چرا عربستان، ترکیه را خطرناکتر از ایران میداند؟
نظام ترکیه یک الگوی اخوان المسلمینی معتدل را نمایندگی میکند که توانست دستاوردهای اقتصادی محقق کند و در قالب تعدد احزاب، یک فرآیند سیاسی دموکراتیک را به ثمر برساند. این الگو، در عربستان بازتاب اجتماعی و سیاسی دارد. بسیاری از اسلامگرایان عربستانی، بخصوص پس از سال ۲۰۱۱، خواهان تطبیق الگوی ترکیه هستند.
عربستان از “مدل ترکیه” نگران است.
به گزارش فرارو به نقل از المیادین، در سال جاری میلادی، تصمیمگیران عربستان، پروندههای خطرناک متعددی در پیش خواهند داشت. مقابله با ترکیه یکی از این پروندهها است که در این سال یا سال آینده شروع خواهد شد. ریاض، آنکارا را یک خطر نهفته و ایدئولوژیک میداند که ممکن است از “خطر ایران” هم بزرگتر باشد. دلایل متعددی برای این دیدگاه سعودی وجود دارد.
بدون شک مسائل داخلی و اقتصادی، بحرانهای منطقه و خسارتهای عربستان از سوریه گرفته تا یمن بخشی از چالشهایی است که عربستان بایستی به آنها بپردازد. با این حال، مسئلهای وجود دارد که اهمیت آن کمتر از اهمیت مسائل مزبور نیست و غالبا در رسانهها کمتر به آن توجه میشود.
درباره رقابت عربستان و ترکیه در منطقه، کمتر صحبت میشود. تمرکز بیشتر بر نزاع ایران و عربستان است.
پس از اینکه روابط ریاض و دوحه دچار تنش شد، عربستان سعی کرد با دولت ترکیه درباره پرونده سوریه همکاری کند، اما ناکام ماند.
از دیدگاه عربستان، خطر ایران به شکل پیشروی نظامی و نفوذ در جوامع عربی است. عربستان معتقد است که در برابر ایران در لبنان، سوریه، عراق و یمن شکست خورد. اما بر اساس دیدگاه عربستان، خطر فکری و ایدئولوژیک از جانب ایران نیست، بلکه از جانب ترکیه است. چرا؟
نظام ترکیه یک الگوی اخوان المسلمینی معتدل را نمایندگی میکند که توانست دستاوردهای اقتصادی محقق کند و در قالب تعدد احزاب، یک فرآیند سیاسی دموکراتیک را به ثمر برساند. این الگو، در عربستان بازتاب اجتماعی و سیاسی دارد. بسیاری از اسلامگرایان عربستانی، بخصوص پس از سال ۲۰۱۱، خواهان تطبیق الگوی ترکیه هستند. این افراد، از قدرتگیری اخوان المسلمین در مصر به عنوان الگویی از ترکیب اسلام و دموکراسی، استقبال کردند؛ بنابراین علیرغم اظهارات آشتیجویانه و همکاری بین دو کشور، این الگوی ترکیه است که عربستان از آن واهمه دارد. به همین دلیل است که پس از بروز تنش بین عربستان و قطر، روابط عربستان و ترکیه نیز دچار تنش شد. این تنش ممکن است در سال ۲۰۱۸ یا سالهای بعد به تقابل علنی تبدیل شود.
ترکیه ترجیح داد با قطر همکاری کند، زیرا میداند که عربستان تجربه ترکیه را از بین خواهد برد تا تأثیر فکری آن در درون عربستان را متلاشی کند.
نزاع ایران و عربستان امری بدیهی است و در سال ۲۰۱۸ پا برجا خواهد ماند. با این حال، نشانهها حاکی از آن است که نزاع عربستان و ترکیه شاید بدتر شود.
ضعف داخلی
نظام عربستان فاقد قاعده اجتماعی گسترده است. آل سعود در قالب یک نظام پادشاهی خود را بر جامعه تحمیل کردند. به لحاظ تاریخی، عربستان برای تامین حمایت به دو قدرت نیاز داشت: قدرت جهانی (آمریکا) و قدرت منطقهای که بتواند استقرار نظام را تضمین کند. نیاز عربستان به قدرت جهانی، مسئله واضح و معروفی است. اما چرا عربستان به یک قدرت منطقهای هم نیاز دارد؟
عربستان در هر جنگی که به راه میاندازد – مانند جنگ کنونی یمن-، به سربازانی بر روی زمین نیاز دارد. آمریکا جز در موارد خاص مانند اشغال کویت توسط صدام، حاضر نیست چنین سربازانی را در اختیار عربستان قرار دهد. به همین دلیل، عربستان غالبا به یک کشور منطقهای نیاز دارد تا این امر را برای آن فراهم سازد.
مصر در دوره ریاستجمهوری انور سادات و حسنی مبارک، همپیمان منطقهای عربستان بود و این نقش را برعهده داشت.
پس از سقوط حسنی مبارک و قدرتگیری اخوان المسلمین در مصر، عربستان تمام ابعاد منطقهای را از دست داد. در نتیجه تلاش کرد منابعش را متنوع کند. در دوره ملک عبدالله، عربستان دو کشور اردن و مراکش را برای این نقش مناسب دانست. ملک عبدالله پیشنهاد داد که اردن و مراکش عضو شورای همکاری خلیج فارس شوند، اما اعتراض سایر کشورهای خلیجی مانع این امر شد.
عربستان میداند که جز با یک قدرت نظامی منطقهای نمیتواند با ایران مقابله کند. به همین دلیل است که خواهان همکاری نظامی و امنیتی با اسرائیل است.