چرا صالحی امیری بهترین انتصاب نجفی بوده؟

    کد خبر :156709

انتصاب دکتر سیدرضا صالحی امیری به عنوان قائم مقام شهردار تهران و معاون اجتماعی و فرهنگی شهرداری از جمله تحسین ‏شده ترین احکامی است که تاکنون محمدعلی نجفی صادر کرده.‏

این انتصاب از جهات مختلفی قابل بررسی و ارزیابی است.‏

۱. صالحی امیری یکی از مدیران موفق و بی حاشیه دولت روحانی به شمار می رفت. از زمانی که زمزمه های ‏انتصاب او شنیده شد، تقریبا هیچ یک از اعضای شورای شهر و شخصیت های اصلاح طلب با آن مخالفت نکردند. او ‏جایگاه ویژه ای میان اصلاح‌طلبان و اعتدالگرایان و برخی اصولگرایان معتدل دارد و از این جهت، یکی از بهترین انتصابات ‏شهرداری تا کنون قلمداد می شود.‏

۲. در حکم مربوط به صالحی امیری، او علاوه بر معاونت اجتماعی و فرهنگی، به عنوان قائم مقام شهردار تهران در این ‏حوزه نیز انتخاب شده که این موضوع نشان از توجه ویژه شهردار بر انسجام فعالیت های فرهنگی شهرداری دارد. به بیان ‏دیگر، قائم مقامی صالحی امیری نشان می دهد قرار نیست فعالیت های فرهنگی تهران به صورت پراکنده و در نهادهای ‏مختلف و مجزا از هم مدیرت شود. در واقع یکی از اهداف این موضوع را می توان حذف موازی کاری در حوزه اجتماعی و ‏فرهنگی شهرداری دانست. این نکته در اظهارات صالحی امیری در مراسم معارفه اش هم مورد تاکید قرار گرفته و چنین برمی ‏آید که تصمیم شهرداری بر مدیریت یکپارچه فعالیت های فرهنگی در گفتگوهای نجفی و صالحی امیری اخذ شده است.‏

صالحی امیری در گفت‌وگوهای خود نیز این موضوع را مورد تاکید قرار داده و با اشاره به برنامه استراتژیک فرهنگی – یعنی ‏تدوین یک نقشه راه کل نگر مهم جانبه نگر واینده نگر گفته است: تهران بزرگ ‏رانمی توان با نگاه روزمره ،سلیقه ای، ‏جزیره ای اداره کرد. او یکپارچه سازی، ساماندهی، هماهنگ سازی وهم افزائی کلیه سیاستها، برنامه ها واقدامات فرهنگی ‏واجتماعی را در همین راستا نیاز پایتخت معرفی کرده و گفته: طی سه دهه ‏گذشته تهران ازفقدان انسجام برنامهای فرهنگی ‏واجتماعی رنج می برد. صالحی امیری این هماهنگی ها را صرفا محدود به شهرداری نمی داند؛ به اعتقاد او، این انسجام ‏علاوه بر شهرداری باید در سه سطح شکل گیرد الف: نهادهای رسمی ب: نهادهای مردمی و دینی ج: نهادهای ‏عمومی

۳. با وجود شناخت قبلی و رابطه دوستی میان نجفی و صالحی امیری، بر اساس اخبار دریافتی، شهردار تهران با بزرگان ‏و صاحب نظرانی برای این انتصاب مشورت کرده است. شاید از همین رو بود که انتصاب مذکور دو ماه و اندی پس از شروع ‏به کار نجفی رقم خورد، نه در همان روزهای آغازین. یکی از دلایل اینکه انتصاب مذکور مورد تایید غالب سیاسیون و ‏مدیران شهری قرار گرفته، همین موضوع است.‏

۴. صالحی امیری علاوه بر جهت گیری ها و شخصیت سیاسی خود، چهره علمی و فرهنگی ویژه ای دارد. اگرچه ظهور ‏و بروز او در عرصه سیاست ایران به گونه ای که در میان مردم نیز شناخته شود، عمدتا در چند سال گذشته رقم خورده اما ‏او پیش از آن نیز چهره ای آشنا برای پژوهشگران فرهنگی و اجتماعی به شمار می رفت. ۸ سال تصدی معاونت ‏پژوهش‌های فرهنگی و اجتماعی مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام خود گواهی بر این ادعاست؛ علاوه ‏بر این، صالحی امیری در مشاغلی همچون رئیس کمیته اجتماعی شورای عالی امنیت ملی، عضو هیئت رئیسه مرکز ‏بررسی‌های استراتژیک ریاست جمهوری، معاون بررسی‌های استراتژیک، عضو هیئت امنای مؤسسه مطالعات راهبردی، ‏مشاور رئیس‌جمهور در دولت اصلاحات، عضو شورای اجتماعی کشور و عضو شورای اطلاع‌رسانی دولت مشغول بوده که ‏عمدتاً از دید رسانه ها پنهان بودند.‏

