چرا راهبرد جديد ترامپ عليه ايران کارساز نيست؟
يک روزنامه انگليسي نوشت: قمار ايراني ترامپ جواب نخواهد داد.
به گزارش آريا، ريچارد نفيو، در گزارشي در روزنامه فايننشال تايمز (انگلستان)، نوشت:
همان گونه که از ماه ژوئيه به اين سو انتظار مي رفت، رئيس جمهور دونالد ترامپ روز جمعه اعلام کرد توافق هسته اي ايران (موسوم به برنامه جامع اقدام مشترک، يا برجام) ديگر در جهت منافع امنيت ملي آمريکا نيست. اين تصميم او قمار بزرگي با موفقيت اندک محسوب مي شود.
واقعيت آن است که توافق هسته اي ايران تا اندازه زيادي در جهت منافع امنيت ملي آمريکاست. افزون بر اين، روشن است که دولت ترامپ از خطرپذيري ها و زيان هاي خود درصورت فروپاشي توافق هسته اي اطلاع دارد. به همين علت است که ترامپ روز جمعه، اگرچه نشان داد مي تواند از توافق خارج شود، ولي اين کار را نکرد.
با وجود اين خطرات، دولت ترامپ ترجيح داده است که آرزوي واهي رسيدن به توافق بهتر با ايران را برگزيند. ترامپ شرط بسته است که با توجه به فشارهاي سياسي داخلي براي اعمال دوباره تحريم ها، با ايران و ديگر امضا کنندگان توافق هسته اي براي برطرف ساختن نگراني هاي آمريکا وارد مذاکرات تازه خواهد شد تا مفاد اين توافق را تقويت کنند – و مسائلي مانند تروريسم و حقوق بشر را نيز در آن بگنجاند.
سه علت براي عدم کارساز بودن اين راهبرد وجود دارد
نخست آن که، درخواست براي اقدام عليه ايران به احتمال چنان دشوار خواهد بود که آنها را ناممکن مي سازد. من به عنوان عضوي از گروه مذاکراتي آمريکا که در سال هاي ٢٠١٣ و ٢٠١٤ با ايران مذاکره مي کرد، مي توانم شهادت دهم که ما به دنبال توافقي سخت تر از برجام بوديم، ولي شرکاي اندکي براي حمايت و حتي آمادگي کمتري در ميان طرف ايراني وجود داشت که خواسته هاي ما را بپذيرد. ايران همواره مي گفت پايان دادن به برنامه غني سازي اورانيوم و ديگر فعاليت هاي هسته اي خود را نخواهد پذيرفت و مهم نيست که مشوق هاي دريافتي چه باشد.
همچنين، اگرچه من در مورد آينده برنامه موشکي ايران نگرانم، ولي گمان نمي کنم درخواست هاي يک جانبه آمريکا واقع گرايانه باشد. ترامپ کمتر از آن چه را که به عنوان اهداف خود در نظر دارد، بايد بپذيرد وگرنه چنين گفتگوهايي به شکست خواهد انجاميد. بنا بر اين، عدم تأييد توافق هسته اي در اين چارچوب، تنها مقدمه اي براي مناقشات در آينده است.
دوم آن که، پاسخ تجارت بين المللي به بي اعتمادي ها در بازار ايران، دوري جستن از اين بازار يا دنبال کردن راهبردهاي خطر آفرين براي محدود کردن تأثير تحريم هاي آمريکا خواهد بود. فضاي سرمايه گذاري ملال آور باعث لطمه وارد شدن به رشد اقتصادي در ايران و تمايل اين کشور به باقي ماندن در توافق هسته اي خواهد شد و جايگاه سياسي برجام در تهران را تضعيف خواهد کرد. اگر شرکت هاي خارجي راه هايي را براي اجتناب از تحريم هاي آمريکا بيابند، آنگاه ما توانايي اعمال تحريم ها عليه ايران در صورت فريبکاري اين کشور، يا عليه کشورهاي مشکل ساز ديگر در آينده را از دست خواهيم داد.
سرانجام اين که، اين اقدام تأثيراتي در تهران به دنبال خواهد داشت. فرض موجود در راهبرد ترامپ چنين است که هيچ سياستي در ايران براي محدود کردن توانايي رهبران اين کشور در اعطاي امتيازات وجود ندارد. ولي اين فرض نادرست است. افزون بر اين، برجام يک سند رسمي است و رهبران ايران نمي توانند توافقي را بپذيرند که در آن امتيازات بيشتري براي دريافت همان مزاياي پيشين بدهند. اگر ايران با اين درخواست موافقت کند، رهبران اين کشور خود را در معرض زورگويي هاي ديگري قرار خواهند داد و به يقين در داخل کشور چنين استدلالي را مطرح خواهند ساخت.
ايران شايد بپذيرد که با آمريکا به پاي ميز مذاکره بنشيند، ولي همچنان احتمال در نظر گرفتن توافقي تازه را رد کرده است. ايران شايد به وقت کشي و ايجاد ائتلاف و جلب شريک در اطراف جهان اقدام کند و از ناخرسندي جهان از ترامپ بهره ببرد. ايران به لطف ترامپ مي تواند باعث اختلاف در آن ائتلاف بين المللي شود که روساي جمهور جرج دبليو بوش و باراک اوباما سال ها براي دستيابي آن تلاش کردند.
براي اطمينان بايد گفت اگر کنگره به بررسي تحريم هاي تازه اقدام کند، ايران فوراً برنامه هسته اي خود را از سرنخواهد گرفت، ولي اگر عدم تأييد توافق باعث قطع سرمايه گذاري يا محدود شدن رفع تحريم ها عليه ايران شود، اين کشور ممکن است به اين کار مبادرت کند و آمريکا را به علت نتايج آن مقصر خواهد شمرد. شايد عدم تأييد توافق هسته اي به خودي خود، باعث تجديد بحران هسته اي با ايران نشود، ولي زمينه وقوع آن را فراهم خواهد ساخت.