چرا مایکروسافت با وجود علاقهی طرفدارانش، گوشی هوشمند ویندوزی تولید نمیکند؟
باوجود درخواستهای بسیارِ علاقهمندان گوشیهای ویندوزی، مایکروسافت پس از عرضهی لومیا ۶۵۰ بهکلی تولید گوشی هوشمند ویندوزی را به فراموشی سپرده است.
از ورود رسمی مایکروسافت به حوزهی موبایل چند سالی میگذرد. رابطکاربری مدرن و متفاوت گوشیهای ویندوزی در کنار بهینگی بسیار بالای آنها برای اجرای بازیها و اپلیکیشنها با حداقل سختافزار ممکن باعث شد تا مایکروسافت با ویندوزفون ۸ بتواند نزدیک به ۸ درصد از سهم بازار گوشیهای هوشمند را بهخود اختصاص دهد.
با این وجود عملکرد ضعیف مایکروسافت در درآمدزایی از سرویسها و محصولات مختلف باعث شد تا در سال ۲۰۱۴ میلادی، ساتیا نادلا به جانشینی استیو بالمر، مدیرعامل اسبق ردموندیها برگزیده شود. تغییر سیاستهای مدیریتی و فرهنگ سازمانی مایکروسافت در کنار نقطهنظرات متفاوت مدیر جدید هندیتبار ردموندیها باعث شد تا کسبوکار موبایل این شرکت اندک اندک بهحاشیه رانده شود. در این میان، ورود نسخهی جدید ویندوزفون با نام ویندوز ۱۰ موبایل و پسرفت محسوس این سیستمعامل در زمینه ی عملکرد و بهینگی نسبت به نسخههای پیشین، باعث شد تا موج نارضایتی کاربران بهطرز افسارگسیختهای افزایش پیدا کند.
اکنون در انتهای سال ۲۰۱۸ میلادی قرار داریم و از تاریخ عرضهی آخرین گوشی ویندوزی مایکروسافت، بیش از ۲ سال زمان میگذرد؛ با این اوصاف و باوجود تمامی کاستیهای پلتفرم موبایل ردموندیها، هنوز نیز بسیاری از کاربران تمایل خود را به عرضهی مدلهای جدید گوشیهای ویندوزی از جانب مایکروسافت نشان میدهند. سؤال اینجاست که اهالی این شرکت چگونه باوجود درخواستهای مکرر کاربران گوشیهای ویندوزی، پلتفرم موبایل خود را بهکلی در طول ۲ سال گذشته کنار گذاشتهاند؟
ساتیا نادلا، مدیرعامل فعلی مایکروسافت یکی از مخالفان اصلی در خرید نوکیا بهشمار میآید. وی بارها در طول مصاحبههای خود از نبود میدان برای عرضاندام پلتفرم سوم در زمینهی گوشیهای هوشمند سخن گفته است؛ با این حال، طرفدران پلتفرم موبایل مایکروسافت با نقطهنظرات او در حوزهی موبایل مخالفت جدی دارند. به هر روی، بهنظر میرسد که ریشهی اصلی عدم مؤفقیت مایکروسافت در این حوزه، به تأخیر سه سالهی این شرکت در عرضهی گوشیهای ویندوزی با سیستمعامل مدرن ویندوزفون باشد.
اعتماد به نفس کاذب و تحرکنداشتن ردموندیها برای خلق محصولات جدید باعث شد تا این شرکت نتواند پابهپای دیگر رقبا در توسعهی پلتفرم موبایل خود کوشا و مؤفق باشد. اکنون اما شرایط کمی نسبت به دو سال گذشته تفاوت کرده است. نبودِ گوشیهای ویندوزی در بازار باعث شده تا طرفدران این دستگاه بیشاز پیش دلتنگ پلتفرم محبوب خود شوند و اگرچه مایکروسافت در طول این دو سال هیچگونه اقدامی را برای ساخت گوشی ویندوزی جدید نکرده؛ اما بهنظر میرسد که هنوز کار آنها با گوشیهای هوشمند به پایان نرسیده است.
دلیل موفقیت یک پلتفرم موبایل
نادلا تاحدودی ارزیابی درستی از بازار سنتی گوشیهای هوشمند و فراهمنبودنِ بستر برای عرضاندام یک پلتفرم دیگر انجام داده بود؛ البته او بعدها در مصاحبهای که انجام داد، اظهارنظر پیشین خود را تصحیح کرد و دربارهی گوشی هوشمندی سخن گفت که فراتر از مرزهای موجود گام بردارد. وجود چنین دستگاه پیشگامانهای که بتواند در فرمفکتور گوشیهای همراه، توانایی بهمراتب بیشتری را در اختیار کاربران قرار دهد، قطعاً مورد استقبال کاربران، توسعهدهندگان و بازار قرار خواهد گرفت؛ از این رو، بسیاری از صاحبنظران معتقدند که نادلا با بیان این جمله، بهنوعی ساخت چنین دستگاهی را توسط مایکروسافت تأیید کرده است.