علاوه بر این، او مبدع رشته تحصیلی جدید «مدیریت فرهنگی» در کشور به شمار می رود. مدیر گروه مدیریت فرهنگی ‏دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات است و حدود ۲ هزار دانشجو زیر نظر او در این رشته فارغ التحصیل شده اند.‏

مبتنی بر همین سوابق، صالحی امیری اعتقاد دارد نگاه به تهران باید از رویکرد سخت افزاری به نرم افزاری تغییر پیدا کند؛ ‏او می گوید: تهران بیش تر از آهن و برج و ساخت وساز بی رویه به ‏آرامش، امنیت، اخلاق و فضیلت نیاز دارد. او با تاکید ‏بر این موضوع معتقد است: تهران به سختی نفس می کشد ولی باور کنیم الودگی اجتماعی یعنی اعتیاد، ایدز‏، خشونت، ‏طلاق، حاشیه نشینی، ناهنجاری خطرناکتر از آلودگی هوا مردم را رنج می دهد. آلودگی فرهنگی یعنی دروغ، انگ زنی ‏و ‏تخریب و انتقام جویی و افشاگری بیش از آلودگی هوا روح و روان مردم را می آزارد.‏

‏ ۵. صالحی امیری در دولت روحانی وزارت ارشاد را هم تجربه کرده است. تا پیش از انتصاب اخیر، جایگاه های دولتی ‏متعددی برای او در نظر گرفته شده بود اما او در نهایت تصمیم گرفت معاونت اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران را بر ‏عهده بگیرد. این انتخاب با شناخت قبلی صورت گرفته چنانکه خود صالحی امیری گفته است: «در سال های اخیر فعالیت ‏های شهرداری تهران را دنبال کردم و بیش از ۱۰۰ نفر از دوستان من در وزارت ارشاد با مجموعه شهرداری تهران ارتباط ‏داشتند»

جایگاه فعلی او، از نظر میزان اثرگذاری چه بسا با یک جایگاه دولتی فرهنگی به دلایل متعددی قابل توجه و موثرتر ‏است؛ حوزه فرهنگ کشور، به درست یا غلط نهادهای مختلف و تصمیم گیر متعددی وجود دارد و نمی توان به صرف قرار ‏گرفتن بر یک مسند فرهنگی کشوری، مدیریت خود را به کل کشور تسری داد. از سوی دیگر، بسیاری از رویه های فرهنگی ‏در تهران قابلیت گسترش به کل کشور را دارند. مثال های آن در سال های دور و نزدیک متعدد است. به طور مثال تصمیم ‏عجیب تفکیک جنسیتی در شهرداری تهران در دوران قالیباف که با محوریت معاونت اجتماعی و فرهنگی اخذ شده بود، ‏واکنش های متعددی در سطح کلان ایجاد کرد. یا موارد مثبتی مانند طرح های ترویج کتابخوانی از تهران به بسیاری از ‏شهرهای دیگر تسری یافت. حال با در نظر گرفتن این موضوع که صالحی امیری میخ اول را نیز محکم بر زمین زده و ‏مدیریت یکپارچه در حوزه فرهنگی تهران را خواستار شده، میزان اثرگذاری جایگاه این سمت بهتر از گذشته مشخص می ‏شود.‏

همین ارتباطات با شهرداری در سالیان گذشته صالحی امیری را به این نتیجه رسانده که باید رویکرد اثربخشی جای رویکرد ‏فعالیت محور را بگیرد. به گفته او، هر نوع برنامه اجتماعی و فرهنگی باید به یک نتیجه معطوف گردد؛ چالش نظام ‏فرهنگی ‏در چهار دهه گذشته فقدان رویکرد اثربخشی و نتیجه گرایی بوده؛ مفهوم روشن این سخن تحلیل هزینه فایده فعالیت ‏های ‏اجتماعی و فرهنگی است؛ درغیر این صورت هدف از فعالیت اشتغال غیرمولد وافزایش نگران کننده اسیب ها وتهدیدات ‏خواهد ‏بود.‏

‏۶. در انتصاب های اینچنینی، گاهی جایگاه به شخص شانیت می دهد و گاهی شخص به جایگاه. در مورد صالحی امیری بی ‏شک، مورد دوم رخ داده. اکنون فردی به معاونت اجتماعی و فرهنگی شهرداری رسیده که هم وزارت ارشاد را تجربه کرده ، ‏هم معاونت پژوهش‌های فرهنگی و اجتماعی مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص را. طبیعتا ورود چنین فردی جایگاه ‏معاونت امور اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران را ارتقاء داده و خواسته یا ناخواسته ، اثر تصمیمات و اقدامات آن را ‏افزایش می دهد. در واقع این انتصاب باعث شده توجه به موضوع «فرهنگ تهران» نیز بیشتر شده و در محوریت فعالیت ‏های شهرداری قرار بگیرد.‏

