چرا سفر ابراهیم رئیسی به پکن اهمیت دارد؟

  • سیاسی
  • چهارشنبه ۲۶ بهمن ۱۴۰۱ ۲:۲۷
    کد خبر :975049
سفر رئیس جمهور ایران به چین

پایگاه خبری مدرن دیپلماسی در گزارشی درباره سفر رئیس جمهور کشورمان به چین می نویسد:

در 25 سال آینده، بدون تردید تغییرات مختلفی در نظام بین الملل روی خواهد داد و قدرت های مختلفی نیز ظهور و سقوط خواهند کرد و همراه با این مساله، روابط اقتصادی، سیاسی، و فرهنگی و موضوعات مختلف در عرصه بین المللی هم تغییر خواهند کرد. در حوزه سیاست های منطقه ای و جهانی، عقلانیت و منافع ملی ایجاب می کند که کشورها با طیف مختلفی از کنشگران ارتباط داشته باشند و به نظر می رسد که روابط میان ایران و چین نیز باید مبتنی بر همین طرح و مدل باشد.

بازتاب– عرصه سیاست خارجی عرصه تقاطعِ متغیرهای داخلی و خارجی کشورها است. چین به دلایل مختلفی از این ظرفیت برخوردار است که یک قدرت بانفوذ و تاثیرگذار در جهان باشد. این مولفه ها از عناصر مختلفی نظیر اقتصاد قدرتمند، جمعیت فراوان، قلمرو بزرگ، تسلیحات اتمی، دارا بودن حق وتو در شورای امنیت سازمان ملل متحد، و موقعیت ژئوپلیتیکی این کشور نشات می گیرند. از این رو، توضیح و تبیین روابط خارجی چین با قدرت‌های بزرگ و دیگر قدرت های منطقه ای از اهمیت زیادی برخوردار است.

با امضای قرارداد مشارکت راهبردی 25 ساله میان ایران و چین در سال 2021، امیدهای فراوانی دال بر تغییر روابط دو کشور از وضعیتی سنتی به حالتی مدرن ایجاد شد با این حال پس از وقوع تغییراتی در برجام و تشدید تحریم ها علیه ایران، فرآیند بهبود روابط دستخوش تغییر و تحولات قابل توجهی شد.

در این راستا، می توان گفت که توافق مشارکت راهبردی 25 ساله میان ایران و چین نخستین تجربه چین با چنین چهارچوبی در منظومه سیاست خارجی این کشور نبوده است بلکه چین در سال های اخیر از این مدل در تعریف نوعِ روابطش با دیگر کشورها نیز استفاده کرده است. به طور کلی چین، پیشقراول در امر دیپلماسیِ مشارکتی و همکاری جویانه بوده است.

ایران و چین به عنوان قدرت های منطقه ای مهم و البته دو بازیگر جهانی تاثیرگذار، کلیه مسائل مطرح در روابط میان خود را به صورت دوجانبه و متقابل و برابر تعریف کرده اند. با توجه به این واقعیت که میدان کنشگری ایران تا حد زیادی منطقه ای است با این حال، سطح بازیگری آن، بین المللی به حساب می آید، این کشور با چالش ها و منازعات از جانب دیگر کشورها رو به رو شده است (چه در سطح منطقه ای و چه بین المللی). از این رو، ایران نیاز دارد تا از تمامی ظرفیت های خود استفاده کند و قدرت دیپلماتیکش را تقویت سازد. دستورکاری که بیش از همه بایستی با محوریت این مساله از سوی تهران دنبال شود تا از شکل گیری روندهای اجماعی با مهندسی غرب و دشمنان ایران (مخصوصا آمریکا) علیه این کشور جلوگیری کند.

وضعیت کنونی نظام بین الملل به نحوی است که توسعه و بقای کشورها در هر منطقه ای وابسته به همکاری، اتحاد و خودیاری آنهاست. از سوی دیگر، سطح و کیفیت همکاری نیز به طور مستقیم مرتبط با ویژگی های جغرافیایی، سیاسی، اقتصادی و ظرفیت های فرهنگی کشورها است. روابط دوجانبه و چندجانبه میان ایران و چین نیز استثنایی بر این قاعده نیست. این دو کشور پستی و بلندی های فراوانی را در روابط خود از سال های گذشته تا به امروز تجربه کرده اند و اکنون نیز آن ها برخی دیدگاه های مشترک و همسو و البته ظرفیت‌هایی در برخی مسائل سیاسی، اقتصادی و موضوعات مهم منطقه ای و بین المللی دارند.