ساختار فعلی پلتفرم ۱۱ ساله موبایل بر مبنای اکوسیستم اپلیکیشنها، جامعهی پویا توسعهدهندگان، رابطه با اپراتورها و شرکای سختافزاری بنا نهاده شده است. در حالی که موارد فوق تنها برای اندروید صدق میکند، در آن سو، اپل بهواسطهی ساخت مستقیم دستگاهایش توسط مهندسینش، بُعد سختافزار و نرمافزار را کاملا تحت نظارت خود دارد.
از سال ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۵ میلادی، مایکروسافت برای تطبیق پلتفرم موبایل خود در این چارچوب تلاش کرد؛ اما در انتها چیزی جز شکست عاید آنها نشد. با این حال، بهنظر میرسد که دلیل شکست ردموندیها، مرگ گوشیهای هوشمند و پایان عصر آنها در آیندهی نزدیک باشد.
مرگ گوشیهای هوشمند
نسلهای ابتدایی گوشیهای هوشمند بیش از اینکه روی موارد جانبی تمرکز داشته باشند، بیشتر توجهشان به ماهیت گوشی همراه معطوف بود. عمده استفادهی کاربران از این دستگاههای کیبورددار که محتوا را در صفحهنمایش ۲ تا ۳ اینچی بهنمایش در میآوردند، به ارسال پیام، استفادهی ساده از ایمیل و خواندن اسناد خلاصه میشد.
اما دستگاههای کنونی با صفحهنمایش بزرگ، کیفیت فوقالعاده تصاویر، مقدار بالای حافظهی رم و ذخیرهسازی و امکان پردازش دادههای هوشمصنوعی، استفاده ما از این گوشیهای همراه را از جنبههای گوناگونی دگرگون کرده است. توان گوشیهای هوشمند کنونی بهاندازهای افزایش پیدا کرده که گویی یک رایانهی لمسی را همواره با خود حمل میکنید.
تکامل توان سختافزاری این دستگاههای کوچک، اگرچه نامحسوس و تدریجی بوده؛ اما بهطرز قابلتوجهی صنعت موبایل را به افقهای جدید هدایت کرده است. اکنون به مرحلهای رسیدهایم که دستگاههای موبایل دیگر در دستهبندی «تلفنهای همراه» جای نمیگیرند و برای تعریف درستتر آنها، باید این محصولات را در دستهبندی «رایانههای شخصی» تعریف کرد؛ به بیان دیگر، کاربرد گوشیهای هوشمند از دستگاههای موبایلمحور به محصولات رایانهمحور تغییر پیدا کرده است. این تغییر مسلماً برای اهالی مایکروسافت خبر خوبی محسوب میشود و پاسخی به این پرسش خواهد بود که «چرا مایکروسافت باوجود علاقهی کاربرانش، گوشی هوشمند ویندوزی تولید نمیکند؟».
تجربهی کاربری
در حالی که توان سختافزاری برای کاربران از اهمیت بالایی برخوردار است؛ اما تجربهی کاربری بهمراتب مهمتر جلوه میکند. برای یک کاربر هیچ اهمیتی ندارد که چگونه درخواست خرید یک بلیط توسط یک اپلیکیشن ثبت میشود. بهصورت مرسوم، اپلیکیشن یا وبسایت، افراد را در انجام کارهای موردنظرشان کمک میکنند. این رفتار و الگوی چندلایهای، در طول تمامی این سالها جایگاه خود را در ذهن مخاطبان تثبیت کرده است. اگرچه تغییرِ ذهنیتِ تثبیتشده کاری سخت و دشوار بهشمار میرود؛ اما شرکتها بهآرامی در مسیری گام بر میدارند تا این سکون به حرکت بیافتد.