‏۷. حضور یک چهره علمی و پژوهشی در جایگاه معاونت اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران نوید اجرای برنامه های ‏ریشه ای به جای اقدامات احساسی و زودگذر در این حوزه را می دهد. این موضوع البته نیازمند پشتکار و مداومت زیادی ‏است چنانکه خود صالحی امیری هم در مورد تمرکز در برنامه ریزی های آتی این معاونت گفته است این تغییرات حتماً با ‏مقاومت هایی همراه خواهد بود.‏

مثال جالبی که خود او در مورد ناکارآمدی برخی تصمیمات به میان آورده درباره نمایشگاه کتاب است: شهرداری تهران هر ‏سال نمایشگاه کتاب با هزینه عظیم در تهران برگزار می شود و این در حالی است که آمارهای ۱۰ سال اخیر حاکی از کاهش ‏یک دقیقه ای سرانه مطالعه در هر سال است. او از این موضوع نتیجه گرفته که اقدامات در حوزه فرهنگی باید براساس ‏نیازسنجی صورت بگیرد.‏

صالحی امیری تا کنون ۱۴ عنوان کتاب، ۲۵ عنوان مقاله علمی – پژوهشی، ۳۵ عنوان مقاله علمی – ترویجی و ۱۸ عنوان ‏مقاله ارائه‌شده در کنفرانس‌های علمی در خصوص فرهنگ و مدیریت فرهنگی منتشر کرده که از قضا چند مورد از کتاب های ‏وی به صورت مسقیم به مدیریت فرهنگی در سازمان ها اختصاص دارد.‏
موارد اخیر تنها نمونه هایی است که می توان با تکیه بر آن به یک تحول بزرگ در حوزه سطح فرهنگی شهر تهران و به تبع ‏آن کشور امیدوار بود.‏

‏۸ . از سوی دیگر، صاحب نظر زبردستی چون او ، بازیابی «هویت شهری تهران» را نیز در دستور جدی کار خود قرار ‏خواهد داد؛ او در همین چند سال پیش ، از «تهران بی هویت» انتقاد کرده و خواستار برنامه ریزی جدی در این زمینه شده ‏است.‏

راهکار او برای رهایی از این وضعیت، مشارکت دادن شهروندان و واگذاری امر تصدیگری به آنهاست. صالحی امیری می ‏گوید: ‏مشارکت، رضایت، اعتماد مردم پیش نیاز موفقیت و کارامدی دربرنامه های فرهنگی واجتماعی تهران است؛ واگذاری ‏امر تصدیگری به مردم وپذیرش اصل تولی گری از نکات اساسی است که متاسفانه کمتر به آن توجه کرده ایم؛ صالحی امیری ‏معقتد است تولی گری یعنی ‏سیاستگذاری، بستر سازی و نظارت. به گفته او، مردم انگیزه بیشتر از مسئولین برای تداوم ‏حیات تهران دارند.‏

در پایان ، لازم است نظرات او در این مورد – که می تواند مهمترین مشکلات تهران را مرتفع کند – را که سه سال پیش، در ‏یکی از سخنرانی های او در این زمینه بیان شده، مرور کنیم:‏

تبدیل چهره شهر تهران، از مجموعه‌ای از خوابگاه‌ها و آپارتمان‌های سر به فلک کشیده و انسان‌هایی که کمتر با یکدیگر ‏احساس محبت دارند و تابلوهایی پر از تبلیغات بی حاصل و بی ارزش، به چهره فرهنگی ، کار سخت و طاقت فرسایی است ‏که با پیگیری مسئولان، امکان تحقق خواهد داشت
‏* تهران بزرگ بیش از هر مسئله‌ای دیگر به هویت فرهنگی نیاز دارد، مشکل آلودگی هوا را می‌توان حل کرد اما نمی‌توان ‏انبوهی از آلودگی‌های دیگر را پاک کرد به جز اینکه تهران هویت پیدا کند. ‏
‏ * هویت در بستر خیابان، جاده، آپارتمان، خشت، سنگ و آهن شکل نمی‌گیرد، هویت در حوزه فرهنگ، اخلاق و فضیلت ‏شکل می‌گیرد و این وظیفه معاونت امور اجتماعی فرهنگی شهرداری تهران است.‏
‏ * هر نوع نقطه قوت و ضعف در سازگاری اجتماعی را باید در عنصر فرهنگی جستجو کرد. اگر در تهران مشکلات و ‏مسایلی از جمله بحران شخصیت، هویت، انسجام اجتماعی و فقدان انسجام اجتماعی وجود دارد باید آن را در معاونت ‏اجتماعی فرهنگی شهرداری تهران جستجو کنید.‏
‏* با اقدامات مسئولان در معاونت امور اجتماعی فرهنگی شهرداری تهران، شهر تهران از چهره خشک و بی عاطفه به ‏چهره با هویت و فرهنگی تبدیل شود.‏

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید