکنند که اصلا منافع ملی را نمی شناسند.
جبهه پایداری در برابر تاریخ روسفید است
از نوباوه میپرسیم با چنین نگاهی به جریانات و احزاب سیاسی چگونه در جبهه پایداری عضویت دارد؟ پاسخ میدهد: جبهه پایداری حزب نیست. یک جریان فکری است. ما اعلام کردیم دروغ و دزدی را نمی پذیریم. بسیار هم به این معتقدیم. به همه اعضای آن هم نگاه کنید. اتفاقا جبهه پایداری یک جبهه انقلابی است. تنها کسانی که گفتند برجام جنایت و خیانت به کشور است جبهه پایداری و اقای نوباوه بود. امروز هم ثابت شده. تنها کسانی هم که در مجلس تابلو بالاسرشان گرفتند که این کار را نکنید جبهه پایداری بود. تنها کسانی هم که در مقابل تصویب 20 دقیقه ای آقای لاریجانی گریه کردند جبهه پایداری بود. ما در مقابل تاریخ رو سفیدیم.