افزون بر این، دستیارهای دیجیتالی اکنون امکان مکالمهی کاربر با دستگاهش را فراهم آوردهاند. گوگل اسیستنت و کورتانا بعضاً کارهایی انجام میدهند که بهصورت معمول توسط اپلیکیشنها صورت میگیرند. پیشرفتهای گوگل در این زمینه باعث شده تا هوشمصنوعی بهطرز غیرقابل تشخیصی، بهمانند انسان صحبت کند و حتی جواب تماسهای دریافتی ما را بدهد. تجربهی اپلیکیشنمحور گوشیهای هوشمند در مرحلهی تکامل قرار دارد و شرکتها قصد دارند بهواسطهی پیشرفت هوشمصنوعی، بسیاری از کارها را توسط این موجودات هوشمند مجازی انجام دهند؛ بنابراین هوش مصنوعی در آیندهی نزدیک قابلتعاملتر و تواناتر خواهد شد.
دیگر موضوع مهم به وب اپلیکیشنهای پیشرو (PWA) مربوط میشود. این برنامههای هیبریدی و تحتوب اکوسیستم نرمافزاری را فارغ از سیستمعامل خواهند کرد. این امر باعث میشود تا شرکتهایی مانند مایکروسافت که هزگر نتوانستند خلأ نرمافزاری را در پلتفرم خود برطرف سازند، اعتمادبهنفس بیشتری پیدا کنند.
اگرچه فناوری بهآرامی در مسیر تکامل گام بر میدارد؛ اما تغییر در تجارب کاربران برای انجام کارها، بدونشک اتفاق خواهد افتاد. مرزهایی که مانع از خلق پلتفرم و دستهبندی جدید برای گوشیهای هوشمند میشود، بهوسیلهی پیشرفتهای اخیر کمرنگتر از گذشته شدهاند؛ از این رو، شرکتی مانند مایکروسافت اکنون راهی هموارتر برای خلق دستگاه موردنظرش در پیش دارد. از آنجایی که الگوی کارکرد گوشیهای هوشمند تغییر کرده، در دنیای کنونی، سرفیس اندرومدا راحتتر میتواند قدرت رایانههای شخصی را در دستان کاربران قرار دهد.
لبهی فناوری با اندرومدا
تمرکز مایکروسافت روی رایانش پیشگامانه و سرویس استریمینگ بازی جدید آنها با نام xCloud، قدرت، دسترسی و حضور فراگیر فضای ابری را در قالب دستگاهی که دارید، در اختیارتان قرار خواهد داد.
رایانش ابری و استریم اپلیکیشن و بازی فارغ از پلتفرم، دقیقاً استراتژی ابری مایکروسافت را منعکس میکند. مایکروسافت به گوشی هوشمندی که از این مزایا بهره ببرد، فعلاً نیازی ندارد. یک رایانهی جیبی که از طریق هوشمصنوعی، وب اپلیکیشنهای پیشرو، رایانش ابری و اپلیکیشنها، از تجارب مشترک کاربران پشتیبانی کند، دقیقاً نقش یک گوشیهوشمند را ایفا خواهد کرد.
۸ سال پیش، بستر برای حضور پلتفرم سوم در صنعت گوشیهای هوشمند فراهم نبود؛ اما باتوجه به اینکه گوشیهای جدید بیشتر رایانهمحور عمل میکنند، بهنظر میرسد که شرایط برای عرضاندام پلتفرمی دیگر مهیا شده است؛ پلتفرمی که تنها روی ماهیت گوشیهای هوشمند قدیمی تمرکز نداشته باشد.
مایکروسافت چه باید بکند؟
مایکروسافت باید کاملاً از بازاریابی گوشی محوز سرفیس اندرومدا اجتناب کند. ردموندیها باید این دستگاه را بهعنوان یک رایانهی جیبی از برند سرفیس معرفی کنند که نمایانگر قدرت xCloud و Windows Ink باشد. در صورت تحقق چنین امری، قطعاً با یک دستهبندی جدید در رایانههای مواجه خواهیم شد. تمرکز بخش نرمافزار روی نسخهی جدید ویندوز موسوم به Core OS، توانایی یک رایانهی ویندوزی کنونی نظیر گیمینگ را باید در دسترس کاربران قرار دهد. افزون بر این، پشتیبانی مایکروسافت از شرکای سختافزاری نیز بخش عمدهای از مؤفقیت سرفیس اندرومدا را تضمین خواهد کرد.
بنابراین، برای عرضهی گوشیهوشمند توسط مایکروسافت انتظار نکشید؛ زیرا اهالی این شرکت چنین قصدی را نخواهند داشت. دورهی چنین دستگاههایی گذشته است. اکنون در حال گذار به عصر جدیدی هستیم که انتظارات از گوشیهای هوشمند بهاندازهی یک رایانهی خانگی افزایش پیدا کرده است. سؤال اینجاست که آیا مایکروسافت میتواند در این عصر جدید، بهطرز درست نیازهای مشتریان را بسنجد و دستگاهی درخور را تحویل آنها دهد؟