با امضای توافق مشارکت راهبردی 25 ساله میان ایران و چین، حوزه و عرصه های همکاری اقتصادی میان دو کشور در عرصه های منطقه ای و بین المللی افزایش پیدا خواهد کرد و اگر این توافق به درستی اجرا شود، مهمترنی نقطه تلاقی همکاری های دو طرف در منطقه خاورمیانه و اوراسیا جلوه گر خواهد شد.

چین کشوری است که در نظام بین الملل در حال ارتقا و پیشرفت است و اگر کشوری با آن ارتباط نداشته باشد، در آینده نزدیک دچار مشکل خواهد شد. از این رو، ضروری است به توسعه روابط با چین به نحوی جدی نگریسته شود. جدای از این ها، روح حاکم بر سند مشارکت راهبردی ایران و چین باید اقتصادی باشد زیرا چین نمی خواهد روابطش با ایران به روابطش با کشورهای منطقه و حتی آمریکا آسیب بزند.

این ایده که سند مشارکت راهبردی 25 ساله میان ایران و چین به معنای اتحاد و هارمونی میان دو کشور در عرصه سیاست خارجی است، فاقد هرگونه دیدگاه و چشم انداز روشن بر پایه گزاره های نولیبرالیسم است. متنوع‌سازی عرصه و ظرفیت های حوزه سیاست خارجی همواره یکی از مولفه های موثر در زمینه توسعه کشورها قلمداد شده و می شود. البته که سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران نیز به دنبال تحقق این گزاره است.

در عین حال، درهم‌تنیده بودنِ اقتصادهای آمریکا و چین و روابط موزای چین با کشورهایی نظیر عربستان سعودی، امارات، اسرائیل و ترکیه، ملاحظات خاصی را برای چین جهت توسعه روابط با ایران ایجاد می کند که این مساله روند گسترش روابط را تا حدی کُند می کند. با این حال، عدم احیای به موقع توافق برجام و تداوم تحریم ها علیه ایران نیز تا حدی بر روابط ایران و چین و البته تحقق چشم اندازهای لحاظ شده در توافق مشارکت راهبردی 25 ساله دو کشور اثرگذار بوده اند.

نباید فراموش کرد که سیاست خارجی چین عمدتا توام با دغدغه های اقتصادی و تجاری است و وجود موانع مختلف در این زمینه برای ایران (به دلیل تحریم های جهان غرب علیه تهران)، تاثیرگذاری زیادی را بر روابط دو کشور دارد. تحرکات اخیر چین در توسعه روابط با عربستان سعودی نیز نشان داد که چینی ها تا ابد منتظر ایران نخواهند بود و دنبال‌رویِ منافع ملی خود هستند.

در عین حال، حتی طرفداران توافق مشارکت راهبردی 25 ساله میان دو کشور اعتقاد دارند که همکاری با چین به تنهایی تامین کننده نیازها و منافع ایران نیست و جمهوری اسلامی ایران باید توازنی مثبت را در سیاست خارجی خود برقرار سازد و عادی سازی روابط با نظام بین الملل را در دستورکارهایش قرار دهد.

عادی سازی روابط تجاری و اقتصادی با جهان همچنین حامل مزایای راهبردی مهمی برای ایران است که در نوع خود این رویکرد پیامی روشن را به دولت هایی نظیر چین و روسیه می رساند که ایران همیشه گزینه های دیگری نیز دارد و ملاحظات امنیتی و اقتصادی آن معطل پکن و مسکو و رویه های این دسته از کشورها نظیر خرید پنهانی نفت از ایران و یا به کارگیری حق وتویشان در شورای امنیت سازمان ملل متحد(به نفع ایران) نیست.

در 25 سال اینده، بدون تردید تغییرات مختلفی در نظام بین الملل روی خواهد داد و قدرت های مختلفی نیز ظهور و سقوط خواهند کرد و همراه با این مساله، روابط اقتصادی، سیاسی، و فرهنگی و موضوعات مختلف در عرصه بین المللی هم تغییر خواهند کرد. از این رو، هر کشور و ملتی همسو با منافع ملی خود حرکت و اقدام می‌کند. آنچه که باثبات و دائمی است همان منافع ملی کشورها است. در حوزه سیاست های منطقه ای و جهانی، عقلانیت و منافع ملی ایجاب می کند که کشورها با طیف مختلفی از کنشگران ارتباط داشته باشند و اینطور به نظر می رسد که روابط میان ایران و چین نیز باید مبتنی بر همین طرح و مدل باشد.

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید